شعور
تقدم شناخت بر شعور
...زمانی است که انسان با دلی دردمند و جگری سوخته، به صفای باطن و صیقل روح و تهذیب و تزکیه ی نفس می پردازد. زمانی که احرام می بندد و از خلعت دنیا به در می اید و زمانی که لبیک گویان به هر طاعتی فقط برای خدای خود اقرار می آورد و با لمس حجرالاسود، با خدای خویش مصافحه می نماید تا به عرفات برسد و یوسف نفس را که در چاه تن گرفتار است، از قید و بند حوادث عالم برهاند و پیمانه ی حقیقت را از دست مقصود و معبود همه ی عالمیان بگیرد و شربت کمال بنوشد. اینجا عرفات است و عرفه، بهانه ای است برای رستن و رسیدن برای شناختن و شناخته شدن، طلب کردن و پیراسته شدن از تمام آلاینده های پوچ دنیایی و به جرعه ای عاشق شدن و جان تازه گرفتن و آن گاه، دیر رأفت الهی را گشوده دیدن و پیمانه را سر کشیدن و پس از آن، نور معرفت، هاله ای خواهد بود بی انتها که افق عبودیت را با ملکوت پیوند می دهد.