افتخار
*پرتوی از سیره و سخن افتخارانگیز سفیر بهار*
سفیر اندیشمند و خودساخته و پرواپیشهی امام حسین، جناب مسلم، از دینشناسان و قانونشناسان و انسانشناسان بود و در نگاه و نظرش به انسان، فرزندان آدم را *بِما هُوَ انسَان* *داری کرامت ذاتی و حرمت و حقوق بنیادی میدید.*
نام پر افتخار خدیجه
روزگاری می شد که قریش از مکتب پیامبران دور شده و تحت حاکمیت جاهلیت غوطه ور بود. ناگهان در این محیط تاریک، در خانه خویلد، ستاره ای درخشید؛ دختری که نامش را خدیجه نهادند و در همان فضای مخوف و مکدر، رشد یافت. او به پرسش های مبهمی می رسید و به تازه هایی روشن دست می یافت. از همان ابتدا، از بت ها بی زار بود. روحی سرشار از انسانیت داشت و همواره با مستضعفان، با محبتی خاص رفتار می کرد.
مایه افتخار
بیستم جُمادی الثّانی، چشم ها در انتظار مولودی مبارک، از پیامبر گرامی اسلام حضرت محمّد صلّی الله علیه و آله وسلّم بودند. دست ها به سوی آسمان بلند و دل ها در نجوای الهی فرو رفته بودند. حضرت خدیجه علیهاالسّلام هم، میهمان چهار بانوی بزرگ بهشتی بودند.