صبح صادق

برچسپ ها: خرداد ، صادق ، صبح ، صلدق

Print Friendly and PDF

بررسی تحلیلی در باره ریشه های قیام پانزده خرداد

زمینه ها

ریشه های نهضت مقدس پانزده خرداد سال 1342 (ه . ش) را باید در این نقشه دشمنان جستجو نمود که می خواستند با انواع و اقسام حیله ها، سیل تهمتها و مخدوش ساختن سنتهای مذهبی، مردم را از اسلام اصیل و ارزشهای الهی جدا سازند . آنها در خیزشهای امت مسلمان به رهبری علما، قیام تنباکو و واقعه رژی، مبارزات شیخ فضل الله نوری در دفاع از موازین شرعی و قیام مردم به رهبری آیة الله کاشانی در برابر توطئه های استعماری; به این واقعیت رسیدند که تا مردم به دیانت و صیانت از مقدسات، پای بند باشند; این حماسه ها با شدت تمام به رهبری عالمان فرزانه ادامه و استمرار خواهد داشت .

رضاخان برای مقابله با این حقیقت هرگونه جلسه مذهبی، حتی عزاداری را ممنوع می نماید و پوشیدن عبا و عمامه را جرم قانونی و کیفرش را زندان قرار می دهد . او به عنوان ترقی خواهی و مخالفت با کهنه پرستی و ارتجاع، سعی می کند مردم را از معنویت دور نماید و آنان را از محتوای اسلامی که رشد دهنده و تحول آفرین است، تهی سازد . این جرثومه فساد و عامل استعمار، برای تداوم بخشیدن به تسلط شوم خود، دو محور اصلی; یعنی «شعائر و سنتهای دینی » و «حوزه و روحانیت » را مورد یورش بی امان خود قرار می دهد . از سوی دیگر برای مقابله با اسلامی شدن جامعه و جلوگیری از رشد تفکر اصیل شیعی در میان اقشار مردم، در دو جهت نقشه های پلید خود را پیاده نمود:

نخست: مراکز فرهنگی جدیدی تاسیس کرد تا این کانونها را رویاروی حوزه های علمیه قرار دهد و در مرحله بعد; زمینه های رشد رشنفکران غرب زده و خود باخته را فراهم آورد تا بتواند به مقابله خود با روحانیت ادامه دهد .

یک قرن قبل، سید جمال الدین اسد آبادی نوشت: «هر مسلمانی باید بداند که انگلیس قصد دارد دین اسلام را براندازد و مسلمانان را در هر جای کره زمین، نابود سازد . اگرچه این کار شدنی نیست . (1) »

این تجربه سیاسی آگاهانه در میان علما و امت مسلمان، هیچ گاه به دست فراموشی سپرده نشد; بلکه همواره آن را نسل به نسل به یکدیگر منتقل کردند و از این جهت موضع گیری آگاهانه خویش را در برابر استبداد رضاخان و نقشه های ابرقدرتها بخوبی بروز دادند .

با این وجود; در دوران حکومت منحوس پهلوی، مسلمانان ایران در میان اشک و خون روزگار می گذرانیدند . مقدسات اسلام همواره هتک گردید، حرمت اسلام فراموش شد، علمای اسلام زندانی، تبعید و یا شهید شدند، وعاظ و طلاب به زندانها و شکنجه گاهها فرستاده شدند، مجالس سوگواری برای خامس آل عبا ممنوع گشت، مدارس اسلامی بسته شد، چادر از سر زنان مسلمان برداشته شد و ستیز بر علیه ارزشهای دینی و جلوه ها و مظاهر آن پی گرفته شد; زیرا استکبار و نیز عوامل ستم و کارگزاران استعماری آنان به درستی متوجه بودند; یکی از مهمترین پایگاههای اجتماعی که مایه قوام و اتحاد ملت می شود; مذهب است و پای بندی به اعتقادات در پهنه سرزمینهای اسلامی، ابرقدرتها را مورد حمله و هجوم قرار داده است .

ایمان و تمایلات مذهبی، منشا تحولات و دگرگونیهای مهمی چون اقتدار معنوی گشت و سدی بزرگ و استوار به وجود آورد تا اجازه ندهد قدرتهای زر و زور و تزویر به مقاصد پست و پلید خویش نایل آیند . بنابراین دشمنان تصمیم می گیرند ارزشهای اصیل رانشانه گرفته و مردم را از سلاح دین و ایمان خلع کنند .

تبانی استبداد با استکبار پس از کودتای 28 مرداد 1332 (ه . ش)

کودتای 28 مرداد سال 1332 (ه . ش) در زمان ریاست جمهوری «آیزنهاور» و با نقشه «کیم روزولت » با حمایت آمریکا در ایران به وقوع پیوست که به کمک آن محمد رضا پهلوی توانست تا حدودی موقعیت خود را تثبیت نماید و قدرت سیاسی مجددا به شاه برگردد . «کرومیت روزولت » مشهور به کیم، عضو سیا و کارشناس امور خاورمیانه امریکا، در مصاحبه ای گفته بود: «کودتای ایران نخستین عملیات مخفی علیه یک دولت خارجی بود که بوسیله سازمان مرکزی جاسوسی امریکا (سیا) تنظیم شده بود . (2) »

در پی این توطئه ننگین، دولتهایی که پس از کودتا روی کار آمدند، برای از بین بردن هویت فرهنگی و خدشه دار نمودن استقلال ایران و سرکوب ساختن حرکتهای مذهبی به اقدامات و عملیات ذیل الذکر روی آوردند:

1 . انتخابات فرمایشی مجلس، در سایه حکومت نظامی که بر اساس آن حامیان امریکا و انگلیس روی کار آمدند;

2 . تصویب قراردادهایی با کنسرسیوم و واگذاری نفت جنوب به انحصارهای امریکایی، انگلیسی، هلندی و فرانسوی که بیشترین سهم به انگلستان تعلق داشت . بدین ترتیب قانون ملی شدن صنعت نفت اگرچه به طور رسمی ملغی نشد، اما در عمل پایمال گردید;

3 . شاه که دریافته بود مردم مسلمان ایران او را فردی وابسته به بیگانگان می دانند و برای حکومتش اعتباری قائل نمی باشند، پس از کودتا ضمن تکیه افزون تر بر بیگانگان - به خصوص امریکا - برای تداوم سلطه طلبی خود به سیاست سرکوب مخالفان روی آورد و در گام نخست خود در این زمینه، در سال 1335 (ه . ش) سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) را ایجاد کرد . اعضای این سازمان مخوف در امریکا و اسرائیل آموزش می دیدند و این تشکیلات مهم ترین ابزار برای شناسایی، دستگیری و به شهادت رسانیدن مخالفان مسلمان به شمار می رفت;

4 . دریافت وامهای اسارت آور از کشورهای اروپایی و همچنین امریکا;

5 . گشودن دروازه های کشور بر روی انبوهی از کالاهای خارجی و ایجاد زمینه برای نابودی تولیدات داخلی و تبلیغ در راستای تغییر دادن فرهنگ مصرفی مردم;

6 . شرکت در پیمان استعماری و تجاوزکارانه بغداد (سنتو) در سال 1334 (ه . ش) ;

7 . تصویب قانون جلب و حمایت سرمایه های خارجی در سال 1334 (ه . ش) ;

8 . امضاء قرارداد دو جانبه نظامی با امریکا در سال 1337 (ه . ش) ;

9 . پیش گرفتن سیاست حمایت از ابرقدرتهای جهان به رهبری امریکا و توطئه علیه نهضتهای آزادی بخش و جنبشهای اسلامی;

10 . سرکوب نمودن حرکتهای دانشجویی، کارگری و سایر اقشار جامعه;

11 . محدود نمودن آزادیهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی .

باوجود اختناق شدید، مردم مسلمان ایران در سالهای پس از کودتا، در مقابل غارت منابع حیاتی کشور، حاکمیت بیگانگان و تهدید هویت اسلامی و مخدوش گردیدن فرهنگ برخاسته از باورهای شیعی; حتی یک لحظه از مبارزه و مقاومت دست برنداشتند .

سلاح بی خاصیت اصلاحات ارضی

اختناق و سرکوب پس از کودتا، فساد هیات حاکمه، رشد مبارزات مردمی به رهبری علما، فقر و محدودیتهای اقتصادی - اجتماعی، دولت امریکا را به موقعیت انفجاری جامعه ایران آگاه ساخت . به همین دلیل پس از انتخاب «کندی » (از حزب دموکرات) به ریاست جمهوری، امریکا برای حفظ حاکمیتش در ایران و تبدیل این کشور به بازار فروش و جذب هرچه بیشتر کالا و سرمایه و بدست آوردن نقش ابرقدرتی مسلط در منطقه، «اصلاحات ارضی » و سایر مواد انقلاب سفید را جهت بیرون راندن رقیبان و مقابله با موج انقلابی در کشور ایران، تجویز نمود . در راستای عملی ساختن این برنامه «شریف امامی » از نخست وزیری برکنار و «علی امینی » با برخورداری از حمایت سفیر امریکا «جولیوس هملس » توسط رییس جمهور امریکا به عنوان نخست وزیر محمد رضا شاه در 15 اردیبهشت 1340، تحمیل گردید . دکتر امینی کابینه خود را معرفی کرد و مجلس سنا و شورای ملی را که جناح انگلیسی و مالکان در آن دارای قدرت بودند، منحل نمود و قانون اصلاحات ارضی را در تاریخ سه شنبه 19 دیماه 1340 (ه . ش) به تصویب رساند . محمدرضا پهلوی که توسط دکتر علی امینی از صحنه کنار نهاده شده بود، برای حفظ قدرت خود در فروردین سال 1341 رهسپار کاخ سفید واشنگتن گردید و در حضور ارباب خود متعهد گردید راسا اقدام به پیاده نمودن برنامه های جدید امریکا نماید و بدین گونه توانست در تیر ماه 1341، پس از بازگشت از امریکا تحت عنوان اختلاف بر سر بودجه نظامی، امینی را برکنار و مهره مورد اعتماد خود; یعنی «امیر اسدالله علم » را به جای وی بنشاند (3) .

در واقع نخستین مرحله از طرح اصلاحات امریکایی; همین اصلاحات ارضی بود که با تبلیغات فراوان به اجرا در آمد . در این طرح کارگزاران استبداد و مجلس فرمایشی، هیچ اعتنایی به علما نکردند . مرحوم آیة الله خوانساری علیه این نقشه اقدام کرد و پیشاپیش جمعیت به عنوان اعتراض در بازار راه افتاد، ولی شرایط آشفته و ایستادگی عوامل حکومتی در مقابلش، موجب گردید تا او نتواند به تلاش اعتراض آمیز خود ادامه دهد .

البته هدف دشمنان این بود که اگر مراجع با این طرح مخالفت کردند، آنان را مخالف کشاورزان و حامیان زمین داران و افراد فئودال معرفی کنند و بدین وسیله حیثیت اجتماعی علما را زیر سؤال ببرند . منظور امریکاییها و دولت وقت از اصلاحات ارضی آن بود که اگر همه کشاورزان صاحب زمین شوند، با دولت سازش می کنند و از مخالفان کاسته می شود . امام خمینی رحمه الله که حیله دشمن را دریافته بود و از طرفی هنوز ابعاد و نتایج عملی این نقشه روشن نشده بود، به انتظار توطئه های دیگر نشست; چون با بصیرت عمیقی که داشت می دانست که این رشته سر دراز دارد!

انفکاک دیانت از سیاست

در عین حال تا سال 1340 که زمان آغاز نهضت جدید به رهبری امام خمینی رحمه الله است، به دلیل وجود مانع بزرگی - که همان نفوذ روحانیت بود - عملا رژیم پهلوی نتوانست در طرح اسلام زدایی به مقاصد خود دست یابد . زیرا نفوذ فوق العاده آیة الله بروجردی در میان اقشار مختلف مردم به قدری زیاد بود که جرات هرگونه اقدام آشکار برای مقابله با اسلام را از شاه می گرفت . در این دوران، قدرت روحانیت و ارزش و اهمیت مراجع تقلید مورد توجه قرار گرفت . به همین دلیل شاه می خواست مراجع را تا حد ممکن طرفدار خود نشان دهد یا حداقل مرکزیت روحانیت را به خارج از ایران انتقال دهد تا از اعتراضات و خیزشهای عمومی به رهبری زعمای دینی، مصون باشد و در واقع دین و سیاست را از هم منفک نماید .

همین حقایق قدرت روحانیت را در چشم کارگزاران ستم و اجانب پرمخاطره می ساخت; از این جهت زمان ارتحال آیة الله بروجردی، رژیم ستم گستر، تلگراف تسلیتی به آیة الله حکیم که در عراق بسر می برد، مخابره نمود و خواست ادعا کند; مرجع جدید اوست تا بتواند کانون روحانیت را به بیرون از ایران انتقال دهد که در این راه توفیقی به دست نیاورد (4) .

غائله انجمنهای ایالتی و ولایتی

یکی از مظاهر زننده نادیده گرفتن اسلام; غائله انجمنهای ایالتی و ولایتی است . در تاریخ 16 مهر 1341، مطابق با 8 جمادی الاول 1382 (ه . ق)، جراید عصر، خبر تصویب نامه مذکور را درج کردند که قید اسلام را از شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان برداشته و در مراسم سوگند به امانت و صداقت، به جای قرآن; کتاب آسمانی آورده شده بود . همان گونه که امام پیش بینی کرده بود; رژیم، دومین نمایش ضد دیانت را به اجرا گذاشت . هدف از تصویب این لایحه، موارد ذیل بود:

1 . واداشتن جامعه روحانیت به واکنش جهت شناخت روحیه و افکار آنان، ارزیابی میزان هوشیاری سیاسی علما و پیش بینی مخالفتهای لازم;

2 . آماده کردن زمینه، جهت تجاوز به اساس قرآن و برچیدن مذهب در کشور که سالیان متمادی شاه آرزوی این خیانت را در ذهن خویش می پروراند;

3 . توطئه دستبرد به قانون اساسی و تغییر و تبدیل برخی از موارد قانونی که مانع مقاصد و اغراض دربار و هیات حاکمه فاسد بود;

4 - فراهم آوردن زمینه به منظور اعطای پستهای حساس به دست اقلیتهای مذهبی که نقش ستون پنجم را در کشورهای اسلامی بازی می کردند و مقدمه چینی برای پیوستن به غاصبان قدس شریف و صهیونیستها;

5 - زنان ایرانی; همانند مردان این کشور به علت سیاستهای استعماری، ارتجاعی و ضد مردمی شاه از ضروری ترین و ابتدایی ترین حقوق خود محروم بودند و رژیم شاه که خود بوجود آورنده این وضع اسف بار بانوان بود، از همین نقطه ضعف سوء استفاده کرد و در قبال تعطیل کردن دراز مدت مجلس شورا و سنا، به اسم تصویب نامه هیات دولت و به عنوان فریبنده آزادی زنان به اساس مشروطه تجاوز کرد تا گناه تیره بختی زنان را به گردن اسلام و قانون اساسی ایران بیاندازد و بدین وسیله زمینه را جهت کم رنگ نمودن مذهب، محو و مسخ قانون اساسی فراهم کند;

6 - شاه با تصویب این لایحه، پایگاه فرمانروایی خود را در میان خانواده ها بکار می گرفت و انتظارات امریکا را با دیده تمکین پاسخ می گفت;

7 - ایجاد محکی در توان و کیفیت بالقوه و بالفعل برای اقدامات آتی;

8 - با توجه به ارتحال آیة الله بروجردی و تقسیم قدرت مرجعیت; شاه موقعیت را برای انشقاق بیشتر روحانیت مساعد می دید و در نهایت نیز در افکار عمومی مردم، علما را مخالف ترقی خواهی و منفور جلوه می داد . از اینرو در دستگاههای دولتی تعارض میان جناح مترقی، نو اندیش و . . . ، به سردمداری شاه، با مخالفین که به زعامت روحانیت به اصطلاح از سنتهای ارتجاعی و قرون وسطایی! حمایت می کردند، تبلیغ می شد (5) .

با اعلام این تصویب نامه خائنانه از سوی رژیم پهلوی، فرصت مناسبی برای امام خمینی رحمه الله پیش آمد تا رسالت تاریخی و وظیفه اسلامی خویش را آغاز نماید و از این مصوبه ضد اسلامی به عنوان انگیزه ای برای بیداری و به حرکت در آوردن امت مسلمان استفاده کند .

به دنبال اعلام تصویب نامه انجمنهای ایالتی و ولایتی در جراید عصر، امام خمینی رحمه الله بی درنگ علمای طراز اول قم را به نشست و گفتگو پیرامون این توطئه دعوت کرد و ساعتی بعد اولین جلسه علمای قم در منزل مرحوم آیة الله حاج شیخ عبدالکریم حائری تشکیل شد . امام خمینی رحمه الله در این نشست، محورهای ذیل را مطرح نمود:

1 - ترسیم دور نمای سیاه و وحشت بار آتیه;

2 - نقشه های خانمان سوز و ویران کننده رژیم شاه و ماموریت او در پاسداری از منافع استکبار جهانی که با نابودی اسلام و ملت مسلمان همراه می باشد;

3 - توطئه ها و دسیسه های خطرناکی که پشت پرده علیه اسلام و مبانی قرآن در دست اجرا بود و این تصویب نامه نمونه بارز و بازگو کننده آن است;

4 - حضرت امام رحمه الله مسئولیت خطیر علما و زعمای روحانیت را در این عصر تاریک در قبال نقشه های خطرناک عوامل و ایادی استعمار علیه اسلام و استقلال کشورهای اسلامی یادآوری نمود و هشدار داد; اگر در مقابل این خطرات مسامحه کنیم محکوم به فنا شده، اسلام و امت مسلمان و مناطق اسلامی را در معرض سقوط و زوال قرار داده و در برابر قرآن و رسول اکرم صلی الله علیه وآله مسئول خواهیم بود .

به دنبال بیانات بیدار کننده امام خمینی رحمه الله و سخنان دیگر حاضرین، و تبادل نظر در خصوص مفاد تصویب نامه; تصمیمهای ذیل اتخاذ شد:

الف: طی تلگرافی به شاه، مخالفت علمای اسلام با محتوای تصویب نامه اعلام و لغو فوری آن درخواست شود که این موضوع اجرا شد و علمای قم در روز 17 مهر 1341 تلگرافهایی به شاه مبنی بر مخالفت با تصویب نامه مخابره کردند .

ب: طی نامه و پیغام به علمای تهران و شهرستانها عوارض ناگوار و غیرقابل اغماض تصویب نامه بازگو شود و برای مقابله و مبارزه با آن، از آنان دعوت به عمل آید .

ج: هر هفته یک بار و در صورت لزوم بیشتر، جلسه مشاوره و تبادل نظر میان علمای قم برگزار شود .

امام خمینی رحمه الله علاوه بر مخابره تلگرافهایی خطاب به شاه و نخست وزیر وقت (اسدالله علم)، طی نامه هایی خطاب به علما و مقامات روحانی تهران و نواحی دیگر و حتی علمای خارج از کشور، خطرهایی که اسلام و استقلال مسلمانان را تهدید می کند گوشزد نمود و تمامی طبقات مردم را به استقامت، اتحاد و همکاری فراخواند و از آغاز قیام علیه تصویب نامه با شیوه ای شایسته و برنامه ریزی شده گام به گام به سوی یک تحول فکری تاثیرگزار در جامعه اسلامی پیش رفت و پس از 57 روز مقاومت و خالفت شدید امام و سایر مراجع عظام و امت مسلمان ایران، این غائله پایان پذیرفت و جامعه دینی به رهبری عالمان در دفاع از مقدسات پیروز گردید و تصویب نامه مذکور لغو گشت (6) .

توطئه ای دیگر

دو ماه پس از غائله مورد اشاره، در دیماه سال 1341 (ه . ش) زمزمه رفراندوم و بازی انقلاب شاه و ملت به گوش رسید . انقلاب سفید; مشتمل بر شش اصل بود، این اصول بعدها به لوایح ششگانه معروف شد و اصلهایی بر آن افزوده شد تا به نوزده اصل رسید .

پس از اعلام رفراندوم از سوی شاه، در خصوص انقلاب شاه و مردم، بر اثر انتشار اعلامیه امام خمینی رحمه الله و سایر مراجع، مبنی بر تحریم رفراندوم، در روز 6 بهمن که زمان اخذ رای ملت بود شهرهای قم، تهران، مشهد و بسیاری از استانهای کشور به صورت یکپارچه تعطیل شدند و مردم به عزای عمومی پرداختند و کمتر کسی، از خانه بیرون می آمد . چند نفر از واعظان معروف که بر فراز منبر، طبق فرمان مراجع عظام، شرکت در رفراندوم انقلاب شاه و ملت را تحریم کرده بودند، دستگیر و به مرکز (تهران) انتقال داده شدند . در برخی شهرها در پناه اسلحه و قوای انتظامی و نظامی و با آوردن مامورین در لباس مبدل رای دادن آغاز گردید . با این که جز اندکی آن هم با فشار و اختناق به پای صندوقهای رای نرفتند، رسانه های وابسته به دستگاه ستم اعلام کردند، اصول پیشنهادی شاه با استقبال پرشور و بی نظیر ملت ایران روبرو گردید! ! (7)

پس از این ماجرا، چون رفته رفته ایام عید نوروز نزدیک می شد و طبق سنت معمول همه ساله اقشار گوناگون مردم با ایمان برای زیارت بارگاه حضرت فاطمه معصومه علیها السلام به قم می آمدند و با توجه به این که نوروز سال 1342 مصادف با سالروز شهادت امام صادق علیه السلام هم بود، به پیشنهاد امام خمینی رحمه الله مراجع تقلید و علمای اعلام اعلامیه هایی مبنی بر نداشتن عید در این سال صادر و منتشر نمودند، عده ای از روحانیان مبارز و پیشرو مصمم گردیدند ضمن ذکر مصائب وارد شده بر خاندان عصمت و طهارت، اشاره ای به مسایل تاسف بار ایران کنند و از این رهگذر اقدام به روشنگری نمایند . مبارزین مؤمن و معتقد به قم می رفتند تا در نزدیک ترین مکان به قلب جنبش ضد ستم حضور یابند . در اعلامیه تاریخی و طوفان بار امام خمینی رحمه الله آمده بود:

«آنها اسلام و روحانیت را برای اجرای مقاصد خود مضر و مانع می دانند . . . موجودیت دستگاه (پهلوی) رهین شکستن این سد است . . . من چاره را در این می بینم که این دولت مستبد به جرم تخلف از احکام اسلام و تجاوز به قانون اساسی کنار برود و دولتی که پایبند به احکام اسلام و غمخوار ملت ایران باشد روی کار بیاید (8) .

نمایش خشونت

رژیم استبدادی خود را آماده ساخته بود تا در مرکز و کانون نهضت، ایجاد رعب و وحشت نماید و با نمایش خشونت و شدت عمل به سرکوبی مخالفین که در راس آنها روحانیت مبارز به رهبری امام خمینی رحمه الله قرار داشت، بپردازد . با تمهیدات و مقدمات قبلی، آیات عظام هر کدام تصمیم گرفتند مجلس سوگواری جداگانه ای منعقد سازند . عصر روز 25 شوال سال 1382 (ه . ق) مطابق 2 فروردین 1342 (ه . ش) مجلس سوگواری سالروز شهادت امام ششم از سوی آیة الله گلپایگانی در مدرسه فیضیه با حضور معظم له برگزار شد . جمعیت قابل توجهی از علما و طلاب و سایر اقشار مردم قم و زائرین حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه علیها السلام در آن مجلس حضور داشتند . آقای «آل طه » بر فراز منبر بود و در حین سخنرانی ایشان، کماندوها که بر حسب برنامه ریزی قبلی در لابلای جمعیت نشسته بودند، بنای اخلال گذاشتند و چون مرحوم حاج آقا انصاری قمی منبر رفت; حرکات غیرعادی آنان و جاوید شاه گفتنشان مجلس را بهم زد .

درست در آخرین لحظاتی که خورشید، دامن خود را از آسمان شهر قم جمع می کرد و هوا رو به تاریکی می رفت; از یک سوی مدرسه، توسط سرهنگ «مولوی خیانتکار» دستور حمله صادر گردید . به دنبال آن دهها کماندوی ورزیده و تعلیم دیده که از سر سپردگان چنگیز زمان بودند; طلاب بی پناه را که هیچ گونه وسیله دفاعی نداشتند; همچون گرگهای وحشی مورد حمله قرار دادند . در این حمله ددمنشانه دهها نفر از طلبه های مدرسه فیضیه و دیگر روحانیان به سختی مجروح، مصدوم و یا به شهادت رسیدند . برخی را از طبقه دوم مدرسه به رودخانه پشت آن یا صحن مدرسه پرتاب نمودند . ماموران بی رحم هر کدام از طلاب را که دستگیر می نمودند، کنار حوض مدرسه می آوردند و او را وادار به گفتن جاوید شاه می ساختند و اگر کسی امتناع می کرد، آن قدر او را می زند تا بیهوش می شد . تاریکی شب بخشی از اثار جنایات را پوشانید و آنان که به شهادت رسیدند به نقطه نامعلومی منتقل شدند . خونهایی را که در صحن مدرسه فیضیه می درخشید تا بر جنایتهای مدعیان آزادی و دموکراسی گواه باشد، شستند، ولی هرگز این سرخی خون کشته شدگان از ذهن امت مسلمان و صفحه تاریخ پرافتخار مبارزات روحانیت محو نخواهد گردید (9) .

به دنبال انتشار این خبر وحشت بار در شهرهای قم، تهران، مشهد و برخی شهرستانها، مراجع عظام و علما به مدت یک هفته از برگزاری نماز جماعت امتناع نمودند و در مشهد مقدس تظاهرات پرشوری به راه افتاد . با فرا رسیدن عاشورای حسینی برخلاف انتظار رژیم، وعاظ و مبلغان طبق برنامه ای حساب شده و برحسب سفارش مراجع به سراسر کشور رفتند تا در فرصت پیش آمده، حقایق را به مردم بگویند و برخلاف تهدید ساواک به افشاگری جنایات رژیم منحوس پهلوی مبادرت ورزند (10) .

امام خمینی رحمه الله طی سخنانی ضمن افشای ماهیت رژیم مستبد شاه به مردم اعتماد به نفس دادند و خاطر نشان ساختند: «شما پیرو پیشوایانی هستید که در برابر مصائب و فجایعی صبر کردند که آنچه امروز ما می بینیم نسبت به آن چیزی نیست . دستگاه حاکمه با ارتکاب این جنایت خود را رسوا ساخت و ماهیت چنگیزی خود را به خوبی نشان داد . ما پیروز شدیم . ما از خدا می خواستیم که این دستگاه خود را بروز دهد و رسوا کند . امروز وظیفه ماست در برابر خطراتی که متوجه اسلام و مسلمین ست برای تحمل هرگونه ناملایمات آماده باشیم تا بتوانیم دست خائنین به اسلام را قطع کنیم و جلو اغراض و مطامع آنها را بگیریم . (11) »

سخنان کوبنده و افشاگرانه امام خمینی رحمه الله

با نزدیک شدن ماه محرم، رویارویی بین رژیم و امت مسلمان به رهبری حضرت امام رحمه الله امر مسلمی بود; زیرا پس از فاجعه فیضیه به دلیل محدودیتهای زیاد، امام امکان سخنرانی نیافت و مبارزه را با صدور اعلامیه های متعدد ادامه داد . ساعت چهار بعد از ظهر عاشورای سال 1342، مصادف با 13 خرداد امام به سوی مدرسه فیضیه رهسپار گردید تا سخنان تاریخی خود را در اجتماع گروه کثیری از مردم قم، روحانیان و هیاتهای عزادار که از نقاط دیگر به قم آمده بودند، ایراد نماید و تکلیف را ادا کند . خیرخواهان ساده اندیش و عده ای که تا آن زمان امام را به اکراه و با ملاحظه برخی مصلحتها همراهی می کردند، ایشان را از وجود نیروهای فراوان رژیم بیم می دادند و دلایل عقلی و شرعی بسیاری در توجیه اظهارات خود می آوردند . اما امام رحمه الله بی اعتنا به خامیهای برخی دوستان و مصلحت جوییهای دروغین دشمن، در فیضیه لب به سخن گشود که: «عصر، عصر عاشورا است!»

در ابتدا آن روح قدسی با هوشیاری تمام، ضمن بیان مصیبتهای وارده بر امام حسین علیه السلام و اصحابش به مقایسه دو رژیم بنی امیه و پهلوی پرداخت و ضمن این انطباق نتیجه گرفت که هر دو با اساس اسلام مخالفند و اینها با اساس و ریشه کار دارند و بلافاصله، به درستی مسئله را از حد تعدی رژیم پهلوی به اسلام، فراتر برد و به دسیسه های بیگانه بخصوص صهیونیسم که از دیر باز با اسلام عناد داشته توسعه داد و فرمود: «اسرائیل نمی خواهد در این مملکت قرآن باشد .» امام در پاسخ به اتهامات دشمن در باب «مفت خوری » زندگی ساده و فقیرانه طلاب را مثال زد و به ثروت اندوزی عمال رژیم و غاصبان قدس و دست اندازی آنان به دسترنج محرومین حمله کرد . در ادامه هیبت و استقلال خواهی دروغین شاه را زیر سؤال برد و عاقبت رضاخان را به یادش آورد: «اگر دیکته می کنند، بدست تو می دهند در اطراف آن فکر کن! چرا بی تامل حرف می زنی! چرا بی تامل حرف می زنی .» به تدریج وقت آن رسیده بود که با استفاده از حساسیتهای رژیم، امام رحمه الله موضوعات اصلی را در معرض تهاجم نهضت قرار دهد: «امروز به من خبر دادند که عده ای از وعاظ و خطبای تهران را برده اند سازمان امنیت و تهدید کرده اند از سه موضوع حرف نزنند; از شاه بدگویی نکنند; به اسرائیل حمله نکنند و نگویند اسلام در خطر است . . . . تمام گرفتاریها و اختلافات ما در همین سه موضوع نهفته است . اگر ما نگوییم اسلام در خطر است، آیا در معرض خطر نیست؟ اگر ما نگوییم شاه چنین و چنان است، آیا این طور نیست و اصولا چه ارتباطی و تناسبی بین شاه و اسرائیل است که سازمان امنیت می گوید از شاه صحبت نکنید . آیا به نظر سازمان امنیت شاه اسرائیلی است؟ (12) »

دستگیری امام، شروع قیام

صدور بیانیه های شدید اللحن و صریح و ایراد سخنرانیهای مهم در افشای ماهیت دستگاه ستم و نقشه های امریکا و غاصبان قدس برای نابودی اسلام و غارت ثروت کشورهای اسلامی از جمله ایران در طول سالهای 1340 تا 1342، باعث شده بود که امت مسلمان ایران و حتی مسلمانان دیگر سرزمینهای اسلامی امام را به عنوان روحانی بزرگ، مرجعی بیدار و شجاع بشناسند و او را به عنوان رهبر بزرگ یک قیام دینی بر علیه استکبار و استبداد بپذیرند . به همین دلیل امریکا و اعوان و انصارش در صدد برآمدند تا امام را که به صورت مانع بزرگی بر سر راه مطامع و مقاصد شوم آنان درآمده بود، به نحوی از صحنه خارج کنند . آنها تصمیم گرفتند این نقشه را به بهانه سخنرانی بسیار مهمی که حضرت امام در مدرسه فیضیه ایراد کرده بودند و شاه را به اخراج از ایران تهدید نموده بودند; عملی سازند .

به همین دلیل به دستور شاه خائن، ماموران نظامی در نیمه شب 15 خرداد 1342 به دور از چشم مردم امام خمینی رحمه الله را دستگیر نمودند تا به تهران ببرند (13) .

خبر دستگیری امام، جامعه مضطرب و ناآرام ایران را به مرحله انفجار رسانید و شعله های قیام از شهرهای مهمی چون قم، تهران، مشهد، شیراز، اصفهان، ورامین و پیشوا زبانه کشید . متعاقب این برنامه حماسه قیام خونین پانزده خرداد به وقوع پیوست و برتارک تاریخ معاصر ایران به درخشش نشست . گرچه در این قیام گروههای زیادی بازداشت شدند و عده ای به شهادت رسیدند و این حرکت مقدس را عوامل رژیم خاتمه یافته تلقی کردند، ولی شعله اعتراض، حقیقت خواهی و اسلام طلبی آن همچنان در اعماق دلهای مشتاق مردمان باقی ماند و سرانجام کاخ ستم را در کام خود فرو برد . این قیام در پی دو سال افشاگری و مبارزات مستمر روحانیت به رهبری امام خمینی رحمه الله صورت گرفت .

امام خمینی رحمه الله در این باره فرموده اند: «با فرا رسیدن 15 خرداد خاطره غم انگیز و حماسه آفرین این روز تاریخی تجدید می شود; روزی که بنابر آنچه که مشهور است قریب به پانزده هزار نفر از ملت مظلوم و ستم دیده به خاک و خون کشیده شدند; روزی که طلیعه [و سرآغاز] نهضت اسلامی این ملت شجاع و غیور گردیده [است] . . . روحانیت به اعتراض برخاست و عصر عاشورا پس از حادثه ای ناگوار، اعتراض با موج عظیم اسلامی بالا گرفت و به اوج رسید و پس از آن دست ناپاک استعمار از آستین شاه بیرون آمد و غائله 15 خرداد - 12 محرم - را هر چه دردناک تر بوجود آورد . (14) »

ماهیت قیام

1 . قیام 15 خرداد 1342; حرکتی اسلامی، ارزشی و منبعث از چشمه های اصیل قرآنی و روایی بود . امام خمینی رحمه الله در این باره می فرمایند: «پانزده خرداد برای اسلام بود و به اسم اسلام بود و به مبدئیت اسلام و راهنمایی روحانیت . . . 15 خرداد را بوجود آوردند .»

2 . فاجعه خونین 15 خرداد برای این بوجود آمد که علما و مردم از حق و اسلام دفاع کردند . امام رحمه الله می فرمایند: «زنها و اطفال صغیر چه گناهی کرده بودند، چرا آنها را به مسلسل بستند؟ علمای اسلام و خطبای مذهبی چه جرمی داشتند؟ گناه آنان دفاع از حق بود! دفاع از قرآن کریم بود! به جرم نصایح مشفقانه و صلاح اندیشی اهانت شدند، به حبس کشیده، محصور گردیدند و مبتلا به مصایب شوند .»

3 . این قیام از عاشورا الهام گرفته بود، امام رحمه الله فرموده اند: «عصر عاشورا مصادف با ساعات شهادت سید مظلومان و سرور شهیدان، عصر عاشورایی که خون طاهر و مطهر ثار الله و ابن ثاره به زمین گرم کربلا ریخت و ریشه انقلاب اسلامی را آبیاری نمود، ملت عظیم الشان در سالروز این فاجعه با الهام از عاشورا آن قیام کوبنده را به یادآورد . اگر عاشورا و گرمی و شور انفجاری آن نبود، معلوم نبود چنین قیامی بدون سابقه و سازماندهی واقع می شد .»

4 . لطف الهی در این قیام نهفته بود، بیانات امام خمینی رحمه الله مؤید این ادعاست: «ملت عظیم ایران لازم است شکر نعمتهای غیرمتناهی الهی را در سالروز 15 خرداد به جان و دل به جای آورد و تمام آنچه گذشته و می گذرد را از عنایات خاصه خداوند متعال بداند که هرچه هست از اوست و به سوی اوست . . . (15) »

برکات و ثمرات

1 . پانزدهم خرداد; صبح صادقی بود برای پیروزی انقلاب اسلامی ایران و در واقع بذرهای این حرکت عظیم در چنین قیامی افشانده شد . امام خمینی رحمه الله فرموده اند: «سالروز خرداد 1342; خمیر مایه نهضت مبارک ملت بزرگ ایران و روز بذر انقلاب بزرگ اسلامی ماست . ملت عزیز ما باید این بذر پربرکت را در عصر عاشورای [سال] 1383 قمری جستجو کند . (16) »

2 . تثبیت مرجعیت و رهبری امام خمینی رحمه الله، با تایید مراجع و علما و حمایت مردم .

3 . بیداری مردم . امام می فرمایند: «در عین حالی که پانزده خرداد، مصیبت برای ما بود; لکن این موهبت [را] هم خدای تبارک و تعالی به ما عطا کرد که مردم بیدار شدند و لبیک گفتند به صدای روحانیون . (17) »

4 . قرار گرفتن علما و مراجع در سطح رهبری نیروهای مذهبی، چنانکه ا مام رحمه الله این نکته را یادآور کرده اند: «این نهضت آخری که منتهی شد به پانزدهم خرداد و این همه کشته دادند مردم، در صف اولش اهل علم بودند، علما بودند . (18) »

5 . بیداری مردم و رویارویی آنان با اصل نظام طاغوتی که فرازی از یکی از بیانات امام رحمه الله، این موضوع را روشن می نماید: «نهضت دوازده محرم (15 خرداد) در مقابل کاخ ظلم شاه و اجانب به پیروی از نهضت مقدس حسینی، چنان سازنده و کوبنده بود که مردانی مجاهد، بیدار و فداکار تحویل جامعه داد که با تحرک و فداکاری روزگار را بر ستمکاران و خائنان سیاه نمودند و لت بزرگ را چنان هوشیار و متحرک و پیوسته کرد که خواب را از چشم بیگانه و بیگانه پرستان ربود . (19) »

6 . آشکار شدن قدرت مذهب به وسیله بسیج گسترده مردمی و مقاومت در مقابل حرکتهای ضد اسلامی استبداد و استکبار .

7 . سقوط تشکیلات ستم شاهی به مثابه زوال امویان، به اعتقاد حضرت امام خمینی رحمه الله: «آن روز یزیدیان با دست جنایتکاران گور خود را کندند و تا ابد هلاکت خویش و رژیم ستمگر جنایتکار خویش را به ثبت رساندند و در 15 خرداد 1342 پهلویان و هواداران و سردمداران جنایتکارشان با دست ستم شاهی گور خود را کندند و سقوط و ننگ ابدی را برای خویش به جا گذاشتند . (20) »

8 . اتحاد اقشار گوناگون; مبارزات عمیق و حساب شده امام خمینی رحمه الله در قیام 15 خرداد ضمن آنکه شعور سیاسی مردم را ارتقا داد و سکوت چند ساله آنان را به فریاد و از قعود به جهاد تبدیل کرد; آنان را برای درهم کوبیدن جبهه باطل متحد نمود و همگی در زیر خیمه الهی که امام خمینی رحمه الله برافراشته بود گردآمدند .

پی نوشت ها:

1) العروة الوثقی، ص 357 .

2) تاریخ سیاسی معاصر ایران، دکتر سید جلال الدین مدنی، ج اول، ص 286 .

3) ماخذ قبل، ص 354 - 353; قیام خونین 15 خرداد به روایت اسناد، دهنوی، ص 12 - 11; تحلیلی از انقلاب اسلامی ایران، دکتر حاتم قادری، ص 11 - 10 .

4) نقش روحانیت مبارز در جنبش تاریخی 15 خرداد 1342، ص 26 .

5) بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، سید حمید روحانی، ج اول، ص 143 - 142 .

6) نهضت روحانیون ایران، علی دوانی، ج سوم، ص 143 - 37; زندگینامه سیاسی امام خمینی، محمد رجبی، ص 178 .

7) نهضت روحانیون ایران، ج سوم، ص 203 - 202 .

8) بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی رحمه الله، ج اول، ص 315 .

9) از فیضیه 1342 تا فیضیه 1358، ص 79 - 78 .

10) همگام با خورشید، ص 69 - 67; فرازهای فروزان، از نگارنده، ص 304 .

11) صحیفه نور، ج اول، ص 63 .

12) صحیفه نور، ج اول، ص 93 - 91 .

13) زندگینامه سیاسی امام خمینی، ج اول، ص 192; بررسی و تحلیلی . . . ، ج اول، ص 468 .

14) صحیفه امام، ج 8، ص 50 .

15) همان، ج 17، ص 2 - 481 .

16) همان، ج 16، ص 290 .

17) همان، ج 12، ص 387 .

18) همان، ج 3، ص 245 .

19) همان، ج سوم، ص 315 - 314 .

20) همان، ص 290 . 

اشتراک گذاری


مطالب مرتبط

خرمشهر، شهر حماسه های ماندگار

سوم خرداد هر سال، یادآور حماسه ای بی نظیر در تاریخ ملت ایران است که نشان از عظمت، شکوه و ایستادگی غیورمردان این آب و خاک دارد. در این روز، خرمشهر، شهری که در آغازین ماه های جنگ تحمیلی به تصرف متجاوزان بعثی درآمده بود، با مقاومت بی نظیر بسیجیان رهرو خمینی کبیر، سرانجام آزاد شد و به خاک میهن بازگشت.

شهری که خاکش دامن گیرتان می کند

حالا فكر كنید خرمشهر را آزاد كردیم، آن وقت چه كار باید كرد؟

خرمشهر بهشت ویران من!

در خیال خرمشهر که کنار کارون آرام نشسته بود، هیچ صدای خمپاره ای نبود. نخلستان‌هایش صدای چرخ های تانک را تا آن روز نشنیده بودند، تا شهریور ماه 59 که خرمشهر، خونین شهر شد. پس از گذشت روزهای تاریک و پر دود اسارت، در سوم خرداد 1361 شهر از اشغال درآمد. خرمشهر نخل های سوخته ، نخل های بی سر...

از خرداد تا خرداد

زمانی که مقدر می شود سرنوشت قومی رقم بخورد و در وجودش تحولی پدید آید، همه چیز به فرمان خدا بر وفق مراد می شود. حتی در ورق خوردن برگهای "تاریخ" نیز می توان گونه های شگفت انگیزی از دمسازی و سازگاری را احساس کرد. برای اقوام و ملل مختلف جهان، لحظه ها و روزهای به یادماندنی و ماندگاری وجود دارد که بسیاری از آنها به دلایلی ویژه، حالت تقدس می یابند و در ردیف "روزهای خوب خدا" قرار می گیرند. در همین قیاس، بخشی از تاریخ ملتها، جز حساسترین و درخشانترین دوران زندگی آنها به حساب می آید که خاطره آن برای نسلهای آینده فراموش ناشدنی است

استراتژی زیبا در قالب دانشگاه

با معرفت عامیانه و معرفت علمی معمولی، نمی توان از مرحله معرفت شهودی و فناء فی الله، سخن گفت.کسی که راه را نرفته و راه را نمی شناسد، چگونه می تواند از شناخت و معرفت فردی سخن بگوید که راه را شناخت و پشت سر گذاشت وبرای دستگیری دیگران به جامعه انسانی برگشت؟

خانه خلیل

مردی غروب کرد وقتی افق شکست خورشید دیگری جای پدر نشست

چهار پناهگاه در قرآن!

امام صادق(علیه السلام) چنین نقل کرده است: از چهار گروهی که از چهار چیز می ترسند و نسبت به آن نگران هستند، تعجب می کنم، چرا به چهار چیز پناه نمی برند... در ادامه به بررسی اجمالی این چهار پناه که از لسان قرآن کریم بیان شده است می پردازیم.

شهادت حضرت امام جعفر صادق علیه السلام

ششمین پیشوای شیعیان، حضرت امام جعفر بن محمد علیه السلام معروف به صادق آل محمد، در روز هفدهم ربیع الاول سال 83 در مدینه متولد شد. پدر گرامی آن حضرت امام محمدباقر علیه السلام و مادرش ارجمندش ام فروه نام داشت. همچنین لقب معروفش صادق و کنیه اش ابوعبدالله است.

شمه ای از کرامات امام صادق (ع)

در هفدهم ربیع الاول سال 83 ه . ق در مدینه منوره فرزندی پاک از سلاله رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله دیده به جهان گشود. نام او جعفر و کنیه اش ابا عبدالله بود، پدر ارجمندش امام محمدباقر علیه السلام پیشوای پنجم شیعیان و مادر گرامی اش ام فروة می باشد.

چرا به مکتب امامیه، مکتب جعفریه گفته می شود؟

امام صادق (ع) در برهه ای از زمان که به عنوان یک شاخص در امت اسلامی معرفی شدند، هرکسی را که منسوب به ایشان بود جعفری می نامیدند و جعفری نامیدن این طایفه حقه را به این دلیل انجام دادند که جعفری بودن وجه ای مکتبی و دینی و اسلام شناسی دارد چراکه اسلام حقیقت جامع و کامله ای دارد که کسی از افراد عادی نمی تواند آن را آن گونه که هست بشناسد، مگر آنکه در پرتوی معارف معصومین(ع) این شناخت حاصل شود؛ بنابراین وقتی می گفتند: جعفری، اشاره به امام و امامت واقعی قرآنی دارد.

25 رمز موفّقیت در بیانات امام صادق(ع)

از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمودند: «طلبتُ الجنّة، فوجدتها فی السّخاء؛ بهشت را جست وجو نمودم. پس آن را در بخشندگی و جوانمردی یافتم.»

جوانان را در یابید!

جوانی بهار عمر و جوان بهترین و مفیدترین قشر جامعه است.جوانان قشر متحرک، فعال و پرشور و نشاط جامعه را تشکیل می دهند.

شمه ای از کرامات امام صادق (ع)

در هفدهم ربیع الاول سال 83 ه . ق در مدینه منوره فرزندی پاک از سلاله رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله دیده به جهان گشود. نام او جعفر و کنیه اش ابا عبدالله بود، پدر ارجمندش امام محمدباقر علیه السلام پیشوای پنجم شیعیان و مادر گرامی اش ام فروة می باشد. (1) ایشان که بعد از شهادت پدر بزرگوارشان، سرپرستی و امامت شیعیان را به عهده داشتند، به القابی همچون صادق، صابر، فاضل و طاهر مشهور بودند.

اینان را صدا بزن

خطیب و واعظ مشهور، حاج شیخ مهدی خراسانی در شب جمعه هفتم جمادی الأولی سال 1369 ه‍. ق. در «نجف اشرف» بر روی منبر در «مسجد انصاری(ره)» از آیت الله حاج شیخ جعفر شوشتری نقل کرده که ایشان در «کربلا» بر روی منبر، این روایت را به شرحی که گفته می شود، برای مردم بیان کرد:

مذهب جعفری

آنکه در اخبار فقه شیعه تتبع کند خواهد دید روایتهای رسیده از امام صادق (ع) در مسائل مختلف فقهی و کلامی مجموعه ای گسترده و متنوع است و برای همین است که مذهب شیعه را مذهب جعفری خوانده اند. گشایشی که در آغاز دهه سوم سده دوم هجری پدید آمد موجب شد مردم آزادانه تر به امام صادق (ع) روی آورند و گشودن مشکلات فقهی و غیر فقهی را از او بخواهند.

اینان را صدا بزن

خطیب و واعظ مشهور، حاج شیخ مهدی خراسانی در شب جمعه هفتم جمادی الأولی سال 1369 ه‍. ق. در «نجف اشرف» بر روی منبر در «مسجد انصاری(ره)» از آیت الله حاج شیخ جعفر شوشتری نقل کرده که ایشان در «کربلا» بر روی منبر، این روایت را به شرحی که گفته می شود، برای مردم بیان کرد:

دستور العمل امام صادق علیه السلام برای خودسازی

شاید برای خودسازی نتوان حدیثی کاملتر از این حدیث از امام صادق علیه السلام پیدا نمود. چنانچه آیت الله سید علی قاضی برای گذشتن از نفس اماره و خواهش های نفسانی

شمه ای از کرامات امام صادق (ع)

در هفدهم ربیع الاول سال 83 ه . ق در مدینه منوره فرزندی پاک از سلاله رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله دیده به جهان گشود. نام او جعفر و کنیه اش ابا عبدالله بود، پدر ارجمندش امام محمدباقر علیه السلام پیشوای پنجم شیعیان و مادر گرامی اش ام فروة می باشد. (1) ایشان که بعد از شهادت پدر بزرگوارشان، سرپرستی و امامت شیعیان را به عهده داشتند، به القابی همچون صادق، صابر، فاضل و طاهر مشهور بودند.

ویژگی ها و شاخصه های نظام آموزشی امام صادق (ع)

وجود انحرافات فرهنگی و بدعت های دینی در عصر امویان لزوم بازنگری در فرهنگ اسلامی، بویژه فرهنگ مذهب تشیع را فزونی بخشیده بود. مناسب ترین شرایط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مختص عصر امامین صادقین است

عبادت امام صادق علیه السّلام

روآوردن امام صادق علیه السّلام به عبادت و اطاعت خداوند تعالی از بارزترین صفات ایشان است. آن حضرت در زمانه خود از همه مردم بیشتر خدا را عبادت می کرده و در عبادت خود اخلاص را به بزرگترین وجهی رعایت می نموده است. اکنون خلاصه ای از شرح عبادات آن حضرت را می آوریم:

سه رکن اساسی مهم در هر جامعه

از ارکان اساسی در هر جامعه که موجب آرامش مردم میباشد و باعث رشد و پیشرفت جامعه و استعداد های موجود در جامعه می شود به عنوان اولین گزینه می توان امنیت را نام برد

فجر صادق

لباس قیراندود شب، مدینه را در برگرفته و سکوتی مبهم بر شهر سایه افکنده است. در آن شب زنی تنها، نگران و شتابان در کوچه پس کوچه های شهر به پیش می رود. بر در چند خانه می کوبد و پس از لختی درنگ و رساندن پیام خویش دوباره با همان حال راهش را در پیش می گیرد.

استراتژی زیبا در قالب دانشگاه

با معرفت عامیانه و معرفت علمی معمولی، نمی توان از مرحله معرفت شهودی و فناء فی الله، سخن گفت.کسی که راه را نرفته و راه را نمی شناسد، چگونه می تواند از شناخت و معرفت فردی سخن بگوید که راه را شناخت و پشت سر گذاشت وبرای دستگیری دیگران به جامعه انسانی برگشت؟

اینان را صدا بزن

خطیب و واعظ مشهور، حاج شیخ مهدی خراسانی در شب جمعه هفتم جمادی الأولی سال 1369 ه‍. ق. در «نجف اشرف» بر روی منبر در «مسجد انصاری(ره)» از آیت الله حاج شیخ جعفر شوشتری نقل کرده که ایشان در «کربلا» بر روی منبر، این روایت را به شرحی که گفته می شود، برای مردم بیان کرد:

عواقب قضا شدن نماز صبح

یکی از نمازهای واجبی که در طول روز خوانده شده و فضیلت بسیار دارد نماز صبح است که دلایل قضا شدن آن بیشتر به خود فرد بازگشته و عواقب سخت آن را امام صادق (ع)بیان می کنند.