بی ارزشی دنیا
برچسپ ها: خیر ، ا فلا تعقلون ، یتقون ، للذین ، الاخره ، وللدار ، ولهو ، لعب ، الا ، الدنیا ، الحیات ، وما
وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ «32»
و زندگى دنيا جز بازى و سرگرمى نيست و البتّه خانهى آخرت، براى تقوا پيشگان بهتر است. آيا نمىانديشيد؟
نکته ها
اگر دنيا مزرعهى آخرت قرار نگيرد، بازيچه مىشود و مردم مانند كودكانى كه سرگرم به اسباب بازىهايى چون: مال و مقام و ... شدهاند. مثل صحنهى نمايش كه يكى لباس شاه مىپوشد، ديگرى نقش نوكر را بازى مىكند و سوّمى وزير مىشود، ولى ساعتى بعد كه همهى لباسها و نقشها كنار مىرود، مىفهمند كه همهى عناوين، خيالى بيش نبود.
خير بودن آخرت به خاطر آن است كه هم لذّتهايش آميخته به رنج نيست و هم زودگذر و موهوم و خيالى نيست.
با توجّه به آيات ديگر قرآن، نبايد اين آيه را دعوت به رهبانيّت و ترك دنيا دانست.
جلد 2 - صفحه 442
كلمهى «لَعِبٌ» به كارى گفته مىشود كه قصد صحيحى در آن نباشد و كلمهى «لَهْوٌ» به كارى گفته مىشود كه انسان را از كارهاى مهم و اصلى باز دارد. «1»
شباهت دنيا به لهو و لعب از جهاتى است:
الف: دنيا مثل بازى، مدّتش كوتاه است.
ب: دنيا مثل بازى، تفريح و خستگى دارد و آميختهاى از تلخى و شيرينى است.
ج: غافلان بىهدف، بازى را شغل خود قرار مىدهند.
د: دنياگرايى مثل بازى، انسان را از اهداف مهم باز مىدارد.
پیام ها
1- دنيا محورى، فكرى كودكانه و پوچ است. (لهو ولعب معمولًا كار كودكان است و سرگرم شدن به دنيا انسان را از آخرت باز مىدارد) «لَهْوٌ وَ لَعِبٌ»
2- راه نجات از حسرت آخرت، فكر و تعقّل است. يا حَسْرَتَنا ... أَ فَلا تَعْقِلُونَ
3- خردمند، فريب دنيا را نمىخورد. وَ لَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ ... أَ فَلا تَعْقِلُونَ
4- بكار نگرفتن انديشه، زمينه توجّه به دنيا وغفلت از آخرت است. «أَ فَلا تَعْقِلُونَ»
5- غفلت از آخرت، سبب توبيخ است. «أَ فَلا تَعْقِلُونَ»
6- تعقّل و تقوا، ملازم يكديگرند. «يَتَّقُونَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ»
«1». مفردات راغب.