نگاهی بهگوشهای از رفتارها با بیتالمال
برچسپ ها: بیت ، گوشه ، نگاهی ، المال
حجت الاسلام والمسلمین علی کرمیفریدنی
جان جهانیان فدای پیشوای آزادی و نمونهی رادی و سرافراری، امام حسین و آرمان عدالتخواهانه، بشردوستانه، حقوقبشری، ظلمستیز، استبدادشکن و ذلّتناپذیر او
اما هرگز نمیتوان بر نگاه ابزاری و تخدیری و فرصتجویانهی زمانه، بر آن حضرت و بر آموزههای درخشان و فسادستیز و اصلاحاندیش او چشم بست، و بر این ظاهرآرایی و قشریگری و خرافهپردازی و هزینهی بیت المال مردم زیر خطّ فقر و فلاکت و گرفتار در چنبرهی تورّم هراسآور را – که در تامین ابتداییترین نیازهای خود درماندهاند – به بهانههای گوناگونِ در جهت به دستآوردن فرصت و امتیاز و رانت و جایگاه و پوشاندن زشتیها و نامردمیهای برخی یا نا آگاهی و وظیفهناشناسی برخی دیگر چشم بست، و جشن پرهزینه و کیک چندکیلومتری و تنها بستنی غدیر و برخی سوگواریهای نمایشی تاسوعا و عاشورا و راهپیمایی اربعین از سوی کارگزاران حکومت با هزینههای سرسامآور از بیتالمال مردم را توجیه کرد و از کنار آن بدون خیرخواهی و نقد و هشدار و اعلام ناخشنودی گذشت و شریک حقکشی شد.
چراکه این هزینههای نابجا، از همان دارایی ملّی است که امیر عدالت(ع)، آن را امانت مردم خواند ۱ و به کارگزارانش در گردآوری ظریف و نگهداری درست و هزینهی سنجیده و دقیق و عادلانه و واریزکردن آخرین درهم آن به خزانه ملّی و اخلاق نظارتخواهی و محاسبهجویی در برابر اندک یا کلان آن، هشدارها داد و خودش در رفتار با حقوق مردم، چنین فرمود:*
*وَاللهِ لَاَن اَبِیتَ عَلَی حَسَکِ السَّعدَانِ مَسَهَّداً، اَو اُجَرَّ فِیالاغلَالِ مُصَّفَداً اَحَبُّ اِلَیَّ مِن اَن اَلقَیاللهَ وَ رَسُولَهُ یَومَ القِیَامَةِ ظَالِماً لِبَعضِ العِبَادِ وَ غَاصِباً لِشَیءِِ مِنَ الحُطَام. وَ کَیفُ اُظلِمُ اَحَداً لِنَفسِِ یُسرِعُ اِلَی البَلَی قُفُولُهَا، وَ یَطُولُ فِی الثَّرَی حُلُولُهَا.)* ۲ *به خدای سوگند که اگر شب را بر روی خارهای گزندهی “سعدان” بیدار بمانم، و با دردی جانکاه به سر برم، یا در غُل و رنجیرهای گران، به بند کشیده شوم، این درد و رنج طاقتسوز برای من، دوستداشتنیتر از آن است که خدا و پیامبرش را در روز رستاخیز در حالی دیدار کنم که به برخی از بندگان خدا ستم روا داشته، و اندک چیری از کالای دنیا یا از بهره و حقوق مادی و معنوی فرد یاجامعه را به زور عریان ونهان برده باشم. آخر چگونه بهخاطر کالبدی فناپذیر – که قفل و پیوند، یا تار و پود آن به سوی فرسودگی میشتابد و رفتن آن در دل زمین، و زمان ماندنش در خاک، بسی به درازا میانجامد – بر شهروندی ستم کنم و حقکشی نمایم؟!!*
این است نمونهای از نگاه امیر عدالت به کرامت انسان و حقوق او و دارایی مشترک آنان. اینک با نگاه به دو گزارش فوق، بنگرید که با حقوق مردم، از جمله حقوق اقتصادی آنان چگونه رفتار میشود در حالی وظیفهی حکومت و زمامداران جامعه، فزون ساختن درآمد و رشد دادن بهرهی اقتصادی مردم است *وَ تَوفِیرُ فِیئِکُم عَلَیکُم… ۳ و نه به فلاکت نشاندن و نقض کرامت آنان.*
*در آغازین فرازِ منشور حکمرانی عدالتخواه و آزادیبخش و رفاهگستر و بشردوست آن نمونهی پروا و رادی، مهمترین وظیفهی حکومت، ساماندهی عادلانهی بیت المال، تولید ثروت و تامین رفاه و آسایش مردم، ایجاد اشتغال و رشد درآمدِ سرانهی شهروندان، شکوفایی اقتصادی و آبادانی سرزمینها، تامین امنیت و آرامش و آسایش در مرزها و درون مرزها برای رندگی شایسته و آزاد و در امنیت برای همهی شهروندان تصریح شده و بر خلاف برخی پندارها و رفتارهای ناپاسخگو، چنین آمده است:*
*هَذَا مَا اَمَرَ بِهِ عَبدُاللهِ عَلِیُّ اُمِیرُ المُؤمِنِینَ، مَالِکَ الاَشتَر فِی عَهدِهِ اِلَیهِ حِینَ وَلَّاهُ مِصرَ، جِبَایَةَ خَرَاجِهَا، وَ جِهَادِ عَدُوِّهَا، وَ استِصلَاحِ اَهلِهَا وَ عِمَارَةَ بِلَادِهَا* ۴ *این منشور حقوقی و سیاسی، آییننامهای است که بندهی خدا علی، امیرِ برگزیدهی مردم با ایمان، آنگاه که ” مالک” را بر ادارهی مصر فرستاد، در پیماننامهی خود با او در پیوند با روش حکمرانی برایش نوشت، و در آن، وی را به گردآوری عادلانهی مالیات و حفظ و ادارهی شایستهی امور اقتصادی آن سرزمین، و جهاددفاعی در برابر دشمن آن، و تامین امنیت و آزادی و حقوق مردم مصر، و به سامانرساندن کار مردم آن، و آبادساختن شهر و دیار آن سرزمین فرمان داد*
*اگر حکومت کار خود را به گونهای درست و عادلانه و برابر قانون و منشور حکمرانی نهج البلاغه برنامهریزی کند و با عمل به وعدههایش، انجام دهد و در گسترهی کارش، پاسخگو و نظارتپذیر و مشارکتجو و شفّافمنش و امانتدار باشد، و با روش و رفتار و برنامهی علمی سنجیده، گرد و غبار فقر و فلاکت و تورّم دهشتناک و سرخوردگی و نومیدی و افسردگی و درماندگی و عقبافتادگی را با انگیزش همدلی و همراهی و مشارکت شورانگیز و نشاطآور ملی، از چهرهی شهرها و روستاها به ویژه از سیمای نسل جوان و سالخورده و بازنشسته و آسیبدیده بزداید، آنگاه مردم، خود نیک میدانند که چگونه برای عاشورا و اربعین و تاسوعا و غدیر و دیگر مناسبتهای رشدبخشِ، برنامهریزی کنند و امام حسین و فرهنگ آزادیبخش و ذلّتستیز او را با جان و دل، بزرگ و ارجمند بدارند و از او سخن بگویند و سخنان او و فلسفهی کار ستُرگ وی را بشنوند. بهتر میدانند که چه کسانی را برای انجام این کار بزرگ برگزینند و به کدامین مغزها و اندیشهها و زبانها و قلمها و هنرها، تریبون و روزنامه و رسانه و فرصت دهند، امّا شوربختانه کار حکومت و نقش آن جابجا شده و آمارها در پیوند با این نقش پر اشتباه و هزینههای میلیاردی آن از هرسو و در داخل کشور و کشورهای دیگر، برابر گزارشهای خود حکومت، سرسامآور است و بیحاصل و گاه زیانبار، و خوف آن است که حکومتیشدن بیشتر این کار، و دامنزدن به ناخشنودی مردم به دلیل روش حکمرانی ناکارآمد و نامتخصص و تکصدایی، در نهایت این کارهای بهظاهر مذهبی نیز، باعث گریز از دین خدا گردد، چراکه جامعهشناسی و روانشناسی و تجربهی تاریخی بشر، نشانگر آن است که این روش افراطی و عوامفریب و این تولید خرافه و گزافه در گفتار و کردار، بهجای نگاه علمی و اخلاقی به امام حسین و عاشورا و اربعین ونام بلند و زندگیساز او، پیامدی جز این نخواهد داشت.*
امید که با تجدید نظر اساسی در این جابجایی نقش حکومت و مردم و در محاسبه در هزینهی بیتالمال و بهسازی روش و رفتارها با حقوق مردم، شاهد اصلاح امور باشیم و از این شرایط تحقیرآمیز، راه نجاتی بجوییم؛ از شرایطی که برابر آمار بانک جهانی از شاخص «سرانه تولید ناخالص داخلی بر مبنای برابری قدرت خرید»، وضع شهروندان عمانی ۳/ ۲ برابر بهتر از ما است، عربستانیها ۳/ ۳ برابر، بحرینیها ۴/ ۳ برابر، اماراتیها ۸/ ۴ برابر و قطریها ۳/ ۶ برابر بهتر از ما است.
اما این اصلاح و بهسازی دشوار، نخست در گرو، متوقف ساختن این روند فقرآور و فلاکتبار است، و آنگاه در پیش گرفتن روند معکوس، و آن نیز در گرو سه گام بلند است:
۱.دیدن این شکاف هولناک و نه نادیدهگرفتن و انکار آن؛
۲.پذیرش این واقعیت که بکوشیم تا در زنجیرهی ارزشهای جهانی، جایی برای خود باز کنیم، چراکه در صورت عدم توفیق در آن، رشد و رفاه و اعتباری نخواهد بود.
۳. و سرانجام، پذیرش شرایط این ارادهی تازه برای تغییر مطلوب در روند داخلی و خارجی است که ناپیداست.
امید که چنین شود و آخرین فرصتها سوزنده نشود.
۱.در کرانهی زیبای نهج البلاغه/ نامهی ۵ ترجمه و نگارش از همین قلم.
۲.همان/ خ ۲۲۴.
۳.همان/ خ ۳۴.
۴.همان/ نامهی ۵۳.
علی کرمی فریدنی ۳۰ مرداد 1۴۰۲