کاوشی در دعای ام داوود
مقدمه
روشن است که اگر قدرت الهی در همه افعال و حرکات عالمیان مؤثر باشد، طلب از او نیز در تمامی اعمال خرد و کلان انسان محل ظهور می یابد. در روایتی از حضرت رسول صلی الله علیه و آله می خوانیم: «سَلو الله عَزوجلَّ ما بدا لَکم مِن حوائِجکم حتّی شِسعَ النَّعل؛ فانّه ان لَم ییسِّرُه لَم یتَیسَّر»، یعنی برای هر نیازی که دارید حتی اگر بند کفش باشد، دست خواهش به سوی او دراز کنید؛ زیرا که تا او آن را آسان نگرداند آسان برآورده نشود.[1]
ویژگی دیگر مذهب تشیع، اعتقاد به امامانی است که مظهر همه اسمای خداوند و مخزن و منبع معارف حقه الهی اند. روشن است که هر چه انسان در توحید به مراتب بالایی برسد، دعای او نیز بهتر و خالص تر می شود.[2] با این توضیح، بهترین دعا همان دعایی است که از سر معرفتی دقیق و بی خطا به خدا و بصیرتی عارفانه به نیازهای انسان انشا شده باشد؛ چنین دعایی را تنها در مکتب اهل بیت علیهم السلام که وارثان حکمت و معرفت پیامبرند، می توان یافت. دعا در مکتب ایشان نه فقط عرض نیاز به درگاه محبوب، بلکه سیر روح به دیار ملکوت و ارتباط مجذوبانه و عاشقانه با خداست که در قالب الفاظ فصیح و بلیغ و واژه هایی حساس و هیجان بار و ترکیبهایی ژرف و بیانی تکان دهنده روح و بخشنده حیات به دل، ادا گشته اند.
ادعیه ماثور، محتوا و مضامین عالی دارند که در عالی ترین درجه حکمت و عرفان اسلامی بیان شده است. لذا بسیاری از محدثان در پذیرش دعا، صرف نظر از بررسی سند، مضمون و محتوا را مورد وثوق قرار می دهند. بدین معنا که گاهی مفهوم و دلالت محتوای حدیث و دعا به قدری با عظمت و مطابق اصول است که از ارائه هرگونه سند بی نیاز است و احتیاجی به آن ندارد. بسیاری از احادیث شریف نبوی و معصومین و گروه کثیری از دعاها چنین سرنوشتی دارند و طبق این اصل مورد پذیرش قرار می گیرند.[3]
آشنایی با ام داوود
عنایت معصومین علیهم السلام به علم آموزی زنان بسیار بوده است و از این محفل، هر که مشتاق تر بوده، بهره بیشتری برده است. از همسران و دختران ائمّه: که بگذریم، نام تعدادی از زنان در زمره دانش آموختگان معصومین: در کتاب های سیره ثبت شده است. به دلیل تلاش و تعالیم معصومین: جهت ارتقای علمی بانوان و کوشش زنان برای فراگیری و رشد دانش خود، برخی از زنان به درجه بلندی رسیده و از مردان جاهل عصر خود پیشی گرفتند. ام داوود نیز از جمله زنان راوی حدیث و دانشمند است که به شرف یادگیری دعای استفتاح از جانب امام صادق علیه السلام نائل آمد. تمام کسانی که درباره وی سخن گفته اند، شرح حال وی را همراه با نقل داستان نیمه رجب بیان کرده اند.
ایشان همسر حسن مثنی از فرزندان بزرگوار امام حسن مجتبی علیه السلام است.[4] در شرح حال وی آمده است: " ام داوود، فاطمه دختر عبدالله بن ابراهیم است که کنیه وی به خاطر فرزندش داوود بن حسن بن علی بن ابیطالب، ام داوود معرفی شده است. ایشان مادر رضاعی امام صادق علیه السلام است. محدّث بزرگوار سید ابن طاووس (م 664 ق) از وی با کنیه ام خالد یاد کرده و او را از جده های صالح و مؤمن خود دانسته است.[5] در نام او اختلاف است. بعضی حبیبه و بعضی هم فاطمه گفتنه اند. ولی از عبارت ابن طاووس که درباره او می گوید: «هی جدتنا الصالحه، المعروفه بام خالد البربریه، ام جدّنا داوود بن حسن بن علی بن ابیطالب»، معلوم می شود که او مکنی به ام خالد و از نژاد بربر بوده است.[6]
داوود فرزند ایشان، مکنی به ابو سلیمان با ام کلثوم دختر امام سجاد علیه السلام ازدواج کرد.[7] وی را از اصحاب صادقین علیهما السلام دانسته اند.[8] او از جانب برادرش عبدالله محض تولیت صدقات امیرالمؤمنین علیه السلام را بر عهده داشت.[9] داوود، همراه سادات حسنی در مخالفت با دستگاه استبدادی منصور خلیفه عباسی به زندان افتاد و مدّتها از وی خبری نشد. ام داوود نزد حضرت امام صادق علیه السلام مشرف شد و از فراق فرزندش نالید. امام علیه السلام با مشاهده وضع نگران کننده او فرمود: «چرا از دعای استفتاح غفلت کرده ای؟ مگر نمی دانی که به وسیله این دعا درهای آسمان گشوده می شود و فرشتگان الهی دعا کننده را مژده اجابت می دهند و هیچ حاجتمند و دعا کننده ای مأیوس نمی شود و خداوند پاداش خواننده آن را بهشت قرارداده است.»[10]
امام علیه السلام در پاسخ ام داوود که از کیفیت این دعا پرسید دستور کامل اعمال و آداب دعا را به او تعلیم داد.
امام در ادامه فرمود: «آنچه را به تو یاد دادم حفظ کن، مراقب باش که از دستت خارج نشود و به دست دیگری نرسد، چون این دعایی شریف است و در آن اسم اعظم خداست، اسمی که اگر به آن خوانده شود مستجاب شود اگر چه آسمانها و زمین چسبیده باشند. . .برای هرکس که این دعا را بخواند استجابت است مرد باشد یا زن، اگر جن و انس دشمن فرزند تو باشد تو را کفایت می کند و زبانشان را نسبت به تو لال می کند.»[11]
ام داوود گوید: «امام این دعا را برایم نوشت و به خانه برگشتم تا این که ماه رجب رسید و دستورهای امام را طبق آنچه گفته بود انجام دادم. شب خسته شدم و در خواب دیدم که جمعی از فرشتگان و صابران و شهدا و عباد را که بر آنها درود فرستاده بودم و نیز پیامبر صلی الله علیه و آله را دیدم. به من فرمودند: ای ام داوود این جماعتی را که مشاهده می کنی شفیعان تو هستند که برای تو دعا کرده اند و مژده می دهند که حاجت تو برآورده شده است. ام داوود گوید: از خواب برخاستم به اندازه ای که یک سوار تیزرو از عراق به مدینه بیاید، گذشته بود که ناگاه در باز شد و فرزندم بر من وارد گردید.»[12] این بود سرگذشت این بانو، و دعایی که از امام صادق علیه السلام روایت کرده و نتیجه ای که از دعا و آموزش حضرت به دست آورده است.
دو نکته قابل تأمّل در ماجرای نیمه رجب به چشم می خورد:
اوّل: مطالبی که در فضیلت و عظمت این دعا از لسان امام علیه السلام نقل گردیده است.
دوم: و دیگر، ثقه و مورد اعتماد بودن ام داوود نزد امام علیه السلام زیرا خود امام تصریح می کند که این دعای شریف را به کسی نیاموزد، بدین معنا که این دعا نباید به دست نااهلان بیافتد، که نشان می دهد ام داوود فردی قابل اعتماد نزد ایشان بوده است.
منابع دعای استفتاح
دعای ام داوود از جمله دعاهایی است که در منابع روایی اولیه و اصلی فریقین ثبت شده است. این دعا در هفت جامع روایی نقل شده است. البته نقل برخی از آنها مستند به برخی دیگر می باشد که به ترتیب تاریخی از این قرار است:
1)قدیمی ترین منبعی که به دعا اشاره دارد، کتاب فضایل الاشهر الثلاثه شیخ صدوق است.
وی در باب "حدیث ام داوود و عملها " پس از ذکر شش طریق و نقل داستان نیمه رجب و اعمال دعا، متن دعا را ذکر نکرده و در همان بخش به کتاب عمل السنه خود ارجاع داده است.[13] با بررسی فهارس و جوامع روایی، این کتاب را نیافتیم، احتمال می دهیم این کتاب نیز از جمله آثار مفقوده صدوق باشد که به دست ما نرسیده است.
در بررسی طرق روایات، اسناد وی را با وجود عدم ذکر متن دعا، مورد نقد و بررسی قرار می دهیم به سه دلیل: اوّل اینکه به گفته صدوق اعتماد می کنیم که متن را در کتاب دیگری ذکر کرده است، زیرا وی از بزرگ ترین شخصیتهای جهان اسلام و از برجسته ترین چهره های درخشان علم و فضیلت است و تألیفات فراوان وی در علوم و فنون مختلف همواره مورد توجه فقها و علمای شیعه بوده است.[14] وی کسی است که به دعای امام زمان (عج) متولد شده است. خود ایشان در این باره می گوید: «...زیرا تو، به دعای امام زمام علیه السلام متولد شده ای.»[15]دوم اینکه کتاب فضایل الاشهر الثلاثه وی همواره مورد توجه علمای شیعه قرار گرفته و از معتبرترین اصول روایی شیعه به شمار می آید. روایات آن در بسیاری از مجموعه های روایی بزرگ شیعه نقل شده است.
سوّم اینکه سندی که صدوق در این کتاب آورده، همان سند متن دعا است.
(2 منبع مهم و ارزشمند دیگر کتاب مصباح المتهجد شیخ طوسی (م 460 ق) است که دعا را در باب "یوم النصف من الرجب" با حذف سند نقل می کند.[16] این کتاب نیز که از زمان نگارش پیوسته مورد توجه علما بوده است مشتمل بر عبادات و دعاهایی است که از ائمّه طاهرین علیهم السلام در ساعات و روزها و هفته ها و ماهها رسیده است و یکی از پر ارزش ترین کتب ادعیه است که از حیث اعتبار و قدمت در میان کتب مشابه خود امتیاز خاصی دارد.[17]
(3 تنها منبع غیر شیعی دعای ام داوود، جامع روایی و دعایی "فضایل شهر رجب" از عالم اهل تسنّن، حاکم حسکانی (م 490 ق) است. وی دعای ام داوود را با ذکر یک سند در باب "باب الصلاه و الدعاء فی المنتصف رجب و هو المعروف بدعاء الاستفتاح" پس از نقل داستان نیمه رجب آورده است.[18] جامع روایی او شامل روایاتی درباره نمازها و دعاها و اعمال مستحبی ماه رجب است. اسناد این کتاب بیشتر از اهل تسنّن است، ولی گاهی به روایات شیعه استناد می کند؛ همانند این دعای شریف. این کتاب از ارزش والایی در میان علمای شیعه و سنّی برخوردار است؛ چراکه مؤلّف آن از علما و فضلای علم حدیث و رجال در قرن پنجم هجری قمری به شمار می آید. علاوه بر آن در میان علمای شیعه نیز از احترام خاصّی برخوردار است.[19] مرحوم شیخ عباس قمی در کتاب فوایدالرضویه خویش که اختصاص به معرفی و زندگانی علمای شیعه دارد، از وی نیز نام می برد و می گوید: «شیخ ابو القاسم صاحب شواهدالتنزیل لقواعدالتفصیل و خصایص علی بن ابیطالب فی القران و مسئله در تصحیح رد شمس و ترغیم نواصب الشمس.»[20] با عنایت به این موارد و مطالب مشابه به آن می توان وی را از آن دسته از علمای اهل تسنّن دانست که ارادت خاصی به اهل بیت: داشته است.
(4 از منابع مهم دیگر دعای شریف، اقبال الاعمال سیدبن طاووس (م 664 ق) از علمای قرن شش و هفت هجری است که دعا را بدون ذکر سند نقل می کند.[21] نام کامل کتاب الاقبال بالاعمال الحسنه فیما یعمل مره فی السنه است. این کتاب مانند دیگر تألیفات وی از اعتبار و ارزش ویژه ای میان علمای شیعه برخوردار است و علمای پس از وی در موضوع ادعیه و زیارات خوشه چین خرمن او بوده اند.
(5 دو کتاب بلدالامین و مصباح علامه کفعمی (م 905 ق) متضمن دعای مذکور است که ازنسخه مصباح المتهجد شیخ طوسی نقل شده است.[22] موضوع این دو کتاب، ادعیه و زیارات است. وی ابتدا بلدالامین و سپس مختصر آن را به نام المصباح نوشته است. در اهمیت آن کتاب گفته شده با آنکه مصباح کبیر[23] شیخ طوسی از مقبولیت بالایی برخوردار بود و در اکثر خانه ها نسخه هایی از آن یافت می شد، با آمدن مصباح کفعمی کتاب شیخ طوسی جای خود را به مصباح کفعمی داد.[24]
(6 علامه مجلسی (م 1101 ق) در کتاب عظیم بحارالانوار در دو جا دعای ام داوود را می آورد: یکی در جلد 94 مطابق نقل صدوق در فضایل الاشهر الثلاثه[25]، دیگری جلد 95 مطابق نسخه اقبال الاعمال[26]
(7 آخرین مأخذ دعای شریف، کتاب مفاتیح الجنان اثر مشهور شیخ عباس قمی است.[27] درباره ایشان نقل شده است که اگر کوچکترین تردیدی درباره صحت سند یک دعا یا زیارت داشت آن را در کتاب وارد نمی کرد. این دقت و ظرافت مثال زدنی ایشان، ناشی از تقوا و طهارت نفس و هم به جهت تسلّط و احاطه علمی اش بر حدیث و روایت است.[28] به گفته محدث قمی این متن از نسخه مصباح علامه کفعمی نقل شده است و از آنجا که نسخه مصباح مطابق روایت شیخ طوسی در مصباح المتهجد است، با بهره مندی از کلام شیخ استفاده می شود که نقل مشهور موافق همان روایتی است که در مصباح المتهجد ذکر شده است. نتیجه ای که ابتداً در برخورد با منابع به دست می آید، یکی اعتبار و ارزش این منابع و دیگر جایگاه والای این دعا در منابع روایی است. به بیان دیگر، کثرت منابع و اهتمام علما بر ثبت دعای شریف، مبنای ما در بررسی دعا طبق شیوه اوّل است یعنی احراز اصالت دعا از طریق کثرت نقل و نقل در کتب معتبره. در نتیجه اصالت دعا و صحت صدور آن از معصوم علیه السلام قطعی است...
بررسی و نقد متن دعای ام داوود
پیش از ورود به بحث و بررسی متن دعا، بحثی پیرامون کلّیت مضمون و محتوای آن داریم، آنگاه به متن می پردازیم. باید گفت هر یک از دعاها و مناجاتها با زبان خاصّ خود و به گونه ای معارف دینی را القاء می کنند. بیشتر دعاها به معارف توحیدی اختصاص دارد، مانند دعای عرفه امام حسین علیه السلام و تعدادی از دعاهای صحیفه سجادیه؛ برخی از دعاها حالات عجز و کوچکی انسان را در برابر حق تعالی بیان می کند، مانند تعدادی از دعاهای صحیفه سجادیه؛ بعضی از دعاها بیانگر تقاضای اتّصاف صفات حمیده و دوری از صفات رذیله از خداوند متعال است، مانند: دعای مکارم الاخلاق و دعای هشتم صحیفه سجادیه.[29] در این میان می توان به دعاهایی اشاره کرد که این ویژگیها را دارد، بعلاوه برای دفع مصیبتها و رخدادها و عرض نیاز برای رفع آنها، از لسان ائمه: صدور یافته است. دعای ام داوود از این دسته است، بیانگر مواجهه عبد ضعیف و مضطّر، امّا مصمّم و امیدوار به درگاه الهی و تضّرع حال و عرض نیاز به سوی خداست.
شاکله کلّی این دعا را می توان در چهار بخش اصلی خلاصه کرد:
بخش اوّل آن حمد و ستایش پروردگاراست. بخش بعدی سراسر درخواست رحمت و درود است بر پاکان، اعم از فرشتگان و پیامبران خاصه پیامبراسلام صلی الله علیه و آله و اهل بیت ایشان و گروهی از سعداء، شهدا، ابدال و اوتاد. در بخش سوّم شخص با ذکر صفات جمال و جلال الهی و اسماء حسنای پروردگار متوجه او می شود. در قسمت پایانی نیایش، شخص ذلّت و ضعف و نقض خود را عرضه می دارد و از آنجایی که نیازخواهی بخش مهمی از مناجات با پروردگار است، در پایان درخواست خود را از درگاه پروردگار متعال مسئلت می دارد. وقتی انسان این گونه خضوع خود را به درگاه پروردگار متعال عرضه می دارد، در این هنگام، درهای رحمت الهی به رویش باز شود و در داستان ام داوود این گونه شد. امّا برای دستیابی به صحت متن، راه کارها و دستورالعمل های فراوانی وضع شده است. شیخ طوسی در کتاب عدة الاصول چهار ویژگی را نشانه صحت متن و مضمون حدیث می داند: موافقت با ادله عقلیه، مطابقت با کتاب خدا، مطابقت با سنّت قطعیه و موافقت با آنچه فرقه امامیه بر آن اجماع نموده اند.[30]
حدیث یا دعا باید از بعد مضمونی چند ویژگی اساسی داشته باشد:
(1 مطابقت با قرآن: مهمترین مبنا در احراز اصالت متن حدیث، عرضه آن بر قرآن کریم است، که ملاک و معیار حق و باطل و جداکننده آنهاست. این مبنا را نخستین بار رسول خدا صلی الله علیه و آله به مسلمانان تعلیم فرمود و بعدها امامان شیعه بر ضرورت آن تأکید کردند.[31] اگر طبق این تعالیم متن دعای ام داوود بر قرآن عرضه شود، یقیناً با روح قرآن هم خوانی دارد و مورد تأیید آن واقع است. چراکه عمده مباحث مطرح شده در دعا، بخشی از اعتقادات حقه، مانند توحید، نبوّت عامه و نبوّت خاصه است که همان اصول و معارفی است که خداوند بندگانش را برای پذیرش آنها فرا می خواند و در کتاب عظیمش پیوسته از آن یاد می کند. علاوه بر آن برخی از فقرات دعا نیز مقتبس از قرآن کریم است. مانند این فراز: «شَهِدَ اللهُ انّه لا الهَ الّا هوَ وَ الملائِکةُ و اوُلواالعِلمِ قائِما بالقِسط، لا الهَ الّاهوَ العزیزُ الحَکیم»[32].
(2 موافقت با سنّت: مراد از سنّت، سنّت قطعی است که همه مسلمان آن را به منزله یکی از مبانی دین پذیرفته و کارهای خود را براساس آن تنظیم می کنند و یا لااقل روایتی است که اعتبار آن از جهت صدور مورد قبول فقها و محدثان قرار گرفته باشد.[33] عدم مخالفت متن حدیث با سیره قطعی یکی از ملاکهای محدثان برای نقد متن است که پس از قرآن میزان و معیار روایات است. محتوای دعای شریف را باید کاملاً منطبق بر سیره معصومین علیهم السلام دانست. چراکه از الطاف بی کران پروردگار بر بندگان، این است که اولیایی را برایشان فرستاده که تمامی حقایق برای آنان آشکار است، آن حقایق و معارف را زمانی با سیره عملی و زمانی با خطابه و گاهی با زبان دعا و مناجات برای انسانها اظهار می کنند تا هرکس به اندازه درک و فهم خود آنها را فهمیده و بهره ای از معارف الهی ببرد. قطعاً در تمامی این آموزه ها هدف اصلی، رسیدن به نهایت درجه کمال انسانی است، که این مهم هم در این دعای شریف و هم در دیگر ادعیه و هم چنین در سیره پاک ائمّه: مدّنظر قرار گرفته است. از این روی می توان گفت دعای ام داوود همگام با اهداف راستین و والای پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمّه معصومین علیهم السلام می باشد.
(3 موافقت با عقل از دیگر ملاکهای نقد حدیث است. زمانی که دلالت متنی مورد تأیید قرآن و هم موافق با سیره معصوم: باشد، قطعاً با حکم عقل موافقت دارد؛ زیرا میان حکم شارع که عاقل ترین عقلاء است با حکم عقل منافاتی وجود ندارد. میان مضمون دعای ام داوود با عقل تعارضی دیده نمی شود تا راه برای تأویل و توجیه باز باشد.
(4 علوّ مضمون: گاهی محتوا و مضمون حدیث چنان بلند است که صدور آن از غیر معصوم ناممکن شمرده شود، چنانکه بهترین دلیل بر قطعی الصدور بودن قرآن علوّ معنا و اعجاز لفظی و معنوی آن است. ائمه: در دعاهایشان آنچه را که برای تکامل وجودی انسان ضروری است و در حرکت الهی وی دخیل است با به کارگیری واژه های بس پرمعنا و کم نظیر با خلاقیت هنری و ادبی وافر بیان می کردند. هم چنانکه در دعای ام داوود می بینیم مفاهیم عالی و واژه ها و ترکیبهای به کار رفته در آن حکایت از آن دارد که این گونه مناجات و نیایش جز در توان معصوم : نیست و تمامی فقرات آن یک منظومه منظم و منسجم را سامان داده است که نفوس صالحان و پاکان را به همراه خود به سیر سماوات می کشاند.
نتیجه
از مجموع مباحث یاد شده صدور دعا از معصوم به دلایل زیر بعید به نظر نمی رسد:
(1 اوّل اینکه جایگاه دعای شریف از جهت منابع روایت کننده آن بسیار بلند است. دعای مزبور را عدّه ای از علمای بزرگ شیعه مانند شیخ صدوق، شیخ طوسی، ابن طاووس، علامه مجلسی، کفعمی و همچنین حاکم حسکانی، عالم بزرگ اهل تسنّن، معتبر دانسته و در مجامع روایی خود نقل کرده اند که نشانگر این مطلب است که آنها دعای مزبور را تلقی به قبول کرده اند.
2) دوم آنکه با فرض اینکه صحت سند احراز نشده باشد، طبق قاعده معروف "تسامح در ادلّه سنن" در سند ادعیه نمی توان سخت گیری کرد. سخت گیریهای رایج در فقه شیعه در مورد اخبار و احادیثی است که در مسیر استنباط یک حکم الزامی قرار بگیرد، امّا در مسائل مستحبی به ویژه دعاها و زیارات آن موشکافیهای سندی معمول نیست، بلکه همین مقدار که مورد قبول مشایخ باشد و در کتب معتبر و مشهور نقل شود و محتوای آن بلند باشد کافی است.
(3 سوّم اینکه مفهوم و دلالت حدیث با روح قرآن و سنّت هماهنگ است و با توحید افعالی سازگاری دارد و نظیر مضامین این نیایشها را جز معصومین: نمی توانند بیان نمایند. بیشتر دعاهای موجود از باب بی نظیر بودن در مضامین و معنا مورد وثوق قرار می گیرند. قابل ذکر است که اکنون نیز همه ساله هزاران نفر از مؤمنین در مساجد مختلف اعمال ام داوود را به جا آورده و نویسنده شاهد حصول نتایج معنوی و برآوردن حاجات عاملین آنها بوده است.
پی نوشت ها
[1] محمدی ری شهری، ج 4، ص 1653
[2] نک: ری شهری، میزان الحکمه، ج 4، ص 1647
[3] جعفری، ص 29
[4] قمی، ص250
[5] صادقی اردستانی، ص 330
[6] محلاتی، ص390، با اندکی تلخیص
[7] قمی، ص 208
[8] تستری، ج 4، ص 236
[9] قمی، ص 250
[10] صدوق، ص34
[11] همان، ص 36
[12] همان
[13] کتاب فضایل الاشهر الثلاثه صدوق یک کتاب با محوریت دعا نیست، بلکه عمده بحث آن در شناختاحادیث و نمازها و فضایل سه ماه رجب، شعبان و رمضان است. از این روی صدوق از ذکر متن دعا کهنسبتاً طولانی هم بوده خودداری کرده و آن را به کتاب دیگر خود عمل السنه ارجاع داده است.
[14] برای توضیحات بیشتر (نک: طوسی، الفهرست، ص 442).
[15] صدوق، ج 2، ص 502
[16] طوسی، ص 807
[17] دوانی، ج 2، ص 381
[18] حسکانی، ص 504
[19] نرم افزار جامع احادیث نور
[20] قمی، ج 1، ص 261
[21] ابن طاووس، ص 658
[22] کفعمی، ص 180؛ مصباح، ص 530
[23] با توجه به استقبال فراوانی که از کتاب "مصباح المتهجد" شد، شیخ خود تصمیم به تلخیص این کتابگرفت و نام آن را "مصباح المتهجد صغیر" نهاد. از این رو کتاب اوّل با عنوان "مصباح کبیر" شهرت یافت.
[24] امین، ج 2، ص 184
[25] مجلسی، ج 94، ص 42
[26] همان، ج 95، ص 397
[27] قمی، ص 263
[28] دوانی، ج 3، ص 257
[29] تحریری، ص 9
[30] شانه چی، ص 146
[31] معارف، ص91
[32] آل عمران (3)/ 18
[33] معارف، ص 92