بهار چیست؟
بهار چیست؟
آیا فصل است؟
آیا نوعی تحوّل است؟
آیا نام است یا توصیف است؟
بهار را در کجا می توان یافت؟
قلمرو بهار تا کدامین سرزمین است؟
بهار جان را سرسبز می کند و لب را شکوفه باران.
بهار آوای آسمانی طراوت است که به دل شور شکفتن و به دیده شوق باریدن، می بخشد.
بهار به وسعت دل های مهربان، به زلالی رودهای خروشان و شادابی شکوفه های خندان است.
بهار، در واژه واژه قرآن است، در طراوت نسیم تلاوت و درشورانگیزترین لحظه های ناب استجابت است.
بهار روح مسیحایی زندگی است و آب زلال حیات و شراب ناب بهشتی که آدمی را زنده و سرمست می سازد.
بهار را می شود در دیده های بارانی مولا علی علیه السّلام یافت.
بهار را می شود در هدیه تبسّم حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام یافت.
صدای بهار را می شود در یک صبح جمعه با آوای ندبه، به انتظار نشست.
صدای بهار را می شود در نغمه «الهی رضا برضاک» امام حسین علیه السّلام یافت.
بهار در دیدگان منتظر رزمنده ای بود که به شوق شهادت و به عشق رسیدن، از خاک تا خدا پرید.
بهار واقعی نشاط معنوی و غیرت دینی به همراه دارد و اهل بهاراهل دل اند و هر روز اهل دل «نوروز» است.
خاندان پاک پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم، أهلُ الْبَیت علیهم السّلام، بهارند؛ با همه طراوت و رحمت و زیبایی.
بهار در دیده های بارانی مولا «سیّد علی» هنگام قنوت، دیده رامی نوازد و در تبسّم آسمانی او هنگام دیدار با جوان ها به چشم می خورد، که فرمود: «هنگامی که با جوانان هستم، احساس طراوت می کنم.» *
بهار را می توان در مناجات سحرگاهی آن جانباز، یافت که نیمی از وجودش تا خدا، پرواز کرده و نیمی دیگر پاسداری ما را از خون بهار آفرینان به نظاره نشسته است.
بهار و نوروز
روز اول فروردين ماه در ايران و برخي ديگر از كشورها به عنوان روز «نوروز» شناخته شده است. ايرانيان اين روز را از زمانهاي قديم، روزي مهم در زندگي خود ميدانستند. نوروز ايرانيان كه در آغاز فصل بهار جشن گرفته ميشود، پيام آور نو شدگي سال و آمدن گرما و مرگ زمستان و رويش دوبارۀ طبيعت، و زمان خروج انسان از عالم خمودگي و پيوستن به طبيعت و شروع به حيات اجتماعي دوباره در جامعه است.[1] نوروز، سمبل تحول و تغيير و دگرگوني است. علاوه بر اينكه طبيعت بيجان جاني تازه ميگيرد، ايرانيان نيز با خانه تكاني و پوشيدن لباس نو و ... سعي ميكنند به استقبال اين تحول بروند. بدون شك اين تحول به سمت نيكويي و بهتر شدن است و به همين جهت است كه بزرگداشت اين روز از اهميت خاصي برخوردار است.
بهار چیست؟
عيد بزرگ ايرانيان
عيد نوروز از زمانهاي قديم يكي از دو عيد بزرگ ايرانيان بوده است، عيد ديگر شانزدهم مهرماه به نام «مهرگان» بوده است.[2] امروزه عيد مهرگان از اهميت چنداني برخوردار نيست. نوروز در روزگار «جمشيد» چهارمين پادشاه دوره پيشدادي پديد آمد و در پادشاهي او به صورت آئين درآمد.[3] مسعودي در التنيه و الاشراف آورده است: هرمز در روز نخست فروردين به مظالم(دادگري) نشست. پس آن روز را «نوروز» نام كرد و سنّت گشت».[4] فردوسي در داستان پديد آمدن نوروز نقل ميكندكه؛ وقتي جمشيد از كارهاي كشوري بياسود بر تخت كياني نشست و همه بزرگان لشكري و كشوري بر گرد تخت او فراهم آمدند ... جمشيد آن روز را كه نخستين روز از فروردين و آغاز سال بود، نوروز ناميد و جشن گرفت». به جمشيد گوهر افشاندند مر آن روز را روز نو خواندند. چنين روز فرخ از آن روزگار بمانده از آن خسروان يادگار[5]
اسلام و نوروز
در خصوص نوروز و نكو داشت آن در اسلام، روايات مختلف موجود میباشد. هر چند بيشتر روايات دلالت بر اين دارند كه اسلام آن را به عنوان روزي مهم، مورد تأييد قرار داده است. در روايتي که مُعلّي بن خنيس از امام صادق(ع) روايت كرده، حضرت بزرگداشت اين روز را به خاطر وقايعي ميداند كه در اين روز اتفاق افتاده است.[6] ابن فهد حلي مينويسد: «روز نوروز روزي جليل القدر است... به اين روز عباداتي تعلق دارد كه مطلوب شارع است».[7] علامه مجلسي پس از نقل روايات فراواني در خصوص نوروز و اهميت اين روز، در روايتي مخالف با روايات سابق مينويسد: امام موسي بن جعفر(ع) خطاب به منصور دوانيقي فرمودند: «من روايات رسول خدا(ص) را جستجو كردهام اما براي اين عيد روايتي نيافتم. اين روز سنت ايرانيان است كه اسلام آن را محو كرده است و پناه بر خدا كه ما بخواهيم آن را احيا كنيم».[8] علامه مجلسي سپس مينويسد: «اخبار معلي بن خنيس از جهت سند قويتر از اين روايت هستند و بين اصحاب شهرت بيشتري دارند».[9]
آداب عيد بزرگ ايرانيان
در روايات آداب گوناگوني ذكر شده است كه به اختصار اشاره ميشود:
1 . نماز نافله 4ركعتي پس از نماز ظهر و عصر روز نوروز[10] دعا كردن در سجده اين نماز كه موجب بخشش گناهان ميشود.[11]
2 . غسل، لباس تميز و بوي خوش.امام صادق(ع): در نوروز غسل كن،پاكيزهترين لباسها را بپوش و خود را با بهترين عطر خوشبو كن.[12]
3 . ذكر گفتن خصوصا ذكر «يا ذي الجلال و الإكرام»[13]
4 . روزه گرفتن.[14]
5 . دعا كردن در لحظه سال.[15]
اهل دل هر سحرگاه بهاری، همان بهاری که هر نیمه شب می آید، هنگام تحویل سال هفت سین می گسترند و آن را به:
- «سجده»
- «سلام»
- «سلامت»
- «سعی»
- «سداد»
- «سرور»
- «سربلندی»
می آرایند.
بهاری باشید و از بهار بیاموزید:
... آیا تا به حال به دور و بر خودتان نگاه کرده اید یانه؟ اصلا ساده تر بگویم به کوه، دشت، گیاهان، جانوران و ... هزاران و ده ها هزاران و میلیون ها و بیلیون ها و تریلیون ها طبیعت دیگر... اصلا به همین 4فصل سال(بهار، تابستان، پاییز و زمستان) هرکدام به ترتیبی خاص پشت سر یک دیگر قرار گرفته اند و منتظرند تا به وظایفی که خداوند بزرگ برای آن ها تعیین کرده عمل کنند. اما... همه این ها برای ما انسان ها که دارای عقل و شعور هستیم باید کلاس درس باشد که قبل از این که به ما بفهمانند، بفهمیم.
خداوند از طریق چهار فصل سال درس های فراوانی را به ما یاد می دهد، از جمله: تحول و دگرگونی، نظم و ترتیب خلقت، حس مسوولیت پذیری، سود دهی و... دیگر، بله، خدا بهار را رهبر فصل ها قرار داده و با آمدن آن همه جای باغ را طراوت و شادابی فرامی گیرد. زمین زنده می شود. گیاهان رشد می کنند. غنچه ها شکوفا می شوند و شکوفه های سفید و صورتی یا جوانه های سبز می دهند. بالاخره طبیعت جان می گیرد و سرسبز می شود. اما ما انسان ها چه؟ ... این هجوم سبزینگی انسان را مبهوت می کند به طوری که این لحظه های شاد و حس ترنم را در این فصل با تمام وجود دریافت می کنیم ... . از کلاس بهار درس تحول و خودسازی هم می گیریم; همان طوری که درختان بی جان، جان می گیرند و گیاهان مرده، زنده می شوند، انسان هم اگر در خود دگرگونی ایجاد کرد، اعمال و افعال بدخود را اصلاح کرد و از «سیئات » به «حسنات » روی آورد، سبز و بهاری می شود. حتّی با روحی آرام و قلبی مطمئن و ضمیری بیدار چهار فصل عمر خودرا با آرامش زندگی کرده و با سکینه خاطر به خواب ابدی فرومی رود. درس دیگری که از این کلاس می گیریم نظم و ترتیب خاصّی است که براین نظام آفرینش حکمفرماست، مثل: گردش شب و روز، گردش زمین به دور خورشید و ... اصلا همین چهار فصل، بله، ابتدا فصل بهار که فصل طراوت و زندگی است را پیش رو داریم، بعد فصل تابستان فرا می رسد. هر چه در بهار عمر بکاری، در تابستان برداشت می کنی، کم کم پاییز فرا می رسد و فصل خزان. با آمدن پاییز چهره طبیعت از سپیدی و سبزی بیرون آمده و لباس زرد برتن می کند و بعد از آن با صدای خش خش و ریزش برگهای خشکیده و افول آن برروی زمین فصل زمستان را به چشم می بینیم آن وقت است که مرگ طبیعت فرا می رسد. نه مرگ بلکه تحوّل و تکامل، همین چهار فصل زنجیره ای از تولّد تا برزخ طبیعت را به ما نشان می دهد یعنی در و دیوار عالم، برای ما کلاس درس است. فصل ها هم مثل ما آدم ها متولّد می شوند و مثل ما انسان ها می میرند. بله، با آمدن بهار می آیند و زنده می شوند و با آمدن زمستان می روند و می میرند. آن وقت است که برزخ آن ها فرا می رسد. اگر کمی در عالم طبیعت و در دنیا تفکّر کنیم چه درس هایی که نمی گیریم. همین طور که از تفکّر در این چهار فصل به مرگ و زندگی و حیات جاوید، گذر عمر، ایمان و یقین و علم به قدرت لایزال خدا و خیلی چیزهای دیگر... پی بردیم شما هم می توانید فکر کنید تا به تمام آن چیزهایی که ما به آن پی بردیم پی ببرید. برای همین است که قال رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم: فِکْرَةُ ساعَةٍ خَیرٌ مِنْ عبادَةِ سنَةٍ.[16]رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم می فرمایند: « تَفَکُّرُ سّاعَةٍ خَیْرٌ مِنْ عِبادَةِ سَبْعینَ سَنَةً؛ یک ساعت تفکّر برتر از هفتاد سال عبادت است.»[17]
محمّدرضا عابدی
پی نوشت ها:
[1]- بلوكباشي، علي؛ نوروز، تهران، دفتر پژوهشهاي فرهنگي، 1380، ص 10.
- [2]- يعقوبي، ابن واضح؛ تاريخ يعقوبي، ترجمه محمد ابراهيم آيتي، تهران، علمي و فرهنگي، 1371، چاپ ششم، ج1، ص 117.
- [3]- مسعودي، علي بن حسين؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، ترجمه ابوالقاسم پاينده، تهران، علمي و فرهنگي، 1374، ج1، ص 218.
- [4]- مسعودي، علي بن حسين؛ التنيه و الاشراف، ترجمه ابوالقاسم پاينده، تهران، علمي و فرهنگي، 1365، چاپ دوم، ص 196.
- [5]- فردوسي، ابوالقاسم؛ شاهنامه فردوسي، تهران، بروخيم، 1314، ج1، ص 26-25.
- [6]- عاملي، شيخ حر؛ وسائل الشيعه، قم، آل البيت (عليهمالسّلام)، 1409، ج8، ص 173.
- [7]- حلي، ابن فهد؛ مهذب البارع، قم، جامعه مدرسين، 1407، ج1، ص 191.
- [8]- مجلسي، محمدباقر؛ بحارالانوار، بيروت، مؤسسه الوفاء، 1404، ح56، ص 101.
- [9]- همان، محققان نويسند: «اسلام عيد نوروز را نه به طور كلي رد نموده و نه به صورت كلي قبول كرده است بلكه اسلام يكسري از كارهاي خوب نوروز كه جنبه الهي داشت و سعادت بشر در آن بود قبول كرد و به آن جهت شرعي و اسلامي داد و جهات منفي و بدش را كه بوي شرك و خرافات و انحراف ميداد ممنوع نمود. محمدي نيا، اسدا...، اعياد اسلامي و نوروز، قم، نصايح، 1376، چاپ اول، ص 41.
- [10]- نحوه خواندن اين نماز در مفاتيح الجنان در اعمال عيد نوروز ذكر شده است.
- [11]- عاملي، شيخ حر؛ پيشين، ج8، ص 173.
- [12]- همان، ج3، ص 335.
- [13]- قمي، شيخ عباس؛ مفاتيح الجنان، اعمال عيد نوروز، ص 559.
- [14]- همان، ص 558.
- [17]- همان، ص 559، خصوصاً دعاي «يا مقلب القلوب و الابصار...»
- [16]- همان، بحارالانوار، ج 71، ص 326.
- [17]- مستدرک الوسائل، ج2، ص 105.
منابع:
فرهنگ كوثر - فروردین 1379، شماره 37 - «بهار»
http://haghighat.mihanbb.com/thread-242.html
http://saaghi.epage.ir/fa/module.content_Page.33-02.html
پايگاه حوزه؛ http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/4180