فضیلت سوزی و فضیلت سازی
نویسنده : محمدیعقوب بشوی
سیوطی احادیث زیادی در شأن خلفا و صحابه را به عنوان «احادیث ساختگی» معرفی کرده است.
«سید رامی یوزبکی» هفتصد نفر «وضّاع = حدیث ساز» را نام می برد
که همگی در کتاب های اهل سنت روایت دارند. وی چهل و یک نفر حدیث ساز نام می برد
که حدودا 408684 حدیث ساخته اند.
مقدمه:
متأسفانه پس از رسول خدا ـ صلی اللّه علیه و آله و سلم ـ جریان فضیلت سوز و فضیلت سازی راه افتاد که تلاش کرد فضایل اهل بیت ـ علیهم السلام ـ را پوشیده و انکار کند اما برای دیگران فضیلت بسازد! ابوجعفر اسکافی (متوفای 220ه··· ) می گوید: «روایت شده که معاویه یکصد هزار درهم به سمرة بن جندب پرداخت تا اینکه وی آیه «وَ مِنَ النّاسِ مَن یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِی الحَیاةِ الدُّنیا وَ یُشْهِدُ اللّه َ عَلی ما فی قَلْبِهِ وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصامِ وَ إِذا تَوَلّی سعی فِی اْلأَرضِ لِیُفْسِدَ فیها وَ یُهلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللّه ُ لا یُحِبُّ الْفَساد» را در شأن علی بن ابی طالب و آیه «وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغآءَ مَرْضاتِ اللّه » را در شأن ابن ملجم نقل کند، لیکن سمره قبول نکرد. معاویه دویست هزار درهم به او داد، باز قبول نکرد. صد هزار درهم دیگر به آن افزود، باز نپذیرفت اما با رسیدن به مبلغ چهارصد هزار درهم تسلیم شد و مطابق تقاضای معاویه جعل روایت کرد.
طبق نقل مفسران اهل سنت آیه «و مِنَ النّاس مَنْ یُعْجِبُکَ قَوله ...» در مذمت اخنس بن شریق ثقفیِ منافق و آیه «وَ مِنَ النّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابتِغاء مَرضاتِ اللّه » در شأن حضرت علی ـ علیه السلام ـ که در شب هجرت در بستر پیامبر اکرم ـ صلی اللّه علیه و آله و سلم ـ خوابید و جان حضرت را نجات داد، نازل شده است.
فضیلت سوزی و فضیلت سازی در زمان معاویه به اوج خود رسید چنان که دانشمند اهل سنت ابن ابی الحدید می نویسد: معاویه گروهی از صحابه و گروه دیگری از تابعین را برگزید تا روایاتی در نکوهش علی ـ علیه السلام ـ جعل کنند و برای آنان در مقابل چنین کاری انعام و مزد بسیار قرار داد. از صحابه، افرادی همچون ابوهریره، عمرو بن عاص و مغیرة بن شعبه و از تابعین، افرادی همچون عروة بن زبیر برای این کار معیّن شدند.
سیوطی احادیث زیادی در شأن خلفا و صحابه را به عنوان «احادیث ساختگی» معرفی کرده است. «سید رامی یوزبکی» هفتصد نفر «وضّاع = حدیث ساز» را نام می برد که همگی در کتاب های اهل سنت روایت دارند. وی چهل و یک نفر حدیث ساز نام می برد که حدودا 408684 حدیث ساخته اند. ابن جوزی هم در کتابی احادیث ساختگی را آورده است.
جریان فضیلت ساز و فضیلت سوز قرن ها با تمام قوّت و قدرت ادامه داشت و بسیاری از آیات نازل در شأن اهل بیت ـ علیهم السلام ـ به سود دیگران، با احادیث ساختگی در شأن دیگران نقل گردید که به چند نمونه اشاره می کنیم.
سوره دهر
طبق روایات شیعه و سنّی سوره دهر در شأن و منزلت «اهل بیت» یعنی زهرای مرضیه(س)، همسر و دو فرزندش نازل شد. اهل بیت ـ علیهم السلام ـ کار نیکو و پسندیده ای را انجام دادند. این عمل به قدری با کیفیت و خلوص آمیخته شده بود که خداوند یک سوره کامل را در قدردانی از آنان نازل فرمود. سوره، آینه دار سیرت اهل بیت نبوت و رسالت ـ علیهم السلام ـ به ویژه حضرت فاطمه ـ علیهاالسلام ـ گشت؛ خانواده ای که جز به خدا نمی اندیشید و جز رضایت خدا نمی خواست و وجودشان وقف خواست و مشیّت خداوند بود.
مفسران و محدثان اهل سنت سبب نزول سوره را اطعام «اصحاب کساء» می دانند و این سوره را در شأن علی، فاطمه، حسن، حسین ـ علیهم السلام ـ و فضه خادمه حضرت زهرا ـ علیهاالسلام ـ می دانند. بزرگانی مانند مقاتل بن سلیمان، ابوجعفر اسکافی، ابن مردویه، ثعلبی، ماوردی، حسکانی، زمخشری، فخر رازی، ابن اثیر، ابن جوزی، قرطبی، نسفی، خازن، نظام الدین نیشابوری، ابن حیان اندلسی، بیضاوی، سیوطی، آلوسی، جوهری طنطاوی و صدها عالم، مفسر و محدّث مشهور و شناخته شده دیگر بر این مطلب تأکید دارند.
زمخشری در کتاب تفسیر کشّاف می نویسد: ابن عباس می گفت: «حسن و حسین مریض شدند. پیامبر اسلام ـ صلی اللّه علیه و آله و سلم ـ با عده ای از مردم از آنها عیادت کرد و سپس فرمود: یا اباالحسن! اگر برای بهبودی فرزندان خود، نذر کنی، بهبود می یابند. پس علی، فاطمه و فضه نذر کردند اگر حسن و حسین از بیماری خوب شدند سه روز روزه بگیرند. حسن و حسین شفا یافتند و اهل منزل، روز اوّل را روزه گرفتند، در حالی که هیچ طعامی در خانه موجود نبود. علی از شمعون خیبری یهودی سه صاع جو قرض گرفت. فاطمه زهرا یک صاع آن را روز اوّل آرد کرد و پنج قرص نان به تعداد افراد خانواده آماده نمود، در موقع افطار نان ها را روی سفره گذاشتند تا افطار کنند، ناگاه نیازمندی در زد و گفت: درود و رحمت بر شما ای خاندان محمد، مسکین بیچاره ای از بیچارگان مسلمانان هستم، مرا اطعام بکنید، خداوند شما را از میوه ها و غذاهای بهشتی سیر گرداند. همه اهل منزل ایثار کردند و غذای خود را به مسکین دادند و با آب افطار کردند.
بیش از سی نفر از مفسران اهل سنت سوره «هل اتی» را مدنی دانسته و برخی مدنی بودن سوره را
صحیح تر دانسته و بعضی ادعای اجماع بر مدنی بودن سوره کرده اند.
بعید است ابن تیمیه کتب این مفسران را ندیده باشد. پافشاری او بر مکی بودن سوره
از عوامل دیگری نشأت می گیرد.
روز دوم وقت افطار یتیمی به در خانه آمد و تقاضای غذا کرد. همه اهل خانه باز ایثار کردند و غذای خود را به یتیم دادند و روزه را با آب افطار کردند.
روز سوم موقع افطار اسیری آمد و غذا را به او دادند و با آب افطار کردند. روز چهارم علی دست حسن و حسین را گرفته خدمت رسول خدا رفتند. پیامبر ـ صلی اللّه علیه و آله و سلم ـ از وضع آنها جویا شد و حال آنها را پرسید در حالی که آقازاده ها از شدت گرسنگی مثل جوجه می لرزیدند. پیامبر ـ صلی اللّه علیه و آله و سلم ـ فرمود: این حالت شما مرا آزار می دهد.
پیامبر با علی و حسن و حسین به منزل فاطمه رفتند و وی را در محراب عبادت ملاحظه کردند در حالی که از گرسنگی شکم به پشتش چسبیده بود و چشم ها به گودی رفته بود. این حالت، پیامبر اسلام را ناراحت کرد؛ ناگاه جبرئیل نازل شد و سوره «هَلْ أَتی علی الانسان» را در شأن آن بزرگواران قرائت کرد.
این حدیث در کتب اهل سنت از بزرگانی همچون امام علی، امام جعفر صادق ـ علیهماالسلام ـ ابن عباس، زید بن ارقم (در شواهد التنزیل با 19 طریق مختلف نقل شده است)، مجاهد، ابی صالح، ضحاک، عطاء، سعید بن جبیر، ابن مهران، حسن، اصبغ بن نباته و جابر جعفی آمده است.
متأسفانه در برابر حدیث بالا که مشهور بلکه متواتر است و با سندهای مختلف و محکم نقل شده، حدیث سازان به تکاپو افتاده و روایاتی ساخته اند که این سوره در شأن دیگران نازل شده است.
بررسی شأن نزول های ساختگی
1ـ عده ای از صحابه
ابن عساکر از مجاهد نقل کرده است: ابوبکر، عمر، علی ـ علیه السلام ـ زبیر، عبدالرحمن، سعد و ابوعبیده جراح بر اسیران بدر انفاق کردند، سپس آیه «ان الابرار» تا «سلسبیلاً» نازل شد.
نقد و بررسی
اوّلاً: معلوم نیست چه کسی طرفدار این نظریه است زیرا مجاهد آن را به عنوان یک «قول مجهول» ذکر کرده است.
دوم: مخالف روایت خود مجاهد از ابن عباس است. روایت مجاهد از ابن عباس از حیث سند صحیح است و این روایت توان مقاومت با آن را ندارد، به علاوه با دهها روایت دیگر ناهمگون است.
سوم: مجاهد تابعی است، نه صحابی و روایت او مرسل است، از این رو خبر او حجیت ندارد.
چهارم: مخالف خود آیات است که خبر از نذر و وفا و اطعام مسکین و یتیم و اسیر می دهند. به علاوه بسیاری از مفسران این روایت را حتی به عنوان یک نظریه هم نقل نکرده اند.
پنجم: برخی از دانشمندان علوم قرآنی اهل سنت بر ضعف این روایت تصریح کرده اند چنان که مفسر معروف سیدمحمود آلوسی در باره این روایت می گوید: «غیر از ابن عساکر کسی دیگر را نیافتم که این روایت را آورده باشد و من به صحت این روایت وثوق و اعتمادی ندارم.» مفسر دیگر اهل سنت می گوید: «این حدیث اعتمادی بر صحت این حدیث نیست و جز ابن عساکر کسی دیگر آن را نقل نکرده است.»
2ـ در شأن ابی الدحداح انصاری
«این آیه در باره ابی الدحداح انصاری نازل شده است که او یک روز را روزه گرفت. هنگام افطار، مسکین، یتیم و اسیر آمدند و سه قرص نان به آنان داد و برای خود و خانواده اش یک قرص نان باقی ماند.»
نقد و بررسی
اوّلاً: این سخن را مقاتل، دشمنِ دروغگوی اهل بیت ـ علیهم السلام ـ که احادیث ساختگی به پیامبر نسبت می داد، مطرح کرده است. او دشمن خاندان پیامبر است و گفته وی معتبر نیست.
دوم: وی خبر از حادثه ای می دهد که هنگام وقوع آن، به دنیا نیامده و شاهد رخداد نبوده، از این رو خبر مرسل می باشد و از حجیت ساقط است.
سوم: قول او مخالف دهها روایت صحیح و مشهور است که همگی شهادت می دهند این آیه و سوره در باره اهل بیت نبوت نازل شده است.
چهارم: چرا مقاتل از آن همه روایات وارده در باره اهل بیت سخن نمی گوید؟
3ـ در شأن مطعم بن ورقاء انصاری
«آیه اطعام در باره مطعم بن ورقاء انصاری نازل شده است که او نذری کرد و به آن وفا کرد.»
نقد و بررسی
اوّلاً: معلوم نیست کدام اصحاب چنین نظری داده و در برخی منابع به عنوان «قیل» آمده است.
دوم: با روایات صحیح و متعدد گذشته ناهمگون است و هیچ سندی ندارد و گوینده ناشناخته است.
4ـ در شأن یک مسلمان
«پیامبر اکرم ـ صلی اللّه علیه و آله و سلم ـ از مشرکان، یتیم، مسکین و اسیری را گرفت و به مسلمانی سپرد و به او توصیه نیکویی با آنان فرمود. پس آنان نزد آن مسلمان یک، دو یا سه روز ماندند و آن مسلمان ایشان را بر خویش مقدّم داشت و ایثار کرد.»
نقد و بررسی
اوّلاً: گوینده این قول مجهول است.
دوم: در متن حدیث ناسازگاری است. راوی تردید دارد و می گوید یک یا دو یا سه روز، علاوه بر آن مهمان بودن کسی پیش دیگری چندان مهم نیست. در ضمن ایثار آن مرد مسلمان هم مشخص نشده است.
سوم: با روایات صحیح و متعدد ناهمخوان است.
چهارم: تناسبی با آیات ندارد. آیه سخن از نذر و وفا به آن است.
پنجم: دانشمندان تفسیری و حدیثی اهل سنت این روایت را قابل اعتماد نمی دانند چنان که ابن حجر می گوید: از دانشمندان حدیث کسی که مورد اعتماد باشد این حدیث را ذکر نکرده، ابن عراقی هم گفته است: «کسی که این حدیث را گفته، نشناختم.»
5ـ در شأن مرد انصاری
ابوحمزه ثمالی گوید: «به من خبر رسیده که مردی گفت: یا رسول اللّه ـ صلی اللّه علیه و آله و سلم ـ به من غذایی بده، به خدا سوگند! گرسنه هستم. مردی از انصار که نزد حضرت ـ صلی اللّه علیه و آله و سلم ـ بود، ماجرا را به زنش بازگو کرد. زنش گفت: به آن مرد آب و غذا بده. این ماجرا در باره یتیم و اسیری هم تکرار شد و مرد انصاری آنان را هم طعام داد و آیه اطعام نازل شد.»
نقد و بررسی
اوّلاً: سند حدیث منقطع است و معلوم نیست ابوحمزه ثمالی از چه کسانی روایت کرده بلکه گفته است به من خبر رسیده، از کی و از کجا؟ معلوم نیست! مردی که پرسیده و مرد انصاری که انفاق کرده نیز مجهول است.
دوم: دادن غذا و آب به یک نفر در حالت عادی خیلی امتیاز ندارد. این روایت با آیات هم سازگاری ندارد زیرا آیات مفاهیم بسیار بلندی در باره چنین اطعامی قائل شده است.
سوم: با روایات صحیح و متعدد دیگر ناهماهنگ است.
6ـ مردی حبشی
روایتی از ابن زید رسیده که: «پیامبر اکرم ـ صلی اللّه علیه و آله و سلم ـ این سوره را قرائت کرد و نزد حضرت مردی حبشی بود، همین که به صفت بهشت رسید مرد سیاه ناله ای سر داد و جانش از کالبدش بیرون آمد.» مانند این خبر از ابن عمر هم روایت شده است.
نقد و بررسی
این روایت اوّلاً: مرسل است چنان که خود ابن کثیر گفته است.
عمل کوچک اما با کیفیت و در سطح عالیِ اخلاصی بسیار ارزشمندتر از
عمل زیاد اما بدون کیفیت بالا است.
دوم: این روایت نمی گوید که مرد حبشی سبب نزول سوره است بلکه می گوید پیامبر اکرم ـ صلی اللّه علیه و آله و سلم ـ این سوره را قرائت کرد و مرد حبشی نزد پیامبر حضور داشت و با شنیدن اوصاف بهشت از شوق جان داد. این روایت با شأن نزول آیه در باره اهل بیت هیچ ناهمگونی و مشکلی ندارد. ممکن است این سوره بر افراد دیگری هم، چنین تأثیری داشته باشد؛ تأثیر غیر از شأن نزول است. ملاک سبب نزول، پیشی گرفتن حادثه بر نزول است در حالی که روایت بیانگر آن است که پس از نزول و تلاوت بر مرد حبشی، این رخداد پیش آمد.
سوم: این روایت هیچ تناسبی با آیات ندارد زیرا آیات از وفا به عهد و نذر و از عده ای مخصوص سخن می گوید.
7ـ اسیران مشرک
ابن جریج می گوید: «آیه «وَ یُطْعِمُون الطعامَ» در باره اسیران مشرک نازل شده است.»
نقد و بررسی
ابن جریج شاهد شأن نزول آیه نبوده تا بگوید در باره اسیران مشرک نازل شده است زیرا او از صحابه نیست. قول او با روایات صحیح دارای سند و مشهور که شأن نزول را در مورد اهل بیت ـ علیهم السلام ـ می دانند ناهمگون است، از این رو بی اعتبار و اجتهاد در مقابل نص است. باور او دلیل می خواهد چون مانند هر مفسر دیگر بدون دلیل قولش حجیت ندارد. اکثر مفسران اهل سنت قول او را حتی به عنوان یک نظریه هم مطرح نکرده اند!
دوم اینکه در کلام ابن جریج ابهام هست که آیا مرادش از اسیرِ ذکر شده در آیه، اسیران مشرک است؛ اگر چنین باشد این نظریه خلاف نظریه مشهور نمی باشد بلکه او فقط لفظ اسیر را توضیح داده است، ولی اگر مراد او این باشد که آیه در شأن اسیران مشرک نازل شده و ربطی به اهل بیت ندارد، این پندار مردود است و خلاف ظاهر آیات و روایات متعدد و صحیح است.
شبهات برخی از دانشمندان اهل سنت
علاوه بر جعل روایات فوق، نسبت به روایات فراوان حاکی از نازل شدن این آیات در شأن اهل بیت نیز به اشکال گیری پرداخته و آنها را جعلی معرفی کرده اند:
أ) ابن تیمیه از جمله کسانی است که به ایرادگیری پرداخته و مطرح کرده است:
1ـ این حدیث، به اتفاق اهل معرفت و پیشوایان تفسیر، دروغ و ساختگی است ... به همین خاطر آن را در کتب تفاسیرشان نیاورده اند.
پاسخی به ابن تیمیه
این حدیث از راههای متعدد از بزرگانی همچون امام علی(ع)، امام جعفر صادق(ع) ابن عباس، زید بن ارقم، حسن، اصبغ بن نباته، جابر جعفی و ابن مهران نقل شده؛ بر خلاف دیگر شأن نزول ها که تنها از یک طریق و گاه مرسل نقل شده است.
این حدیث بین علمای مختلف مشهور بوده و دانشمندانی همچون محی الدین ابن عربی و سیدمحمود آلوسی به شهرت آن اعتراف کرده اند و بسیاری از دانشمندان اهل سنت صدها سال پیش از تولد ابن تیمیه این حدیث را با سندهای متعدد در کتاب های تفسیری، حدیثی، رجالی و تاریخی خود آورده و به آن استناد جسته اند.
2ـ دلیل دیگری بر کذب و دروغ بودن این حدیث آن است که علی در مدینه با فاطمه ازدواج کرد، آن هم پس از جنگ بدر، و حسن و حسین در مدینه به دنیا آمدند ... سوره «هل اتی» به اتفاق نظر اهل تفسیر در مکه نازل شده و هیچ کس نگفته که این سوره مدنی است.
نقد و بررسی
بیش از سی نفر از مفسران اهل سنت سوره «هل اتی» را مدنی دانسته و برخی مدنی بودن سوره را صحیح تر دانسته و بعضی ادعای اجماع بر مدنی بودن سوره کرده اند.
بعید است ابن تیمیه کتب این مفسران را ندیده باشد. پافشاری او بر مکی بودن سوره از عوامل دیگری نشأت می گیرد.
3ـ رسول خدا چنان که در صحیح مسلم و بخاری آمده، از نذر کردن منع کرده، اگر علی و فاطمه و خانواده ایشان از نهی آگاه نبوده اند که نقص است اما اگر می دانسته و عمل کرده اند، باعث نکوهش ایشان و ذم در دین شان است. کسانی که این کردار را فضل آنها ذکر کرده، در اصل ذم شان نموده اند و خداوند به خاطر وفای نذر مدح کرده است، نه بر عقد نذر.
نقد و بررسی
همین حدیث که با دهها سند مختلف نقل شده و صحیح است، ثابت می کند که نذر کردن، ستوده و ممدوح می باشد و حضرت ـ صلی اللّه علیه و آله و سلم ـ به امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ به نذر کردن دستور داده است. این روایت بر نقل صحیحین مبنی بر منع نذر ترجیح دارد.
کار علی و فاطمه ـ علیهماالسلام ـ چون به دستور پیامبر ـ صلی اللّه علیه و آله و سلم ـ صورت گرفته، فضیلت در دین شان است.
اما قول ابن تیمیه که «خداوند مدح را به خاطر وفا به نذر کرده نه خود عقد نذر»، بسیار
سیدمحمود آلوسی پس از روایت اطعام اهل بیت می گوید:
از لطایف عجیب این است که خدای سبحان در این سوره از اوّل تا به آخر
به احترام زهرای بتول نام حورالعین را ذکر نکرده است.
بی اساس است زیرا اگر نذر فعلی حرام است، نذر کردن و وفای به آن جرم و گناه بوده، قابل نکوهش است نه ستایش.
کسی که به نهی خدا اعتنایی نکند به هیچ وجه قابل مدح نیست. اگر نذر کردن منع شده باشد، بر وفای آن چه مدحی روا است؟ بلکه وفای آن قابل نکوهش و ملامت است.
نذر کردن خوب و کار نیک است، از این رو به خاطر حُسن بودن نذر، وفای آن مدح و ستایش شده است.
4ـ برای امام علی و فاطمه(س) بلکه برای هیچ کس از نزدیکان پیامبر خادمه ای به نام «فضه» نبوده و از اهل علم کسی نام او را ثبت نکرده است.
نقد و بررسی
حرف و سخن ابن تیمیه درست به نظر نمی رسد، چون «ابن اثیر» رجالی بزرگ و مشهور اهل سنت در کتابش، در شرح حال فضه آورده است: «فضه نوبیه خادمه فاطمه زهرا(س) دخت پیامبر خدا(ص) است» سپس حدیث اطعام فاطمه و علی(ع) را با دو سند مختلف از ابن عباس ذکر کرده است.
زمخشری، قرطبی، نقاش، ثعلبی، قشیری، ابن عادل حنبلی و بسیاری دیگر از مفسران اهل سنت، فضه را خادمه حضرت فاطمه(س) می دانند.
5ـ ابن تیمیه می گوید: در برخی آثار آمده است که یک نفر از انصار، مهمانی را بر خود مقدم داشته و شام خود را به او داد و خودش، زنش و بچه هایش گرسنه خوابیدند. خداوند در مدح شان نازل کرد: «وَ یُؤْثِرونَ عَلی أَنفُسِهِم وَ لَوْ کانَ بِهِم خَصاصَةٌ» این مدح، بزرگ تر از مدح «و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا» می باشد، زیرا بنا بر آیه اوّل مرد انصاری در حالی که خود و خانواده اش به طعام نیازمندتر بودند، آن را به دیگری خوراندند ولی آیه دوم چنین صراحتی ندارد، پس ایثار مرد انصاری والاتر بوده و مدح او بزرگ تر می باشد.
نقد و بررسی
گرچه آیه اوّل هم مدح است ولی با دقت در آیات سوره دهر معلوم می شود بین این دو مدح فاصله بسیاری است. خداوند در سوره دهر پنج ویژگی را مخصوص اهل بیت دانسته است: وفا به عهد «یوفون بالنذر»، ترس از معاد «و یخافون یوما کان شره مستطیرا»، رسیدگی به نیازمندان «و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا»، اخلاص در عمل «انما نطعمکم لوجه اللّه لا نرید منکم جزاء و لا شکورا» و خوف از خداوند متعال «انا نخاف من ربنا».
سپس نعمت های مختلف بهشتی را به آنان بشارت داده است همچون آرامش و رهایی از شر آن روز «فوقاهم اللّه شر ذلک الیوم و لقاهم نضرة و سرورا»، باغ های بهشتی و لباس ابریشم «و جزائهم بما صبروا جنة و حریرا»، آسایش های مختلف همچون تخت های زیبا «متکئین فیها علی الارائک»، فضایی معتدل و لذت بخش «لا یرون فیها شمسا و لا زمهریرا»، میوه ها و سایه ها «و دانیة علیهم ظلالها و ذللت قطوفها تذلیلا»، خدمتکاران جوان و آماده به خدمت «و یطوف علیهم ولدان مخلدون»، لباس های بسیار زیبا و فوق العاده «عالیهم ثیاب سندس خضر و استبرق»، زینت آلات «و حلوا اساور من فضة»، وسایل پذیرایی عالی و «یطاف علیهم بآنیة من فضة و اکواب کانت قوایرا»، انواع نعمت ها «و اذا رأیت ثم رأیت نعیما»، سلطنت بزرگ «و ملکا کبیرا» و ... وقتی به این توصیف ها و وعده های فراوان دقت شود، معلوم می گردد عمل انجام گرفته در سطح بسیار بالایی بوده که با دیگر اعمال صالح قابل قیاس نیست.
6ـ ابن تیمیه می گوید: نباید این قصه را به علی و فاطمه (رضی اللّه عنهما) نسبت داد زیرا این قصه خلاف امر مشروع است. باقی گذاشتن بچه ها بر گرسنگی تا سه روز صحیح نیست و گرسنگی، عقل، بدن و دین آدم را فاسد می کند اما در قصه انصار یک شب بوده است.
نقد و بررسی
اوّل اینکه: بنا بر نقل قمی از امام صادق(ع) این قصه در یک شب واقع شده است. ابتدا یک سوم غذا را به فقیر، سپس یک سوم دیگر را به یتیم و یک سوم پایانی را به اسیر داده و خود با آب افطار کردند.
دوم: اگر این قصه خلاف شرع بود، خداوند نکوهش می کرد، لیکن یک سوره در ستایش آن نازل کرد.
سوم: علی(ع) و فاطمه(س) بچه ها را گرسنه نگذاشتند بلکه خودِ حسنین(ع) بودند که با کمال اخلاص و اختیار، سهم خودشان را به نیازمندان دادند. این بخشش، کمال و منتهای ایثار را می فهماند اما اینکه «ابن تیمیه» مدعی شده سه روز گرسنه بودن، عقل و دین و بدن را فاسد می کند، صحیح نیست و بسیار دیده شده افرادی بیش از این مدت گرسنگی کشیده و تحمل کرده اند و عقل، دین و بدن شان تباه نشده است.
7ـ ابن تیمیه می افزاید: «در این قصه ذکر یتیم آمده و گفته شده پدرش در شب عقبه کشته شد اما این قول، دروغ آشکار است زیرا در لیلة العقبه جنگی صورت نگرفت و فقط پیامبر در لیلة العقبه پیش از هجرت، از انصار بیعت گرفت، و این دلیل است که حدیث توسط کسانی که از حال و روز پیامبر کمترین خبری نداشته اند، به دروغ بافته شده است اما اگر گفته می شد پدر یتیم در جنگ بدر کشته شده، درست تر بود.»
نقد و بررسی
ذکر یتیم در این قصه، گفته صریح قرآن است اما اینکه پدر یتیم کی و کجا از دنیا رفته، اهمیت چندانی ندارد و اگر در جزئیات گزارش و نقلی، اختلافی صورت گیرد، نمی توان به استناد اختلافات جزئی، اصل قضیه را منکر شد.
8ـ ابن تیمیه می گوید: در مدینه هرگز اسیری نبوده که از مردم درخواست کند. مسلمانان به امر اسرا اهتمام می ورزیدند و ادعای احتیاج اسیران، کذب و باعث نکوهش مسلمانان است. علاوه بر آن اسیران زیاد مربوط به جنگ بدر بوده، در آن وقت علی و فاطمه هنوز ازدواج نکرده بودند؛ پس از جنگ بدر اسیران خیلی کم بوده اند.
نقد و بررسی
این پندار، انکار فرموده صریح قرآن است که بر درخواست طعام توسط اسیر صراحت دارد. برای اثبات درستی این قصه، وجود حتی یک نفر اسیر کفایت می کند و ابن تیمیه قبول کرده است که پس از جنگ بدر تعدادی اسیر بوده اند.
9ـ او می گوید: اگر این قصه صحیح باشد، به این معنی نیست که صاحب قصه، امام و از مردم برتر باشد.
نقد و بررسی
این سوره دلالت روشن بر فضیلت فوق العاده شخصی دارد که آیه در باره او نازل شده است اما اثبات افضل و امام بودن او دلایل فراوان دیگر دارد که در جای خودش آمده، معتقدان به امامت و افضلیت علی(ع) هم دلیل شان این سوره نیست گرچه سوره مؤید می باشد.
10ـ ابن تیمیه می گوید: ابوبکر صدیق همه اموالش را انفاق کرد و اقدام او نزد خدا و رسولش از این اطعام و صدقه بزرگ تر و محبوب تر است زیرا ممکن است تا قیامت افراد فراوانی از امت این گونه اطعام کنند.
نقد و بررسی
دلیل اینکه انفاق ابوبکر نزد خدا و رسولش بزرگ تر و محبوب تر از ایثار است، چیست؟ آیا سوره ای با محتوای والاتر از سوره دهر در مدح انفاق ابوبکر نازل شده؟ آیا رسول خدا بر افضل بودن انفاق او تصریح کرده است؟ ما که نمی توانیم به استناد حدس خود، خبر از رأی و نظر خدا بدهیم.
علاوه بر آن، کمیّت عمل در محضر خداوند چندان مهم نیست، آنچه بسیار اهمیت دارد، کیفیت کردار است. از این رو عمل کوچک اما با کیفیت و در سطح عالیِ اخلاصی بسیار ارزشمندتر از عمل زیاد اما بدون کیفیت بالا است، همچنان که مغز و دانه گندم با اینکه کم حجم است، بسیار باارزش تر از پوست آن است با اینکه بزرگ تر می باشد.
ب) ابوالاعلی مودودی
از دیگر افرادی که در فضیلت اهل بیت تردید داشته، ابوالاعلی مودودی است. او گوید:
روایت اطعام علی و فاطمه از حیث سند بسیار ضعیف است و از حیث درایت و متن و محتوا بسیار عجیب است که یک مسکین یا یتیم یا اسیر غذا طلب کنند و همه افراد خانواده ـ پنج نفر ـ غذای خود را بدهند. آیا این کار دلیل معقولی دارد؟ غذای یک نفر را به درخواست کننده می دادند و باقی غذا را با هم می خوردند. علاوه بر آن، چگونه علی(ع) و فاطمه(س) به خود اجازه دادند دو بچه ضعیفِ تازه شفایافته را به گرسنگی کشیدن طولانی مدت وادارند با اینکه در کمال عقل و دین بودند و می دانستند نباید این دو فرزند را در آن وضع بحرانی گرسنگی داد؟
نقد و بررسی
اوّلاً مطابق یک روایت، آنان یک شب غذای خود را به فقیر، یتیم و اسیر دادند و گرسنگی کشیدن فرزندان شفایافته ضعیف، یک شبانه روز پس از افطار بوده که البته این بخشش نیز بسیار ارزشمند است.
دوم اینکه حسن(ع) و حسین(ع) خودشان با کمال اختیار و آگاهی، این ایثار عظیم را قبول کرده و انجام داده اند. به خاطر همین اختیار و انتخاب ایثارگرانه، فداکارانه و مخلصانه بود که خداوند یک سوره را با عظمت تمام در شأن ایشان نازل فرمود.
سوم، قطعا جنبه اخلاص و ایثار در طعام دادن بسیار بوده، به گونه ای که خداوند یادآوری و ستایش از آن را لازم دیده و سوره ای در شأن آن نازل کرده است.
ایراد گرفتن بر این بخشش، نشان از آن دارد که گویا ایرادگیرندگان بر خلاف نظر خداوند، اقدام آن خانواده را صحیح و مشروع ندانسته و شایسته تمجید نمی شمارند، که برخوردی تأسف آور است.
ج) ابن جوزی
او این حدیث را از اصبغ بن نباته نقل کرده و در ردیف احادیث جعلی قرار داده و می گوید: «شکی در جعلی بودن حدیث نیست و استناد کرداری در حدیث به بزرگوارانی که از آن عمل منزه اند، بهترین دلیل بر جعلی بودنش می باشد.»
نقد و بررسی
اینکه خانواده ای چنین اطعامی کرده و غذای خود را به یتیم و مسکین و اسیر داده بدون اینکه از آنان انتظار تشکر داشته باشند و انگیزه خود را فقط خداخواهی شمرده اند، گفته صریح قرآن است. احادیث با چشم پوشی از جزئیات، بیانگر همین مطلب است، پس نپذیرفتن آنها در حقیقت انکار رخدادی است که قرآن بر آن صراحت دارد.
علاوه بر آن، این حدیث با سندهای بسیار و صحیح از چندین نفر نقل شده، ابن جوزی اوّل باید همه این احادیث را با تمامی اسناد آن تک تک بررسی می کرد، سپس با دلیل و برهان جعلی می شمرد. در روایات هم بیش از آنچه قرآن گفته، نیامده و چگونه می توان اعمالی را که قرآن، ستوده و تمجید کرده، ناپسند شمرد و اهل بیت را از آنان منزه دانست؟ آیا ایثار، عمل نکوهیده ای است؟
جالب اینکه نوه ابن جوزی از انکار جدش تعجب می کند.
نکته ای جالب
سیدمحمود آلوسی پس از روایت اطعام اهل بیت می گوید:
از لطایف عجیب این است که خدای سبحان در این سوره از اوّل تا به آخر به احترام زهرای بتول نام حورالعین را ذکر نکرده است.ادامه دارد.
پی نوشتها: ــــــــــــــــــــــــــ