عشق
امام آینه و عشق
این بوی یاس، از سمت کدام کوچه می وزد که مدینه را اینچنین مدهوش کرده است؟! او می آید و ربیع الثانی، هشتمین روزش را قد راست می کند. آسمان می چرخد و فرشتگان، دف زنان و هلهله کنان به چشم روشنی «حُدیث» می آیند. تو می آیی و خانه «هادی آل محمد صلی الله علیه و آله » را ستارگانی بی شمار، قرق می کنند. خاک، نفس می کشد و پنجره های شهر، دل به آفتابی می سپارند که از چشمان علوی تو می درخشد.
برشی از رمان واره عشق هشتم
سال جدید هجری فرا رسید. دویست و سه سال از هجرت آخرین پیام آور وحی می گذشت. آفتابِ تیرماه می تابید و نور و آتش می پراکند. سرزمین خراسان، با آن بیابان ها، تپه ها، رمل ها و نمکزارش در زیر آفتاب خفته بود. کاخ حمید بن قحطبه در میان باغ بزرگی می درخشید.
با زایران کاروان عشق
زیارت در واقع اظهار عشق عاشق به معشوق است و وجود مبارک امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام و سایر ائمه اطهار زمانی که به زیارت خانه خدا در مکه می رفتند علی رغم اینکه مرکب داشتند سوار نمی شدند و پیاده به راه می افتادند و این نشان از این داشت که ائمه اطهار می خواستند هم در مقابل معشوق شان اظهار تواضع و کوچکی کنند و هم در ره دوست رنج تحمل کردن نشان از اوج بندگی را دارد.
تعالی عقل و عشق و عقیده در شخصیت حضرت زینب علیها السلام
آن جا که احساس و عاطفۀ صرف صحنه گردان حوادث می گردد، تعقل و تدبیر و ذکاوت و عافیت اندیشی به تناسب رخت برمی بندد؛ گویا احساسات و عواطف از آن رو مذموم نیست که واکنش های ابنای بشر در مقابل حوادث سهمگین، علی الاصول، مبتنی بر غلبه عواطف و احساسات است.
سپهسالار عشق
زندگانی حضرت ابوالفضل(ع) دائرة المعارفی است که چگونه زیستن و آگاهانه رفتن را به ما می آموزد و فرصت دستیابی به مقام آدمیت را هموار می سازد.
بانوی عشق و صبر
با مروری هرچند سطحی بر کمالات و ویژگی های حضرت زینب(س) این نکته رخ می نماید که تمام ویژگی های یک انسان کامل در شخصیت آن بانوی گرامی در حد و درجات عالی وجود داشته و البته هرکدام از ویژگی ها در صحنه ای از صحنه های زندگی حضرتش فرصت نمود یافته است.
برشی از رمان واره عشق هشتم
سال جدید هجری فرا رسید. دویست و سه سال از هجرت آخرین پیام آور وحی می گذشت.
عشق هایی که فقط به دلیل تنهاییست
افراد به علل مختلفی دیگر کسی را در اطراف خود ندارد. کسی نیست که حرف دل آنها را گوش کند و بعد از اتمام صحبت هایش با کلامی او را آرام کند. هجوم سایه تنهایی بر سر فرد باعث می شود تا با هر توانی دارد فرار کند. آنقدر بدود تا دست از سرش بردارد و از هر سویی طلب یاری می کند.
رشی از رمان واره عشق هشتم
سال جدید هجری فرا رسید. دویست و سه سال از هجرت آخرین پیام آور وحی می گذشت. آفتابِ تیرماه می تابید و نور و آتش می پراکند. سرزمین خراسان، با آن بیابان ها، تپه ها، رمل ها و نمکزارش در زیر آفتاب خفته بود. کاخ حمید بن قحطبه در میان باغ بزرگی می درخشید.