سنت حاکمیت صالحان در زمین

برچسپ ها: صالحان ، حکومت

Print Friendly and PDF

سنت حاکمیت صالحان در زمین


ظهور


پس از شناخت اجمالی سنت ها اکنون به یکی از این سنن که در قرآن کریم بارها و بارها به آن توجه داده شده و در کلام معصومین علیهم السلام بیش از هر موضوع دیگری بدان پرداخته شده است، اشاره می کنیم.

یکی از سنت های الهی در جامعه و تاریخ، بحث آینده جهان و خلافت مومنین در زمین است. خداوند در آیات متعدد، حاکمیت و وراثت زمین را، از آن مومنان صالح دانسته است و اگر در طول تاریخ، بعضی از زمانها در جامعه اسلامی، حاکمیت از آن صالحان نبوده است؛ نقص از خود مومنان و صالحان بوده وگرنه وعده حق حتمی است و تا تمام شرایط جمع نشود، سنت الهی جاری نمی گردد.

این آیات علاوه بر اینکه سنت الهی مبنی بر حاکمیت صالحان را بیان می کند، فرجام و سرنوشت تاریخ را پیروزی ایمان و عمل صالح در تمام زمین بیان می نماید و از نمونه های بارز این سنت، البته در قسمت محدودی از زمین، انقلاب اسلامی ایران است که نتیجه آن حاکمیت صالحان بر امت اسلامی است. اکنون ما به بررسی چند نمونه از این آیات می پردازیم:

«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دینَهُمُ الَّذِی ارْتَضى‏ لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنی‏ لا یُشْرِكُونَ بی‏ شَیْئاً وَ مَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ:[1]خداوند به آنانى كه از شما ایمان آورده و كارهاى پسندیده انجام داده‏اند وعده مى‏دهد كه در روى زمین جانشینشان كند همان طور كه پیشینیان را نیز جانشین كرد و دینشان را كه براى آنها پسندیده، مستقر سازد و بعد از نگرانیها، ترس آنان را به امنیت مبدّل خواهد نمود. مرا بندگى كنید هیچ چیز را شریك من قرار ندهید و اگر كسى بعد از این كافر شود، از گروه فاسقین است.»

خداى سبحان به كسانى كه ایمان آورده و عمل صالح انجام مى‏دهند، وعده مى‏دهد كه به زودى جامعه‏اى برایشان تكوین مى‏كند كه به تمام معنا صالح باشد، و از لكه ننگ كفر و نفاق و فسق پاك باشد، بر عقاید افراد آن و اعمالشان جز دین حق، چیزى حاكم نباشد؛ ایمن زندگى كنند، ترسى از دشمن داخلى یا خارجى نداشته باشند، از كید نیرنگبازان و ظلم ستمگران آزاد باشند.

این كه به سبب وجود پزشك بیمارى شفا پیدا كند؛ امرى شناخته شده است؛ ولى اگر پزشكى مدعى آن شود كه بیمارى را كه از مرض خود لرزان است؛ نیرومندترین مرد جهان سازد، امرى بعید و مستبعد است ولی قرآن مى‏گوید كه اراده خدا نه تنها استضعاف را از مستضعفان دور مى‏سازد؛ بلكه آنان را پیشوایان و رهبران بشر قرار مى‏دهد و این هدف برتر حركت تاریخ است .

علامه طباطبایی (ره) در "المیزان" بر این مطلب تأکید می کند که: وعده استخلاف در آیه، جز با اجتماعى كه با ظهور مهدى علیه السلام بر پا مى‏شود با هیچ مجتمعى قابل انطباق نیست‏ و این مجتمع طیب و طاهر با صفاتى كه از فضیلت و قداست دارد؛ هرگز تا كنون در دنیا منعقد نشده و دنیا از روزى كه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مبعوث به رسالت گشته تاكنون، چنین جامعه‏اى به خود ندیده، ناگزیر اگر مصداقى پیدا كند؛ در روزگار مهدى علیه السلام خواهد بود ؛ چون اخبار متواترى كه از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه اهل بیت علیهم السلام در خصوصیات آن جناب وارد شده؛ از انعقاد چنین جامعه‏اى خبر مى‏دهد .[2]

بنابر این شأن نزول این آیه در مهدى آل محمد عجّل اللَّه تعالى فرجه الشریف است.

عیّاشى به سند خودش از امام سجاد علیه السلام چنین روایت كرده: «آن حضرت این آیه را قرائت نموده و فرمود: و اللَّه اینهایى كه در آیه وصف شده درباره ما اهل بیت وارد آمده كه خداوند به دست مردى از ما كه او مهدى این امّت است، چنین كند و آن كسى است كه رسول اللَّه صلی الله علیه و آله فرمود : اگر از دنیا باقى نماند مگر یك روز، خداى تعالى آن روز را بلند می گرداند؛ تا اینكه مردى از عترت من بیاید كه اسم او اسم من باشد و زمین را از عدل و مساوات پر كند؛ همان طورى كه پر از ظلم و جور شده باشد[3].

تفسیر نور نیز این معنا را تأیید نموده و بیان می کند: در این آیه وعده‏ى‏ خداوند پیروزى آن دینى است كه خداوند پسندیده: «دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضى‏ لَهُمْ» و دینى كه خدا پسندیده و اعلام كرده، همان مكتب غدیر خم است. اسلام، دین آینده‏ى جهان است. آینده‏ى تاریخ به سود مومنان و شكست سلطه‏ى كافران است .[4]

«وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ[5]: و همانا در زبور پس از تورات نوشتیم كه زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.» صلحائى كه وارثان همه زمین‏اند اصحاب صاحب الزمانند كه در آخر الزمان مشارق و مغارب زمین را به حوزه تصرف درآورند. این آیه یكى از آیات دالّه بر ظهور مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف و رجعت ائمه علیهم السلام است .[6]

بنا بر آیات و روایات متعدد، سنّت الهى آن است كه بندگان صالح، حاكم و وارث جهان باشند و پیشگویى‏هاى قرآن قطعى می باشد. در بعضى روایات مى‏خوانیم كه اهل بیت پیامبر اکرم علیهم السلام دوباره زنده و وارثان زمین خواهند شد.[7]

سنت های الهی لطف بیکران خداوند نسبت به انسان ها و در حقیقت مجرای تحقق اراده الهی در تمام هستی می باشند. در میان این سنت ها، آنچه انسان را امیدوار و دلگرم به ادامه حیات و مبارزه با سختی ها و ظلم و ستم ها می کند؛ سنت حاکمیت صالحان است که وعده شیرین زندگی در سایه ی حکومت عدل الهی به رهبری حضرت مهدی علیه السلام، را به انسانها می دهد

«وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ:[8]و ما اراده كردیم كه بر آن مردم ضعیف شده در روى زمین منّت گذاریم و آنان را رهبران مردم كرده و وارثانشان نماییم‏.»

این كه به سبب وجود پزشك بیمارى شفا پیدا كند؛ امرى شناخته شده است؛ ولى اگر پزشكى مدعى آن شود كه بیمارى را كه از مرض خود لرزان است؛ نیرومندترین مرد جهان سازد، امرى بعید و مستبعد است ولی قرآن مى‏گوید كه اراده خدا نه تنها استضعاف را از مستضعفان دور مى‏سازد؛ بلكه آنان را پیشوایان و رهبران بشر قرار مى‏دهد و این هدف برتر حركت تاریخ است .

آنان هر چه زودتر به آنچه در تصرف مستكبران است، از نعمتها و زیورها، دست خواهند یافت و آنان را میراثبران قرار می دهیم . و هنگامى كه مستضعفان به قدرت برسند، ریشه‏هاى فساد را از بن بركنند و چنان كنند كه خداوند متعال با فرعون و اطرافیان او كرد[9].

بنابر این سنت های الهی لطف بیکران خداوند نسبت به انسان ها و در حقیقت مجرای تحقق اراده الهی در تمام هستی می باشند. در میان این سنت ها، آنچه انسان را امیدوار و دلگرم به ادامه حیات و مبارزه با سختی ها و ظلم و ستم ها می کند؛ سنت حاکمیت صالحان است که وعده شیرین زندگی در سایه ی حکومت عدل الهی به رهبری حضرت مهدی علیه السلام، را به انسانها می دهد و آنچه ما باید نسبت به آن کوشا باشیم توجه به سایر سننی است که حرکت بر وفق آنها ما را زودتر به این حکومت شیرین می رساند و از چشمه ی زلال مهدوی بهره مند می سازد.


پی نوشت:

[1] نور / 55

[2] محمد حسین طباطبایی ، المیزان ، ج 15 ، ص 215 .

[3] نصرت امین ، همان ، ج‏9، ص 144 و 145 .

[4] محسن قرائتی ، نور ، ج 8 ، ص 204 و 205 .

[5] انبیاء / 105.

[6] عبدالحسین طیب ، همان‏ ، ج 9 ، ص 254 .

[7] على بن ابراهیم قمى ، تفسیر قمی ، ج 2، ص 297.

[8] قصص / 5

[9] محد تقی مدرسی ، همان ، ج 9 ، ص 246 و 247 .

اشتراک گذاری


مطالب مرتبط

حکومت مختار

مختار بن ابی عبیده ثقفی ، پنج سال پس از حادثه کربلا و یک سال پس از نهضت توابین ، در سال 66 هجری در کوفه قیام کرد . هدف نهضت او خونخواهی حسین (ع) و انتقام از قاتلان شهدای کربلا و جنایتکارانِ حادثه عاشورا بود . قیام او و خونخواهی اش موجب خرسندی ائمه بود . از امام باقر (ع) روایت شده که : « لاتَسُبوا الُمخْتارَ فَاِنهُ قَدْ قَتَلَ قَتَلَتَنا وَ طَلَب بِثأرِنا » .(414) مختار را ناسزا نگویید ، چرا که او قاتلان ما را کشت و به خونخواهی ما برخاست . خلاصه ای از قیام او ( طبق نفس المهموم ) چنین است :