روشنا
طلوع نور
زمانی که خبر ولادت او به پیامبر گرامی اسلام (ص) رسید، به خانه ی حضرت علی و فاطمه (ع) آمد و اسماء را فرمود تا کودکش را بیاورد. اسماء او را در پارچه ای سپید پیچید و خدمت رسول اکرم (ص) برد، آن گرامی به گوش راست او اذان و به گوش چپ او اقامه گفت.
نوروز اسلامی
مسلمان شیعه همواره در صدد است که ایام و روزهای سالش را بر اساس دستورات و توصیه های دینش برپا دارد. حالا اگر این مسلمان شیعه ایرانی هم باشد روزهای اول سالش را که نوروز است و آمیخته با جشن ها و مراسم های ملی به انجام دستورات و توصیه های دینی متبرک می کند و نوروزش را عیدی حقیقی می گرداند.
... کیست این عبد صالح؟
کاروان در کاروانسرایی بزرگ و قدیمی از حرکت باز ایستاد. مسافران خسته از چارپایان فرود آمدند و بارها بر زمین نهادند. من نیز پیاده شدم و باراندکم را کنجی گذاردم. کاروانسرا پر از مسافر بود.
فضایل حضرت امیرمؤمنان علی علیه السلام
بدان ای طالب سعادت دارَیْن! که در خلیفه پیغمبر بودنْ عصمت و افضلیّت و منصوص بودن از جانب خدا و رسولْ شرط است و این هر سه شرط در علی بن ابی طالب علیهماالسلام موجود است و در غیر او موجود نیست. و مع ذلک از آن حضرتْ، معجزات و کرامات صادر شده که از غیر نبی و امام نمی تواند صادر شود.
درس امام حسن عسکری علیه السلام
حدیث ثقلینی که بارها از رسول خدا صلی الله علیه وآله شنیده شد و به شکلهای گوناگونی نقل شد (1) و به دست ما رسید ، ضمن آنکه که اهل بیت رسول خدا علیهم السلام را همتای قرآن معرفی می کند این پیام را هم به همراه دارد که تنها راه سعادت انسان تمسک به قرآن و اهل بیت علیهم السلام است. این مهم صورت نمی گیرد مگر آنکه ما با گفتار و رفتار آن بزرگواران ارتباط برقرار کنیم.
جلوه ی از سیمای امام حسن عسکری
آنچه می خوانید، طرحی است از سیمای امام حسن عسکری یازدهمین مظهر ولایت الله بر جهانیان که به صورت گزیده و انتخابی از بحارالانوار و اصول کافی گردآوری شده است.
ماجرای نبش قبرحضرت رقیه
ملا محمدهاشم خراسانی(ره) حکایت نبش قبر حضرت رقیه سلام الله علیها توسط ایشان به منظور ترمیم قبر و رفع آبگرفتگی مضجع شریف حضرت رقیه(س) در سال ۱۲۸۰ هجری، را نقل میکند:
میوه دلم؛ علی!
آن روز که از گنبد و بارگاه جدم رسول خدا(ص) وداع کردیم و مدینه را به ساکنانش سپردیم، در چشمانت خواندم که حال و هوای دلت طوفانی است و ابری تیره و تار، آسمان آبی قلبت را پوشانده است. سخت؛ حال گریه داشتی، اما گریه نکردی. می دانم چرا؛ نخواستی خاطر اندوهگین پدرت آزرده تر شود. بغضی گرم و متراکم گلویت را فشرد. آن را نگه داشتی، تا امروز که در میدان نبرد بر سر نامردان افشاندی. دست مریزاد عزیزم!
روز دوم محرّم، نماد پایداری
آفتاب محرم برمی آید و کربلای دل را در پرتو خود می سوزاند. سرخی بیرق ایستادگی از گلدسته ی دست ها بالا می رود و در باد به حرکت در می آید. عطر شهادت مشام را می نوازد و چشم ها در انتظار طراوت اشک به تماشا می نشیند. عقربه زمان روی نقطه پنجم عشق قفل می شود. خواب ها از چشم های خسته می گریزد و حسینیه سینه ها سیاه پوش می شود. آری محرم شده و انتظار لباس های مشکی به سر آمده است.
غربت مظلومانه مسلم
کوفه که به خاطر نهضت برای مسلم « وطن » شده بود ، اینک به غربت تبدیل شده است و مسلم ، غریبی در وطن ! مسلم برای یافتن خانه ای که شب را به روز آورد و در پناه آن ، مصون بماند ، در کوچه ها غریبانه می گشت و نمی دانست به کجا می رود .