در حسرت علم می مانیم
برچسپ ها: علم ، می ، مانیم ، در حسرت
در حسرت علم می مانیم
حجت الاسلام والمسلمین دکتر رسول جعفریان
۱️⃣ تاریخ ادبیات و میراثی ما بر اساس کتابهای برجای مانده نشان می دهد بخش اعظم آن میراث، مجادلات ما دینی و مذهبی بوده و بیشترین حجم انرژی و توان اندیشه ای را ما در این حوزه سپری کرده ایم. اگر این نقد و ایرادها و بحث و گفتگوها در علوم طبیعی و ریاضی هم بود، فکر می کنم جایگاه بسیار بلندتری می داشتیم.
۲️⃣ بدون شک غربی ها هم تا همین قرن بیستم گرفتار مباحثات مذهبی بوده اند.حتی اکنون هم عده ای از فیزیکدانان غربی با تقسیم به الحادی و موحد، درباره طبیعت و ماوراء طبیعت بحث می کنند، اما اینها در مقابل فیزیکدانانی که با روش های علمی به شناخت عالم مادی ادامه می دهند و علم را پیش می برند بسیار اندک اند. برخی از فیزیکدانهای وی شیفته این بحث ها هستند و فکر می کنند این مباحث خیلی مهم است، در حالی که فیزیک کاربردی ما در حد معلمی است نه کمک به توسعه علم فیزیک. اصلا بسیاری از ابزارها را هم نداریم.
۳️⃣ بخش عمده منازعات دینی و مذهبی، مانند آنچه میان فلاسفه مسلمان، متکلمین و اهل حدیث حشوی مذهب بود، به خاطر نفهمیدن زبان یکدیگر، کاربرد اصطلاحات میان آنها و تفاوت هایی بود که هر کدام از لحاظ زبانی ملاحظه می کردند. اما در عمل همه انرژی صرف نبرد با یکدیگر می شد وفرصتی برای علم نمی ماند.
۴️⃣ این مجادلات و متهم کردن یکدیگر به الحاد، سبب نابودی تلاش ها و دستاوردهای علمی آنها هم می شد. ذهبی در باره ابن سینا می نویسد: نشنیده ام حدیثی نقل کرده باشد. اگر هم روایت کرده باشد، روا نیست ازاو نقل شود. چون «فلسفی النحله» و «ضال» است. طبعا میراث علمی ابن سینا هم پیش اینها مطرود بود. به گفته آنها وقتی ابن سینا کافر بود، بقیه کتابها و دانشش هم بکار نمی آمد و الحادی بود.
۵️⃣ یک وقتی عرض کردم، ما یک ابوریحان داریم، اما غرب صدها بلکه هزارها ابوریحان دارد. حالا چین و ژاپن هم پر از ابوریحان است، ما چه! مقامات امنیتی و نظامی ما ( وزیر کشور و فرمانده سپاه) خواستار اصلاح نظام آموزشی هستند. یکی تدارک استاد می بیند یکی خواستار اصلاح برنامه آموزشی مدارس می شود. در حسرت علم خواهیم ماند.
۶️⃣ فکر نکنید وقتی از ابن سینا و دیگران یاد می کنم، مقصودم دفاع از فلسفه به اصطلاح اسلامی و فلاسفه است. در کوبیدن میخ علم در زمین، آنها دست کمی از علمای حدیث و حشوی مذهب ها ندارند. یکی می خواهد علوم اولین و آخرین را از حدیث درآورد دیگری روش های قدیمی فلسفه یونانی را با ملغمه ای از عرفان و بافته های دیگر در هم کرده آن را تفکر می داند. تا آنجا که اینها، از هر دسته فکر می کنند، کارشان ارزشمند است، اما وقتی راه اشتباه می روند، همه چیز قفل می شود.
۷️⃣ ببینید این فلاسفه چه قدر تطبیق های ناروا میان بافته های غیر تجربی کهن در حوزه نجوم و جهان شناسی با ظواهر قرآنی و حدیثی دارند. «نفوس تسعه» را با «علیها تسعة عشر» قرآن تطبیق می کردند و نظایر آن. حس علم خواهی و جستجوگری مسلمانان را با قاطی کردن نادرست علم و دین، درمیان مردم نابود می کردند.
۸️⃣ در عین حال، مقایسه میان طرفداران حدیث و فلسفه، باید گفت، تا آنجایی که به اهل سنت مربوط می شود، بیش از ۹۰ درصد از علما و توده ها، ـ شاید هم بیشتر ـ ضد فلسفه وعقل گرایی بوده اند. این امر به رغم اشکالاتی که در فلسفه اشاره کردم، ضربه ای هولناک به عقل گرایی درجهان اسلام وارد کرده است.