سيّده نساء العالمین

سخن گفتن در مورد شخصیت بی نظیری چون فاطمه زهرا(س) بسیار مشكل است، بانویی كه خود معصومه، پدر معصوم، شوهر و دو فرزندش معصومند ومدال افتخار سیده نساء العالمین را در آفرینش به خود اختصاص داده است.
پیرامون شخصیت آسمانی بانوی بانوان جهان حضرت فاطمه زهرا(س) كتاب های بسیاری نوشته اند، اما گویا اگر هزاران برابر آن نیز قلم می زدند باز قطره ای در مقابل اقیانوس بی كرانه فضیلت های حضرتش بود.
آن حضرت را فاطمه نامیده اند چون كه مردم از شناخت حقیقت او دور مانده و محروم شده اند. قال الصادق(علیه السلام): انّما سميّت فاطمة لانّ الخلق فطموا عن معرفتها. در جامعه كنونی ما،زن به سرعت عوض می شود،تهاجم فرهنگی وجنگ نرم به راه انداخته دشمن زن را از آن چه هست دور می سازد وهمه خصوصیات وارزش های درونی ومعنوی را از او می گیر ند تا از او موجودی بسازند كه می خواهند، ومی بینیم كه بعضا می سازند و ساخته اند. ما مسلمانیم وافتخارمان همین است، زن جامعه ما، وابسته به یك تاریخ، فرهنگ، مذهب و جامعه ای است كه روح و سرمایه اش را از اسلام گرفته است، زنی كه در چنین جامعه ای زندگی می كند نمی تواند از اسلام بی نیاز ونسبت به آن بی تفاوت بماند.حال آن چه كه مهم است ودارای اهمیت،این است كه چهره و الگوی معنوی بزرگ بانوی عالم اسلام حضرت فاطمه الزهرا(س) به جهت هدایت معنوی دختران وزنان تبیین شده ونهادینه گردد.
در یك جامعه، دانشمندان، گروه روشنفكران آگاه و مسئول، كارشان نشان دادن راه است و شناساندن مكتب یا مذهب وآگاهی بخشیدن به مردم، ومردم مسئولیتشان روح دادن ونیرو و حركت بخشیدن است. یك جامعه با مغز دانشمندانش می اندیشد و با قلب مردمش عشق می ورزد. در جامعه ای اگر ایمان و اخلاص و فداكاری كم است، مسئول مردم اند و اگر شناخت درست،بینایی و بیداری وآگاهی منطقی و آشنایی عمیق و راستین با مكتب و معنی و هدف و حقایق مكتب كم است مقصر دانشمندان اند.
سال های متمادی و بس قرن ها در ايّام فاطمیه گریسته ایم و در ولادت بزرگ بانوی عالم اسلام جشن وسرور به پا كرده ایم و به یكدیگر تبریك گفته ایم، غافل از اینكه شخصیت حضرت فاطمه زهراء(س) را به نسل جوان معرفی ننموده ایم؟!
امام علی(ع) وقتی به پیروانش آگاهی و عظمت وعزت می بخشد كه پیروانش بدانند او كیست. عشق وایمان پس از شناختن است كه روح می دهد و حركت می آورد وسازندگی. و این چنین است حضرت فاطمه زهراء(س) چهره ای كه در پشت مدح و ثنا ها و گریه و ناله های همیشگی پیروانش پنهان مانده است !!! در برهه كنونی كه دختران جوان برای رشد وتعالی روحی ومعنوی خویش به دنبال الگوی معنوی باید باشند چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است ؟!!در عصر حاضر با واقعیتی كه مواجهیم،ایجاد یك تضاد است و یك بحران و یك دگرگونی و فرو ریختن و آشفتگی بسیار شدید در خصوصیات انسانی و رفتار وعادات اجتماعی و طرز تفكر، واصولا تغییر شكل انسانی كه باعث در تضاد بودن زن متجدد كنونی با زن سنتی شده است.به وجود آمدن این تضاد ودگرگونی امری كاملا طبیعی است،چرا كه زمان امری متغیر است وآنچه كه مسلم است این است كه متغیر را هرگز نمی توان ثابت كرد وبه تبع آن سنت ها و عادت ها وشكل ها نیز دگرگون می شود.نسل جوان كنونی الگوی ایده آل معنوی را می طلبد،كه بتواند در مسیر سیر الی الله گام بردارد و به آرامش روحی و روانی برسد. حضرت فاطمه زهراء(س) آمد تا دفتر آفرینش بدون غایت نماند، فاطمه آمد تا دفتر زنان عالم بی سر مشق نماند، فاطمه آمد تا دست اندر كاران تعلیم وتربیت اسلامی الگوی معنوی كاملی را به نسل جوان معرفی نمایند. حضرت فاطمه زهراء(س) یك زن بود آن چنان كه اسلام می خواهد كه زن باشد. تصویر سیمای او را پیامبر، خود رسم كرده بود و او را در كوره های سختی و فقر و مبارزه و آموزشهای عمیق و شگفت انسانی خویش پرورده و ناب ساخته بود.وی در همه ابعاد گوناگون زن بودن نمونه شده بود.حضرت فاطمه زهراء(س) مظهر یك دختر بود در برابر پدرش.حضرت فاطمه زهراء(س) مظهر یك همسربود در برابر همسرش.حضرت فاطمه زهراء(س) مظهر یك مادربود در برابر فرزندانش.حضرت فاطمه زهراء(س) مظهر یك زن مبارز ومسئول، در برابر زمانش و سرنوشت جامعه اش بود. فاطمه نمونه عالی انسان است، او یك اسوه ویك نمونه است برای هر زنی كه می خواهد شدن خویش را خود انتخاب كند،و زنی كه می خواهد از مرحله بودن به شدن نائل شود. آری فاطمه با طفولیت شگفتش،با مبارزه مداومش در دو جبهه خارجی و داخلی،در خانه پدرش،در خانه همسرش،در جامعه اش،در اندیشه ورفتار وزندگیش، چگونه بودن را به زن پاسخ می دهد.
الگو سازی، یكی از راه های تربیت انسان هاست. اگر الگو ها،مثبت ومتعالی باشند،انسان ها به سوی كمال و نور،هدایت می گردند. و بر عكس،اگر الگوها،در جهت منفی و مسایل نفسانی و شهوانی باشند،الگو برداران نیز به همان سمت و سو جذب و تنزل خواهند یافت.فرهنگ غرب الگو سازی را بسیار جدی گرفته است وبا در اختیار داشتن انواع ابزارهای پیشرفته ی ارتباطی،تلاش گسترده ای را برای تحمیل الگوهای مورد نظر خود به عمل می آورد ودر این زمینه موفق شده است كه مشخصه های فرهنگ تحمیلی یعنی مد گرایی، مصرف زدگی، تن آرایی،شهوت رانی،لاابالیگری جنسی و مادیت را در قالب الگوهای سیاسی،هنری، تخیلی، اجتماعی، در جوامع ترویج نماید.اسلام نیز الگو را بسیار موثر در هدایت جامعه به سوی رستگاری می شناسد و لذا هم در قرآن كریم به معرفی الگوهای مثبت و هادیان نور پرداخته است وهم در عالم واقع، پیامبران،ائمه معصومین(ع) واولیا را به عنوان رهسپاران دیار سبز رستگاری و فلاح و آزادگی و بندگی حق تعالی و رشد و شكوفایی استعدادهای انسانی معرفی فرموده و مومنان را به تبعیت و الگو گیری از آنان فرا خوانده است.برای زنان،الگوهایی چون حضرت زهرا و حضرت زینب كبری- سلام الله علیها –با فضایل بی شمار،مطرح هستند كه صرف نظر از جنبه های مافوق بشری،زندگی وتلاش و حركت و جهت گیری آنان در زندگی شخصی و اجتماعی،درس های زیادی برای آموختن و عمل كردن و خوشبخت شدن دارد،كه زنان بایستی به این الگوها اقتدا كنند.این الگوها در زمینه های شخصی عبارتند از:
1. عبادت و انس با پروردگار و تقویت بنیه ی معنوی
2. تربیت فرزندان و انجام رسالت مادری
3. رسیدگی به وضعیت خانواده و همسر و ایجاد آرامش در كانون خانواده.
4. همكاری وپشتیبانی از فعالیت های اجتماعی همسر.
5. پرهیز از تجمل گرایی و زندگی اشرافی.
ودر میدان فعالیت های سیاسی و اجتماعی دارای مشخصه هایی چون:
1. حفظ هویت اسلامی
2. حفظ عفت و حجاب اسلامی
3. دفاع از ارزش های اسلامی و ولایت و فداكاری در راه اسلام
4. حضور در صحنه های علمی،فرهنگی و اشتغال در كارهای متناسب با شان وتوان
5. فهم درست و هوشیاری در شناختن موقعیت ها و انتخاب راه
6. ایثار و گذشت وكمك به فقرا و محرومان جامعه
7. پرهیز از تبرج وخود نمایی و خود آرایی
در حقیقت قابل پرسش است كه آیا الگویی در جهان بشریت برتر و بهتر از حضرت فاطمه زهرا(س) است.او كه هر كلمه و اشاره اش سر مشق و الگو است.میلاد فرخنده و با سعادت اسوه تمام عیار مکارم و قله رفیع فضائل صدیقه کبری، حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) مبارك باد.
طاهره صاحب الزّمانی