سوالِ تمام زنان دنیا از یک دین
برچسپ ها: دنیا ، نظریه ، دین ، زن ، سوال
سوالِ تمام زنان دنیا از یک دین
یكى از نظریات تحقیرآمیزى كه نسبت به «زن» وجود داشته است در ناحیه استعدادهاى روحـانـى و مـعـنوى زن است؛ عده ای مى گفتند زن به بهشت نمى رود، زن مقامات معنوى و الهى را نـمـى تـوانـد طـى كـنـد، زن نـمـى تـوانـد به مقام قرب الهى آن طور كه مردان مى رسند بـرسـد.
قـرآن در آیات فراوانى تصریح كرده است كه پاداش اخروى و قرب الهى به جـنـسـیت مربوط نیست، به ایمان و عمل مربوط است، خواه از طرف زن باشد و یا از طرف مـرد. قـرآن در كـنـار هـر مـرد بـزرگ و قـدسـى، از یك زن بزرگ و قدیسه یاد مى كند. از هـمـسـران آدم و ابـراهـیـم و از مـادران مـوسـى و عـیـسـى در نـهـایـت تـجـلیـل یـاد كـرده اسـت. اگـر همسران نوح و لوط را به عنوان زنانى ناشایسته براى شـوهـرانـشـان ذكـر مـى كـنـد، از زن فرعون نیز به عنوان زن بزرگى كه گرفتار مرد پلیدى بوده است غفلت نكرده است .
در تاریخ اسلام نیز زنان قدیسه و عالیقدر فراوانند. كمتر مردى است به پایه خدیجه کبری علیهاالسلام برسد. و هیچ مردى جز پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله و امیرمومنان على علیه السلام به پایه حضرت زهرا علیهاالسلام نمى رسد. حضرت زهرا علیهاالسلام بر فـرزندان خود كه امامند و بر پیغمبران غیر از خاتم الانبیاء صلی الله علیه وآله برترى دارد.
بطور کلی، اسلام در سیر من الخـلق الى الحـق یـعـنـى در حـركـت و مـسـافـرت بـه سوى خدا هیچ تفاوتى میان زن و مرد قائل نیست. تفاوتى كه اسلام قائل است در سیر من الحق الى الخلق است، در بازگشت از حق به سوى مردم و تحمل مسۆولیت پیغامبرى است كه مرد را براى اینكار مناسبتر دانسته است .وگرنه در اسلام تعبد هست و این تعبد مایه تقرب است، و هركس بنده تر باشد مقرب تر است.
بنابراین طرح چنین شبهاتی، در اثر عدم توجه به نظام ارزشى اسلام است. ملاكهاى نظام ارزشى اسلام غیر از معیارهاى مكاتب دیگر است.
سۆال نماینده زنان جهان از پیامبر وحی
این شبهه در زمان رسول خدا صلی الله علیه وآله مطرح شده، و حضرت با جمله اى كوتاه به نوع این نقد و اشكالها، پاسخ داده است، این سۆال و جواب را، استاد علامه طباطبایى (ره) در تفسیر المیزان به نقل از كتاب «الدر المنثور فی التفسیر بالماثور» در خلال «بحث روائى» بخشى از آیات سوره نساء ذكر فرموده است. (تفسیر المیزان، ج4، ص37، چاپ اول)
آنها زن را تحت عنوان آزادى بازیچه قرار دادند. اما دین مى گوید زن گل است و نظیر ابزار بازى نیست، او را ضایع نكنید، كارهاى سنگین به اینها ارائه نكنید، نگذارید با نامحرم تماس بگیرند، نامحرم با او تماس بگیرد چرا كه این گل پژمرده مى شود
در المنثور از بیهقى نقل مى كند كه: روزى رسول خدا صلی الله علیه وآله در جمع یاران و اصحابش نشسته بود، اسماء بنت یزید انصاریه، یكى از زنان انصار، به حضور پیامبر صلی الله علیه وآله رسید، عرض كرد: من نماینده تمام زنان هستم به سوى شما، این سۆال، تنها سۆال زنان انصار و زنان مدینه نیست، بلكه سۆال همه زنهاست و هیچ زنى در مشرق یا در مغرب نیست مگر این كه وقتى سخن مرا بشنود آن را مى پذیرد، پس من در حقیقت نماینده همه زنان عالم هستم، زیرا شما پیامبر همه جوامع بشرى اعم از زن و مرد هستید و این سۆال عموم زنان از شما است.
او در كمال ادب این سۆالها را طرح كرد. در آغاز سخنش جمله «بابی انت و امی» گفت، بعد هم گفت: «نفسی لك الفداء» یعنى من و پدر و مادرم فداى تو.
پس از ایراد خطبه به عنوان نماینده زنان جهان عرض كرد:
«ان الله عزوجل بعثك الى الرجال و النساء»؛
خداى سبحان تو را به عنوان پیامبر بشر مبعوث كرد چه براى مردان، چه براى زنان.
«فامنا بك و بالهك»؛
ما به مبدا و معاد و وحى و رسالت ایمان آوردیم، به خدایى كه تو را فرستاد ایمان آوردیم.
« و انا معشر النساء محصورات مقصورات قواعد بیوتكم و مقضى شهواتكم و حاملات اولادكم»؛
ما زنها خانه نشین و محصور و حامل فرزندان شما مردان هستیم.
تفكرى كه در آن روز رایج بود تفكر جاهلى بود. این زن در عین حال كه نماینده زنان جهان است نماینده زنان مسلمان نیز هست، ولى در متن سۆالش تفكر جاهلى را مطرح مى كند. او مى گوید، زن حامل فرزند شوهر است، غافل از این كه زن حامل فرزندى است كه به پدر و مادر به صورت مشترك منسوب است.
«و انكم معاشر الرجال فضلتم علینا بالجمع و الجماعات و عیادة المرضى و شهود الجنائز و الحج بعد الحج و افضل من ذلك الجهاد فی سبیل الله»؛
و شما مردها بر ما فضیلت دارید براى این كه در نماز جمعه و جماعت، در عیادت بیمار، در تشییع جنازه شركت مى كنید، شما مكرر مى توانید به حج بروید و بالاتر از همه جهاد فى سبیل الله وظیفه شماست و ما محرومیم.
«و ان احدكم اذا خرج حاجا او معتمرا او مجاهدا حفظنا لكم اموالكم و غزلنا اثوابكم و ربینا لكم اولادكم»؛
شما اگر به عنوان حج یا جهاد حركت كردید ما باید در خانه ها بنشینیم و اموالتان را حفظ كنیم، لباسهایتان را ببافیم، فرزندان شما را تربیت كنیم.
«فما نشارككم فی هذا الاجر و الخیر»؛
ما زنها با شما مردها در هیچ یك از فضیلتها شریك نیستیم.
زیباترین پاسخ
حضرت رسول اعظم صلی الله علیه وآله با تمام صورت رو به اصحاب كرد و فرمود:
«هل سمعتم مسالة امراة قط احسن من مسالتها فی امر دینها من هذه»؛
شما تاكنون زنى به این فضیلت دیده اید كه در مسائل دینى این چنین سۆال كند؟
معلوم مىشود شنیدن صداى زن در اینگونه از مسائل دینى براى معصوم هم رواست و زن مى تواند در مجامع عمومى درباره مسائل دین سخن بگوید و مردها هم مى توانند سخن زن را درباره مسائل دینى بشنوند و یا گوش دهند.
اصحاب گفتند: ما فكر نمى كردیم زن به این مقام برسد. چرا كه زمینه اى نبود تا زن را بپروراند.
نباید توقع داشت، تفكر جاهلى توان تربیت اینگونه از زنها را داشته باشد.
آنگاه پیامبر صلی الله علیه وآله رو به این زن كرد:
«فقال افهمی ایتها المراة و اعلمی من خلفك من النساء ان حسن تبعل المراة لزوجها و طلبها مرضاته و اتباعها موافقته یعدل ذلك كله فانصرفت و هی تهلل حتى وصلت الى نساء قومها»؛
اى زن برگرد به همه زنهایى كه تو نماینده آنهایى، چه در مشرق و چه در مغرب، اعلام بكن كه مسۆولیت تربیت خانواده و تشكیل خانه، شوهردارى، حُسن تبعل - كه چشم شوهر در بیرون به گناه گشوده نشود و گوشش در بیرون منزل به گناه و آهنگ باطل باز نشود، و دستش به خیانت باز نشود - ، نیك شوهردارى كردن و خانواده را حفظ كردن و اركان خانه را به دوش كشیدن، حفظ اولاد و اموال و تامین آبرو، معادل همه آن فضائل است كه بر شمردى.
در اسلام، خانواده اصل است، آنها كه خانه را منحل كرده و در حدّ خوابگاه به او مىنگرند، جان و روح زن را از خانه بیرون آورده و به مراكز فساد كشاندند. نمونه بارز این انحطاط در كشورهاى پیشرفته آشکار است.
مگر نه آن است كه شما خواهان ثواب و تقرب الهى هستید، مگر نه آن است كه فروع دین تعبدى است و ذات اقدس پروردگار مصالح ما را بهتر از ما مى شناسد، آن خدایى كه به شما شش سال زودتر از دیگران دستور عبادى داد و زودتر از دیگران با شما سخن گفت و شما را شش سال زودتر از دیگران به حضور پذیرفت، اینچنین دستور داده است كه خانواده در اسلام اصل است. آنها كه خانه را منحل كرده و در حد یك خوابگاه به او مى نگرند، آنها جان و روح زن را از خانه بیرون آوردند و به مراكز فساد كشاندند. نمونه بارز انحطاط را در كشورهاى پیشرفته دیده و مى بینید.
مرحوم علامه طباطبایى در ذیل همین حدیث شریف بحث مبسوطى دارند و مى فرمایند:
آنها زن را تحت عنوان آزادى بازیچه قرار دادند. اما دین مى گوید زن گل است و نظیر ابزار بازى نیست، او را ضایع نكنید، كارهاى سنگین به اینها ارائه نكنید، نگذارید با نامحرم تماس بگیرند، نامحرم با او تماس بگیرد چرا كه این گل پژمرده مى شود، این فقط باید در بوستان منزل باشد، آنگاه است كه مى تواند پیغمبر تربیت كند.
اگر زنان، كانون خانه را متلاشى نكنند و گرم نگه دارند و گونهاى عمل كنند كه مرد، تمام تلاشش متوجه خانه باشد، با حُسن برخورد، با اداره صحیح شۆون منزل، با قناعت و كم توقعى، با تربیت دقیق فرزندان، با رفتار مۆدبانه داشتن و حفظ عفاف و لباس حتى در برابر اولاد، و در نتیجه تربیت فرزندانى وزین و عفیف، آنگاه مى توانند نقص آن فضائل را جبران كنند، چه این كه اینها معادل همه فضائلى است كه براى مردها وارد شده است.
منابع:
زن در آیینه جمال و جلال، استاد عبدالله جوادی آملی.
نظام حقوق زن در اسلام، استاد شهید مرتضی مطهری.