امام غریبی که بر دلها حکومت کرد
برچسپ ها: غریب ، موسی کاظم ، امام کاظم ، معصوم ، امام هفتم
امام غریبی که بر دلها حکومت کرد
یكی از مصائب بزرگ اهل بیت علیهم اسلام همزمان بودن و معاصر بودن آنها با خلفای ظالم و فاسق بنی امیه و بنی عباس بود كه از رساندن هیچ بدی و آسیبی به آنها كوتاهی نمی كردند و علی الدوام برای آنها ایجاد مزاحمت می نمودند.
دشمنی بنی امیه دیرینه بود و به صدر اسلام و به كینه های بدری و خیبری و حنینی باز می گشت، اما بنی عباس هم كه به ظاهر رابطه خویشاوندی با بنی هاشم داشتند و در واقع شعبه ای از بنی هاشم محسوب می شدند در دشمنی ورزیدن با ائمه علیهم السلام اگر از بنی امیه جلوتر نبودند، كه بودند، لكن چیزی در این دشمنی كم نداشتند، چرا كه بنی امیه سه امام از ائمه علیهم السلام را به شهادت رساندند اما بنی عباس هفت معصوم را به شهادت رساندند !!
بنی امیه هیچ یك از معصومان را به حصر و زندان نبردند اما زندانی بودن امام موسی بن جعفر و حصر امام هادی و امام عسكری علیهم السلام در نزد تمام مسلمانان زبان زد می باشد.
اگر بنی امیه امام حسین علیه السلام را در كربلا به طرز فجیعی به شهادت رساندند بنی عباس نیز حسین شهید فخ را در سرزمین فخ كه سرزمینی بین مكه و مدینه بود به شهادت رساندند تا جایی كه از امام جواد علیه السلام نقل شده است كه فرموده اند: پس از فاجعه كربلا هیچ فاجعه ای برای ما بزرگتر از فاجعه فخ نبوده است (1)
حاكم دلها
یكی از دوران سخت بنی عباس، دوران حضرت امام كاظم علیه السلام بوده است كه معاصر هارون الرشید خلیفه خبیث عباسی بوده است، خلیفه ای كه دنبال نان و نام بود. هارون با آن همه قدرت و توسعه منطقه حكومت كه داشت احساس می كرد هنوز دلهای مردم با حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام است و از این امر بسیار ناراحت بود. روزی آن حضرت را در كنار كعبه دید و به او گفت: آیا تو همان كسی هستی كه پنهانی از مردم برای خلافت خود بیعت می گیری ؟!
امام در جواب فرمود:
من بر دل ها حكومت می كنم و تو بر تن ها و بدن ها !!
سلام بر تو ای پدر
هارون كه دنبال نام بود و سعی داشت كه خود را از خویشاوندان پیامبر صلی الله علیه و آله معرفی كند، روزی كه وارد شهر مدینه شده بود و به ظاهر برای زیارت پیامبر صلی الله علیه و آله وارد حرم رسول خدا شده بود انبوهی از جمعیت قبائل قریش و غیرهم اطراف او را فرا گرفته بودند. هارون در این حال رو به قبر پیامبر صلی الله علیه و آله نمود و گفت:
دشمنی بنی امیه دیرینه بود و به صدر اسلام و به كینه های بدری و خیبری و حنینی باز می گشت، اما بنی عباس هم كه به ظاهر رابطه خویشاوندی با بنی هاشم داشتند و در واقع شعبه ای از بنی هاشم محسوب می شدند در دشمنی ورزیدن با ائمه علیهم السلام اگر از بنی امیه جلوتر نبودند، كه بودند، لكن چیزی در این دشمنی كم نداشتند
سلام بر تو ای پیامبر خدا ! درود بر تو ای پسر عمو !
او می خواست در بین آن جمع عموزادگی خود را به رخ آنان بكشد در حالیكه بسیار نزدیك تر از او به پیامبر صلی الله علیه و آله در آن جمع حضور داشت!
حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام كه از هدف هارون آگاه بود به نزدیك قبر نبی مكرم اسلام صلی الله علیه و آله رفت و با صدای بلند به گونه ای كه هارون و دیگران بشنوند فرمود:
سلام بر تو ای پیامبر ! سلام بر تو ای پدر!
هارون دستپاچه شد و رنگش برافروخته و گفت : واقعا این افتخار است! (2)
بیزار از ظالم اما کنار او
یكی از وقایع زندگی امام موسی بن جعفر علیهماالسلام كه حاكی از مبارزه پنهانی آن حضرت با طاغوت زمانش بود كه دانستن آن بسیار لازم و جالب می باشد داستان صفوان جمال است كه شخصی شتردار بوده كه از راه كرایه دادن شتر امرار معاش می نموده است. وی از شیعیان موسی بن جعفر علیهماالسلام بوده است. روزی به خدمت آن حضرت می رسد. امام در همان ابتداء به او می فرمایند:
ای صفوان ! همه چیز تو و همه كارهای تو زیبا و نیكو است جز یك كار.
صفوان با تعجب و نگرانی می پرسد: فدایتان شوم كدام كار؟!
حضرت می فرمایند:
این كه شترهایت را به این مرد (یعنی هارون الرشید) كرایه داده ای !!
صفوان می گوید:
من برای كار خلافی مثل شكار تفریحی و گناه و غیر آن به او كرایه ندادم بلكه فقط برای این كه به سفر حج برود كرایه داده ام، تازه قرار بر این شد كه خودم نیز همراه آنان نباشم [ چون به طور معمول كسی كه حیواناتش را كرایه می داد خود نیز به همراه مسافران به سفر می رفت] بلكه غلامانم را با او خواهم فرستاد!
حضرت فرمود:
آیا دوست نداری تا هارون زنده بماند و از سفر حج برگردد تا بتواند كرایه شترهایت را بدهد ؟!
او گفت: چرا دوست دارم.
لحظه لحظه زندگی اهل بیت علیهم السلام برای بشریت تا قیامت دارای درس و عبرت می باشد، چه در زندان باشند و چه در حصر و چه در رأس حكومت و چه در حال قیام و چه در حال قعود. در هر حال فعل آنها حجت و نشستن و برخاستن آنها الگو می باشد.
آن حضرت فرمود:
همین اندازه كه دوست داری یك ظالمی زنده بماند تو از آنان خواهی بود و هر كس كه از ظالمان باشد در آتش جهنم قرار خواهد گرفت !!
صفوان كه تحت تأثیر فرمایش حضرت واقع شد به سرعت رفت و تمامی شترهایش را فروخت ! خبر این كار وی به گوش هارون رسید و هارون او را فرا خواند و به او گفت: شنیده ام كه شترهایت را فروخته ای!!
او گفت: درست است.
هارون گفت: برای چه؟
صفوان گفت: چون دیگر پیر شده ام و غلامانم نیز به خاطر پیری و عدم رسیدگی من از زیر كارها در می روند!
هارون گفت: هرگز این چنین نیست. هیهات! هیهات! من می دانم كه چه كسی این كار را به تو یاد داده است، موسی بن جعفر به تو در این مورد اشاره نموده است !
صفوان می گوید: به او گفتم :مرا با موسی بن جعفر چه كار ؟!
هارون به او گفت: بس كن، اگر حسن صحبت دیرینه نبود تو را می كشتم !! (3)
در همه حال امام عالَم
لحظه لحظه زندگی اهل بیت علیهم السلام برای بشریت تا قیامت دارای درس و عبرت می باشد، چه در زندان باشند و چه در حصر و چه در رأس حكومت و چه در حال قیام و چه در حال قعود. در هر حال فعل آنها حجت و نشستن و برخاستن آنها الگو می باشد. تمام بشریت باید درس مبارزه با ظلم را از امام موسی بن جعفر علیهماالسلام بیاموزند كه اگر عده و عُده برای قیام نداشتند لااقل از مبارزه منفی زیركانه علیه طاغوت و ظلم دست نكشیدند!
پی نوشت:
1) بحارالانوار ج 48 ص 165.
2) همان ج 25 ص 243.
3) وسائل الشیعه ج 12 ص132 .
حمید حاج علی
مدّرس حوزه علمیه
بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان