کتاب یک غذاست
کتاب و کتابخوانی از منظر مقام معظم رهبری
کتاب، یک غذاست. .. یک نوشیدنی روح است و چنانچه مقوّی باشد، روح را تقویت می کند. ما که سفارش می کنیم از این نوشیدنی بخورید، نوع نوشیدنی را معین نکرده ایم. باید مواظب باشیم که مبادا نوشیدنی مسموم، خطرناک، فاسد، گندیده و مضر، با رنگ آمیزی های خیلی خوب، دست مردم داده شود....
رهبر معظم انقلاب طی سالیان متمادی، در دیدارهای مختلف خود و پس از بازدید از نمایشگاه های بین المللی کتاب تهران، از اهمیت مقوله کتاب و کتاب خوانی سخن گفت. مروری بر این سخنان، راهنمای امروز و فردای مسئولان فرهنگی کشور و عموم علاقه مندان است.
باید به فکر باشیم و دغدغه نوع کتاب هایی که تولید می شود نیز در ما باشد. باید کتابِ خوب تولید شود. کتاب، یک غذاست؛ یک غذای روح است؛ یک نوشیدنی روح است و چنانچه مقوّی باشد، روح را تقویت می کند. ما که سفارش می کنیم از این نوشیدنی بخورید، نوع نوشیدنی را معین نکرده ایم. باید مواظب باشیم که مبادا نوشیدنی مسموم، خطرناک، فاسد، گندیده و مضر، با رنگ آمیزی های خیلی خوب، دست مردم داده شود. البته من اعتقاد ندارم که باید هر کتاب و نوشته ای را که با سلیقه خاصی نمی سازد و مضر به نظر می رسد، جلوش را بگیریم؛ لکن کتب و نوشته هایی هست که مضر بودنشان برای مردم، واضح است؛ یعنی ترویج فحشا و فساد و از این قبیل است که برای مردم زیان آور است، نباید اجازه بدهند که چنین کتب و نوشته هایی منتشر شود؛ اما بیشتر باید تلاش کرد که کتاب های خوب، چاپ و منتشر شود.1
گنجینه ثروت بشری
حقیقت آن است که کتاب یکی از ارزشمندترین فرآورده های بشری و گنجینه بزرگ ترین ثروت های بشر، یعنی دانش و تحقیق است. دین و دنیای بشر و جسم و جان انسان، به برکت کتاب، تأمین و تغذیه می شود و فرآیند کمال بشری به وسیله کتاب، تحقق می یابد. کتاب، مادر تمدن ها و نیز عصاره آنهاست و بشر با پدید آوردن کتاب، درس های بی شماری را که در کتاب تکوین بدو آموخته شده، گردمی آورد و در محیط بشری، منتشر می سازد و بدین گونه، روزبه روز گنجینه ثروت بشری، غنای بیشتر می یابد.2
حرمان عظیم
در میان انسان ها، بسیارند کسانی که نه تنها بر این خزانه لایزال چیزی نمی افزایند، بلکه از آن بهره نیز نمی برند. بی سوادی یا بی معرفتی نسبت به ارزش کتاب و بی رغبتی به بهره بردن از آن یا دسترسی نداشتن به آن، از عوامل این حرمان عظیم و این خسارت بزرگند. نباید شک کرد در این که همین ها نیز به نوبه خود، معلول عوامل اجتماعی و سیاسی و فرهنگی است. از این رو، بی تردید، باید گفت که کم رغبتی نسبی به مطالعه کتاب در کشور ما، نتیجه کوتاهی هایی است که در دوران حاکمیت رژیم های فاسد و وابسته، در این مورد شده است. پس از پیروزی انقلاب، آمار تولید و نشر و ضبط و خواندن کتاب در کشور ما به طور چشم گیر، بالا رفته است؛ ولی آن چه اکنون داریم در برابر آن چه شایسته ملت بزرگ و پرتوان و هوشمند ماست، بسی کم و ناچیز است.3
باید اعتراف کنیم!
با تلخی باید اعتراف کنیم که رواج کتاب و روحیه کتاب خوانی در میان ملت عزیز ما که خود یکی از مشعل داران فرهنگ و کتاب و معرفت در طول تاریخ پس از ظهور اسلام بوده است، بسی کمتر از آن چیزی است که از چنین ملتی انتظار می رود و این پدیده نیز مانند بیشتر پدیده های ناگوار در کشور ما، نتیجه فرمانروایی پادشاهان و فرمانروایان ظالم و فاسد و بی فرهنگ و بی سواد بر این کشور، در دویست سال گذشته است.
در دورانی که برخی ملت های دیگر به سوی دانش و پژوهش و معرفت روی آورده بودند، ملت کهن و با استعداد ما در زیر سلطه آن انسان های پلید و خودپرست و زورگو و نااهل، از دانش و معرفت، دور ماند و در دوره اخیر که حکومت دست نشانده و فاسد پهلوی همه کارها را برابر خواست بیگانگان و دشمنان این ملت و به زیان این ملت انجام می داد، نه تنها تلاشی برای ترویج کتاب و کتاب خوانی نشد، بلکه با ایجاد سرگرمی های ناسالم و دامن زدن به آتش غرایز جنسی در میان جوانان، این ضرورت فوری و فوتی را هرچه بیشتر، از میدان دید و توجه مردم، بیرون راندند و در یکی از بهترین دوران هایی که شرایط جهانی، دگرگونی های اساسی در وضع نابسامان ملت ایران را بر می تافت، ملت مظلوم ما را از آن محروم ساختند و کار را به آن جا رساندند که برابر گزارش های همان روزگار، در شهر تهران و برخی شهرهای دیگر، شماره میخانه ها بیش از شماره کتابخانه ها و کتابفروشی ها و یا چند برابر آنها بود!4
وظیفه ملی؛ واجب دینی
امروز کتاب خوانی و علم آموزی، نه تنها یک وظیفه ملی، که یک واجب دینی است؛ از همه بیشتر، جوانان و نوجوانان، باید احساس وظیفه کنند؛ اگرچه آن گاه که انس با کتاب رواج یابد، کتاب خوانی نه یک تکلیف، که یک کار شیرین و یک نیاز تعلّل ناپذیر و یک وسیله برای آراستن شخصیت خویشتن، تلقی خواهد شد و نه تنها جوانان، که همه نسل ها و قشرها از سر. .. شوق، بدان رو خواهند آورد.5
باید خرید کتاب، یکی از مخارج اصلی خانواده محسوب شود. مردم باید بیش از خریدن بعضی از وسایل تزییناتی و تجملاتی- مثل لوستر ها، میز های گوناگون، مبل های مختلف و پرده و...- به کتاب اهمیت بدهند. اول کتاب را مثل نان و خوراکی و وسایل معیشتی لازم بخرند؛ بعد که این تأمین شد، به زواید بپردازند. خلاصه، باید با کتاب انس پیدا کنند. در غیر این صورت، جامعه ایرانی به هدف و آرزویی که دارد که حق او هم هست، نخواهد رسید.6
کتابخانه را خریدیم!
ما کتابخانه مرحوم حاج مصطفی خوانساری را بعد از وفات ایشان خریدیم. ایشان کتابخانه بسیار نفیسی با پنج شش هزار جلد کتاب خوب داشت که حدود هزار و اندی از کتاب هایش خطی بود. من چون دیدم این کتاب ها از دست می رود و ضایع می شود، همه اش را خریدم. ایشان مثل چشمش این کتاب ها را حفاظت می کرد و در زمان حیاتش، آنها را به هیچ کس نشان نمی داد؛ ولی من می دانستم چنین کتابخانه ای دارد. ما کتاب های خطی کتابخانه ایشان را به آستان قدس فرستادیم و کتاب های چاپی اش را هم به مؤسسه آقای مصباح در قم هدیه کردیم.7
جای کتاب را هیچ چیز پر نمی کند
من فکر می کنم اگر بتوانیم فرهنگ کتاب خوانی را در کشور رایج کنیم و در کنار آن، تولید کتاب را هم خوب گسترش دهیم، بخش عمده ای از وظایف فرهنگی دولت جمهوری اسلامی، بدین وسیله انجام خواهد گرفت... کتاب، مقوله بسیار مهمی است. من البته به کارهای هنری و تصویری، تلویزیون یا سینما یا از این قبیل مقولات، خیلی اعتقاد دارم؛ اما کتاب، نقش و جایگاه مخصوصی دارد. جای کتاب را هیچ چیز پر نمی کند و باید کتاب را ترویج کرد.8
مزد بیشتر!
به نظر من، طبقه ناشر در هر بخشی از نشر و طبع، جزو مجموعه های ارزشمند جامعه محسوب می شود؛ چون تولیدکنندگان کتاب و ناشران آن، مهم ترین وسیله انتقال فرهنگ را در اختیار مردممان می گذارند. در این جا نباید کسی بگوید که ناشران به دنبال کسب درآمدند؛ البته این حرف، حرف درستی است؛ ناشران دنبال کسب درآمدند. گاهی مؤلف و مترجم هم همین فکر را می کنند؛ ولی این از ارزش کار آنها نمی کاهد... اگر کسی که این کار را انجام می دهد، نیت مخلصانه داشته باشد و این کار را برای اهداف عالی و الهی بکند، ارزش و مزد او مضاعف و چند برابر می شود.10
جوابی نداریم!
در جنجال علیه ممیزی و سانسور، نباید هدف را گم کرد... این هیچ ربطی ندارد به این که ما با فکر آزاد، موافقیم یا مخالفیم. طبیعی است که ما با آزادی هایی مخالفیم؛ مگر کسی شک دارد؟ ما با بعضی از آزادی ها مخالفیم. ما با آزادی های جنسی، مخالفیم. ما با آزادی گناه، مخالفیم و این کاری است که مردم را به این طرف سوق می دهد. همین الان در کتاب های ما هست؛ در کتاب های منتشر شده الان وجود دارد. اگر خوف این نبود که با گفتن من، نام یک اثر غلطی تکرار شود، اسمش را می گفتم. کتابی که جوانان را به طور واضحی، با شیوه های هنری، به سمت گناه، سوق می دهد! این، یک مسئله فکری نیست که ما بگوییم حالا این کتاب منتشر شود؛ ما هم جوابش را منتشر کنیم. این، جواب ندارد!11
به اعتماد ما می آیند!
خطاست اگر کسی گمان کند ما که نسبت به مسئله مطبوعات و کتاب و نوشتن و نشر در جامعه حساسیت به خرج می دهیم، با تفکر آزاد، با فکر آزاد و با مباحثه آزاد، مخالفیم؛ نه، ما کسانی هستیم که اولین شعارهای این مسائل را داده ایم و الحمدلله تا الآن هم دنبالش بوده ایم؛ اما با آزادی گناه و آزادی ویران گری، مخالفیم. نمی شود اجازه داد که نسل جوان یک کشور که به اعتماد ما می آید کتاب را از شما می خرد و می گوید اینها متدینند و در رأس کار هستند، از این طریق، گمراه یا فاسد شود یا از این طریق، دشمن بخواهد کاری انجام دهد.12
کتاب مقدس مهاجمان فرهنگی!
بی بندوباری و فساد هم یکی از شاخه های تهاجم فرهنگی است؛ اما تهاجم فرهنگی بزرگ تر، این است که در طول سال های متمادی، به مغز ایرانی و باور ایرانی، تزریق کردند که تو نمی توانی؛ باید دنباله رو غرب و اروپا باشی. نمی گذارند خودمان را باور کنیم.
ده ها سال است که نظریات پوپر در زمینه های سیاسی و اجتماعی، کهنه و منسوخ شده و ده ها کتاب علیه نظریات او در اروپا نوشته اند؛ اما در سال های اخیر آدم هایی پیدا شدند که با ادعای فهم فلسفی، شروع کردند به ترویج نظریات پوپر! سال های متمادی است که نظریات حاکم بر مراکز اقتصادی دنیا منسوخ شده و حرف های جدیدی به بازار آمده است؛ اما عده ای هنوز وقتی می خواهند طراحی اقتصادی بکنند، به آن نظریات کهنه قدیمی، نگاه می کنند! اینها دو عیب دارند؛ یکی این که مقلدند؛ دوم این که از تحولات جدید، بی خبرند و همان متن خارجی را که برای آنها تدریس کرده اند، مثل یک کتاب مقدس، در سینه خود نگه داشته اند و امروز به جوان های ما می دهند. کشور ما، مهد فلسفه است؛ اما برای فهم فلسفه، به دیگران مراجعه می کنند!13
پی نوشت ها:
1. بخشی از مصاحبه با مقام معظم رهبری در بازدید از ششمین نمایشگاه بین المللی کتاب.
2. بخشی از پیام مقام معظم رهبری به مناسبت گردهمایی کتاب و کتابخانه، 21/6/1374.
3. بخشی از پیام مقام معظم رهبری به مناسبت گردهمایی کتاب و کتابخانه، 21/6/1374.
4. بخشی از پیام مقام معظم رهبری، 4/10/1372.
5. بخشی از پیام مقام معظم رهبری به مناسبت آغاز هفته کتاب، 4/10/1372.
6. بخشی از مصاحبه با مقام معظم رهبری در جریان بازدید از نمایشگاه کتاب، 26/2/1374.
7. بخشی از سخنان مقام معظم رهبری، 15/5/1374.
8. بخشی از مصاحبه با مقام معظم رهبری در جریان بازدید از نمایشگاه کتاب، 21/2/1372.
10. از سخنان مقام معظم رهبری پس از بازدید از نمایشگاه کتاب در حسینیه امام خمینی(ره)، 28/2/1387.
11. از سخنان مقام معظم رهبری، 28/2/1387.
12. از سخنان مقام معظم رهبری پس از بازدید از نمایشگاه کتاب در حسینیه امام خمینی(ره)، 28/2/1387.
13. از سخنان مقام معظم رهبری، 17/4/1383.