یوم العظیم
برچسپ ها: یوم العظیم



ای آنکه ختم الانبیاء را جانشینی | شایسته ی نام امیرالمومنینی |
زیبایی گلواژه ی مهر و محبّت | از بهترین های خدا روی زمینی |
ای بی بدل، ای بی مَثَل، ای مرد اوّل | در هر صفاتی که بگویم بی قرینی |
با ذوالفقار و شهسواری ات همیشه | از میمنه تا میسره طوفان ترینی |
ای حیدر کرّار ای شیر خداوند | تو ریشه ی شیر نر امّ البنینی |
تو از همان روز ازل شیر خدایی
فرمانروای عرصه ی قالو بلایی
آیات چشمان تو ما را با خدا کرد | مهر تو زنگار دل ما را طلا کرد |
از کوله بار خویش جز پاکی ندیدیم | انگار لبهای شما ما را دعا کرد |
من دوزخی بودم نه اهل جنّتُ ُالعشق | جای مرا آقایی تو جابجا کرد |
یک عمر در سجّاده ها نام تو بردیم | تا در کنار تو خدا ما را صدا کرد |
خیر از جوانی اش ببیند آن کسی که | بال مرا در آسمان تو رها کرد |
من کنج ایوان طلا میخواهم آقا
بعد از نجف، یک کربلا میخواهم آقا
سجّاده ی تو بوی جبرائیل می داد | چشمت هزاران آبرو بر نیل می داد |
تو جمله ی پیغمبرانی و به دستت | گاهی خدا تورات و گه انجیل می داد |
هر شب به پاس احترام تو خدایت | در آسمانها مجلسی تشکیل می داد |
پروردگارت کارهای خانه ات را | هر روز و هر شب دست میکائیل می داد |
گرد و غبار لحظه ی جنگیدن تو |
همواره بوی صور اسرافیل می داد |
تو بی نظیر عالمی همتا نداری
تو شاهکار حضرت پروردگاری
باید شما را در فراسوی زمان دید | در آسمان بیکرانِ بیکران دید |
باید سوار بال های سال نوری | پرواز کرد و آن سوی هفت آسمان دید |
در لابلای آیه های سبز توحید | در ابتدا تا انتهای یک اذان دید |
از چه مسلمان دو چشمانت نباشم؟ | وقتی خدا را در نگاهت می توان دید |
سنّ تو را وقتی که پرسیدم ز مردم | چشمم فقط سرهای در حال تکان دید |
روزی یتیم کوچه گرد کوفه خود را | بر شانه های پیرمردی مهربان دید |
یاد صدای گریه ی چاه تو کردم | وقتی نگاهم بلبلِ آتشفشان دید |
من با صدای پای تو مأنوس هستم
با نان و با خرمای تو مأنوس هستم
یک پرده از حُسن تو جنّاتُ النّعیم است | دستت تجلّی گاه رحمان و رحیم است |
نام تو معراج تمام انبیاء بود | یک گوشه از مصداق آن طور کلیم است |
شأن نزول آیه های مومنونی | عطر نفس های تو بر دوش نسیم است |
از روی تو وجه خدا را می توان دید | با حُبّ تو هر کافری عبدالکریم است |
اینجا اگر خانه نشین بودی غمی نیست | تنها زمان بعثتت یوم العظیم است |
هر شیعه بشناسد علیّ این زمانش | در ضربه ی احزاب تو بی شک سهیم است |
بی معرفت آنکه رهی جز تو گزیند | راه علی تنها صراط المستقیم است |
لعنت به آنکه دشمن حقّ الیقین است
تا به ابد حیدر امیرالمومنین است