سه شرط امنیت داشتن یک فرد
بی شک یکی از مولفه های مهم که تضمین کننده ثبات هر نظامی اعم از سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و... است، مسأله ی امنیت است. وجود امنیت است که زمینه ی رشد و توسعه جوامع در طول تاریخ را فراهم نموده است.
دین مبین اسلام به عنوان دینی که آموزه های آن تمام زوایای زندگی انسان را مورد توجه داشته و خواهان سعادت بشری است، برای مسأله امنیت اهمیت فوق العاده ای قائل شده است. در تعداد زیادی از آیات قرآن به این مولفه اشاره شده که توجه ما را به اهمیت آن جلب می کند.
خداوند در قرآن می فرماید: «قَالُواْ كُونُواْ هُودًا أَوْ نَصَارَى تَهْتَدُواْ قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِینَ: (به خاطر بیاورید) هنگامى كه خانه كعبه را محل بازگشت و مركز امن و امان براى مردم قرار دادیم» (بقره: 135).
مولا امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند: شرّ الاوطان ما لم یأمن فیه القطّان. بدترین وطن ها آن وطنى است كه ساكنانش در آن امنیت نداشته باشند
باید به این نکته توجه داشت که خداوند در این آیه اشاره ای به اوصاف دیگر نکرد بلکه فقط امنیت را مورد توجه قرار داد که نشان از اهمیت آن دارد. همچنین می فرماید: «و (به یاد آورید) هنگامى را كه ابراهیم عرض كرد: «وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هَ َذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُم بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ ... : پروردگارا! این سرزمین را شهر امنى قرار ده! و اهل آن را- آنها كه به خدا و روز بازپسین، ایمان آورده اند- از ثمرات (گوناگون)، روزى ده!...» (بقره/ 126). جالب اینكه ابراهیم نخست تقاضاى" امنیت" و سپس درخواست" مواهب اقتصادى" مى كند، و این خود اشاره اى است به این حقیقت كه تا امنیت در شهر یا كشورى حكمفرما نباشد فراهم كردن یك اقتصاد سالم ممكن نیست! (تفسیر نمونه، ج 1، ص: 452) نه فقط در بُعد اقتصاد، که در ارتقاء بُعد فرهنگ، سیاست و دین و ... هم ما پیشرفتی نخواهیم داشت.
و دوباره خداوند در سوره ی تین از مکه ی مکرمه به «بلد امین» یعنی سرزمینی که دارای «امنیت» است، تعبیر می کند و این نشان از اهمیت این صفت برای خانه ی با شرافت و جلالتی همچون کعبه است. چون امنیت یكى از خواصى است كه براى حرم تشریع شده، و هیچ جاى دیگر دنیا چنین حكمى برایش تشریع نشده، و این حرم سرزمینى است كه خانه كعبه در آن واقع است (ترجمه المیزان، ج 20، ص: 539) و خداى تعالى درباره آن فرموده: «مگر ندیدید که ما حرمی ایمن درست کردیم» (عنکبوت/ 73).
قرآن در سوره نحل آیه 112 می فرماید: «وَضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً قَرْیَةً كَانَتْ آمِنَةً مُّطْمَئِنَّةً یَأْتِیهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِّن كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللّهِ فَأَذَاقَهَا اللّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُواْ یَصْنَعُونَ: خداوند (براى آنان كه كفران نعمت مى كنند،) مثلى زده است: منطقه آبادى كه امن و آرام و مطمئن بود و همواره روزیش از هر جا مى رسید امّا به نعمت هاى خدا ناسپاسى كردند و خداوند به خاطر اعمالى كه انجام مى دادند، لباس گرسنگى و ترس را بر اندامشان پوشانید»
در آیات فوق براى این منطقه آباد خوشبخت و پر بركت، سه ویژگى ذكر شده است كه نخستین آنها امنیت، سپس اطمینان به ادامه زندگى در آن، و بعد از آن مساله جلب روزی و مواد غذایى فراوان مى باشد كه از نظر ترتیب طبیعى به همان شكل كه در آیه آمده صورت حلقه هاى زنجیرى علت و معلول دارد، چرا كه تا امنیت نباشد كسى اطمینان به ادامه زندگى در محلى پیدا نمى كند، و تا این دو نباشند كسى علاقه مند به تولید و سر و سامان دادن به وضع اقتصادى نمى شود. و این درسى است براى همه ما و همه كسانى كه مى خواهند سرزمینى آباد و آزاد و مستقل داشته باشند، باید قبل از هر چیز به مساله "امنیت" پرداخت، سپس مردم را به آینده خود در آن منطقه امیدوار ساخت، و به دنبال آن چرخ هاى اقتصادى را به حركت در آورد. (تفسیر نمونه، ج 11، ص: 433). با یادآوری همین چند آیه اهمیت امنیت در قرآن برای ما روشن می شود.
تا امنیت نباشد كسى اطمینان به ادامه زندگى در محلى پیدا نمى كند، و تا این دو نباشند كسى علاقه مند به تولید و سر و سامان دادن به وضع اقتصادى نمى شود. و این درسى است براى همه ما و همه كسانى كه مى خواهند سرزمینى آباد و آزاد و مستقل داشته باشند، باید قبل از هر چیز به مساله "امنیت" پرداخت، سپس مردم را به آینده خود در آن منطقه امیدوار ساخت، و به دنبال آن چرخ هاى اقتصادى را به حركت در آورد
امنیت در روایات
امام صادق علیه السّلام مى فرمایند كه پیامبر اكرم صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم فرمود: هر كه بامداد را به شام رساند و از سه چیز برخوردار باشد دنیا بر او تمام است. او كسى است كه بامداد را به شام رساند در حالى كه بدنش سالم است و از امنیت برخوردار است و توشه همان روز را دارد، و اگر چهارمى هم داشته باشد نعمت دنیوى و اخروی او هم تمام گردد كه این همان اسلا م است. (بهشت كافى / ترجمه روضه كافى، ص: 191).
از مهمترین مقاصد پیامبر اسلام صلی الله و علیه و آله در محیط عربستان جاهلى و پرآشوب برقرار كردن صلح و امنیت بود میان قبائل خونخوارى كه همیشه با هم در نبرد بودند و میان همه افرادى كه به شكار هم دیگر خو گرفته بودند. (أصول الكافی/ ترجمه كمره اى، ج 6، ص: 662)
امام صادق علیه السلام می فرمایند: «مردم به سه چیز نیازمندند: امنیت ، عدالت، رفاه » (تحف العقول / ترجمه جنتى، متن، ص: 512).
مولا امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند: شرّ الاوطان ما لم یأمن فیه القطّان. بدترین وطن ها آن وطنى است كه ساكنانش در آن امنیت نداشته باشند (شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحكم و درر الكلم، ج 4، ص: 172). و روایات فراوان دیگری که مجال پرداختن به آنها نیست.
انواع امنیت
امنیت دارای مراتب گوناگون است که نبودن آن در هر بخشی موجبات نارضایتی، اضطراب، تشویش و نا امنی در سطوح مختلف جامعه را به همراه داشته و از رشد فردی و اجتماعی جلوگیری می کند. از قبیل: امنیت فردی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، قضایی، جغرافیایی و ....
در امنیت فردی شخص نباید احساس خطر کند یا به خاطر ترس از دست دادن مال یا آبرو یا هر چیز دیگر مضطرب و احساس نا امنی به او دست دهد. به این دلیل که در واقع به نظر می رسد ابعاد گوناگون امنیت، به بُعد فردی آن برگشته و به دنبال تأمین بُعد فردی است. زیرا فرد فرد جامعه اند که اجتماع را بوجود می آورند و اگر فرد جامعه دارای امنیت باشد نشانگر این است که ما اجتماع، سیاست، اقتصاد و فرهنگی دارای امنیت داریم.
راههای دستیابی به امنیت
مولا علی علیه السلام در کلمات قصار خویش به راه های دستیابی به امنیت اشاره می کنند. ایشان می فرمایند: خدا ایمان را برای پاکسازی دل از شرک (امنیت روانی) و نماز را برای پاک بودن از خودپسندی (امنیت روانی) و زکات را عامل فزونی روزی (امنیت اقتصادی)،...، و حج را برای نزدیکی و همبستگی مسلمانان (امنیت اجتماعی)، و جهاد را برای عزت اسلام (امنیت اجتماعی و جغرافیایی)، امر به معروف را برای اصلاح توده های ناآگاه، و نهی از منکر را برای بازداشتن بی خردان از زشتی ها(امنیت فردی و اجتماعی)، صله رحم را برای فراوانی خویشاوندان (امنیت فردی و اجتماعی)، قصاص را برای پاسداری از خون ها، و اجرای حدود را برای بزرگداشت محارم الهی (امنیت قضایی و اجتماعی)، و ترک میگساری را برای سلامت عقل (تأمین روانی و اجتماعی)، ... سلام کردن را برای امنیت از ترس ها (امنیت فردی) و امامت را برای سازمان یافتن امور امت (امنیت فردی، اجتماعی و سیاسی)... واجب کرد. در این روایت به صراحت امام به آنچه که موجبات امنیت را در سطوح مختلف آن فراهم می کند اشاره کرده و اهمیت آن را به ما گوشزد کردند. (نهج البلاغه، حکمت 252)
کلام آخر
با وجود امنیت است که همه ی ابعاد زندگی بشری توان رشد و توسعه را خواهد داشت و بدون آن هیچ یک از خواسته ها اعم از فردی و مدنی فراهم نخواهد شد و تنها راه دستیابی به امنیتی پایدار، تأمین امنیت فردی و اجتماعی است در سایه عمل به دستورات قرآن و اسلام ناب.