خوردن مال حلال
«168» يا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلالًا طَيِّباً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ
اى مردم! از آنچه در زمين، حلال و پاكيزه است، بخوريد و از گامهاى (وسوسه انگيز) شيطان، پيروى نكنيد. براستى كه او دشمن آشكار شماست.
نکته ها
اسلام، همواره مردم را به بهرهبردن از نعمتهاى پاك وحلالِ خداوند، سفارش نموده و با
«1». تفسير نورالثقلين، ج 1، ص 151.
«2». بحار، ج 27، ص 184.
جلد 1 - صفحه 256
هرگونه رهبانيّت و زهد بىجا مبارزه مىنمايد. لذا هم خوردنىهاى ناسالم را از شيطان مىداند؛ «إِنَّمَا الْخَمْرُ ... رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ» «1» و هم نخوردن نابجا را گام شيطان مىداند؛ «كُلُوا ... وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ» زيرا در برخى از نقلهاى تاريخى آمده است كه بعضى از طوائف عرب، قسمتى از زراعت و حيوانات را بدون دليل برخود حرام كرده بودند و گاهى نيز اين تحريمها را به خداوند نسبت مىدادند. آيه نازل شد تا رفع ابهام شود.
اسلام، به زندگى مادّى انسان توجّه كامل دارد و در رأس آنها نيازهاى غذايى است كه در اين مورد، دهها آيه و صدها حديث آمده است. يكى از وظايف انبيا نيز بيان خوردنىها و آشاميدنىهاى حلال وحرام براى مردم است.
معمولًا قرآن در كنار اجازه مصرف، شرطى را بيان كرده است. مثلًا در اينجا مىفرمايد:
«كُلُوا ... حَلالًا طَيِّباً»
همچنين مىفرمايد: «كُلُوا وَ اشْرَبُوا ... وَ لا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ» «2» بخوريد و بياشاميد ... ولى در زمين فساد نكنيد.
در آيه ديگر: «كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا» «3» بخوريد و بياشاميد، ولى اسراف نكنيد.
و در جاى ديگر مىفرمايد: «فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا» «4» بخوريد و اطعام كنيد.
در تفسير برهان از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه شخصى به نام طارق، تصميم گرفته بود تا از همسرش جدا شده و زندگى راهبانهاى داشته باشد. حضرت فرمود: «ان هذا من خطوات الشيطان» اين از گامهاى شيطان است.
پیام ها
1- شرط اساسى در مصرف، دو چيز است: حلال بودن، پاكيزه و دلپسند بودن.
«1». مائده، 90.
«2». بقره، 60.
«3». اعراف، 31.
«4». حج، 28.
جلد 1 - صفحه 257
«كُلُوا ... حَلالًا طَيِّباً»
2- اسلام با بعضى رياضتها مخالف است. «كُلُوا»
3- بهرهگيرى از محرّمات و چيزهاى پليد و ناپاك، پيروى كردن از شيطان است.
«كُلُوا ... حَلالًا طَيِّباً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ»
4- نيازهاى طبيعى بشر، گاهى زمينهاى براى انحراف و تسلّط شيطان است. بايد ضمن تأمين نياز، به لغزشهاى آن توجّه داشت. «كُلُوا ... وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ ...»
5- شيطان، انسان را قدم به قدم منحرف مىكند. بايد از همان قدم اوّل مواظبت كرد. «خُطُواتِ الشَّيْطانِ»
6- شيطان براى انحراف مردم، از راههاى گوناگونى وارد مىشود. «خُطُواتِ»
7- وادار نمودن مردم به استفاده از حرامها و بازداشتن آنان از نعمتهاى حلال، نمودى از دشمنى آشكار شيطان است. «كُلُوا ... حَلالًا طَيِّباً ... إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ»