سپاهان
محبت ما به اهلبیت علیهمالسلام واقعی است؟
آيا معياري وجود دارد كه ما از طريق آن به اين شناخت برسيم كه آنچه گفته مي شود لقلقه زبان و از روي احساسات نيست بلكه از روي شناخت و واقعيت است. با مراجعه به آموزه هاي دين مي توان معيارهايي را بدست آورد كه محبت واقعي افراد نسبت به اهل بيت عليه السلام را نشان دهد.
عواملی که انسان را عاقبت بخیر می کند
بالواقع مطلب مهم اين ايه دو امر است اول اينكه سلامتي نفس موجب سعادت مندي و سالم ماندن در اين عبور از اين گذرگاه هاست و دوم اينكه حفظ و نگهداري نفس از محرمات و انجام واجبات، سلامتي ان را در همه مراحل زندگي تضمين مي كند
ابر سیلی
دخترم بر تو مگر غیر از خرابه جا نبود
بار بگشایید، اینجا کربلاست...
مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دَم جَرَس فریاد می دارد که بربندید محملها
پرواز از بالای برج
سلام بر حسین علیه السلام ، سلام بر زیبایی و ستایش خوبی و گشودن پنجره ای رو به بهشت و هم نوایی با فرشتگان آسمانی است.
باز خوانی مصائب یک امت
یک قصه بیش نیست، غم عشق و وین عجب کز هر زبان که می شنوم نامکرر است بازگویی مصائب عاشورا و یادآوری فصلهای گوناگون این حماسه جاوید، علاوه بر بیداری، حسّ ظلم ستیزی و عدالت خواهی در جامعه، موجب تجدید حیات اسلام و احیای ارزشهای فراموش شده می باشد، به همین جهت، این جمله در میان اندیشمندان اسلامی معروف شده که: «اَلاِْسْلامُ مُحَمَّدیُّ الْحُدُوثِ وَ حُسَیْنیُّ الْبَقاءِ؛ اسلام را حضرت محمد صلی الله علیه و آله به جهان بشریت عرضه نمود و حسین بن علی علیهماالسلام از آن پاسداری و حمایت کرد.» ذکر مصیبت عاشورا وسیله ایست برای رساندن پیامها و سخنان امام حسین علیه السلام به جهانیان در طول تاریخ تشیع.
هفته دفاع مقدس
هشت سال دفاع مقدس، حدیث ماندگار پایداری، دلاوری و فداکاری ملتی است که در راه دفاع از مکتب، انقلاب و میهن اسلامی خویش، قله های بلند رشادت و شهادت را درنوردید و دشمن را در رسیدن به اهداف خود ناکام گذاشت.
خانواده ی سالم با محیط زندگی سالم
در نظرگاه اسلام خانواده از تقدس ویژه ای برخوردار است؛
زیباترین ایثار
«وَ یطعمونَ الطَّعامَ علی حُبّهِ مسکیناً وَ یتیماً و اَسیراً. اِنَّما نُطعِمُکُم لِوَجهِ اللّهِ لا نُریدُ مِنکم جَزاءً وَ لا شُکُوراً؛ آنان که به عشق خدا مسکین و یتیم و اسیر را غذا میدهند، [میگویند]: ما به خاطر خدا به شما غذا میدهیم و از شما تشکر و پاداشی نمیطلبیم». (سوره انسان، ایه 8 و 9)
فرزندا ن خورشید
نسیمی که، از جانب نخلستان، به سوی شهر می وزید، مانند پرنده ای تازه وارد، در کوچه پس کوچه ها،بال بال می زد و به این سو و آن سو می رفت.مادر، دلش می خواست، با نسیم هم سخن شود و او را میهمان کاشانه اش کند، تا شاید، اندکی، از تب و گرمای فرزندانش کاسته شود.مادر، همچنان به کوچه ها می نگریست، کوچه های خالی مدینه،گویا که کوچه ها و آن خانه های کاهگلی و رنگ پریده نیز،تب داشتند.