معمّای حلّ نشدنیِ یک شخصیت
برچسپ ها: نشدنی ، حل ، معما ، شخصیت
معمّای حلّ نشدنیِ یک شخصیت
شخصیت والای مولای متقیان امام علی علیه السلام تبلور واقعی از توحید، عدالت، شهامت، شجاعت و اخلاق نیكو بوده و بهترین الگو برای تمام مسلمانان جهان است. سعی ما در این نوشتار بر این است که با چند سطری مختصر شخصیت والای آن امام همام و پدر و مادر بزرگوارشان را بازگو کنیم.
از تبار یكتاپرستان
امیرمۆمنان علیه السلام از صلب پدری چون ابوطالب دیده به جهان گشود. ابوطالب بزرگ بطحاء (مكه) و رئیس بنی هاشم بود. سراسر وجود او، كانونی از سماحت و بخشش، عطوفت و مهر، جانبازی و فداكاری در راه آیین توحید بود.
در همان روزی كه عبدالمطلب جد پیامبر صلى الله علیه و آله در گذشت، آن حضرت هشت سال تمام داشت. از آن روز تا چهل و دوسال بعد، ابوطالب حراست و حفاظت پیامبر را، در سفر و حضر، برعهده گرفت و با عشق و علاقه بی نظیری در راه هدف مقدس پیامبر صلى الله علیه و آله كه گسترش آیین یكتاپرستی بود جانبازی و فداكاری كرد.
تولدی منحصربفرد
مادر وی، فاطمه، دختر اسد فرزند هاشم است. وی از نخستین زنانی است كه به پیامبر صلى الله علیه و آله ایمان آورد و پیش از بعثت از آیین ابراهیم علیه السلام پیروی می كرد. او همان زن پاكدامنی است كه به هنگام شدت یافتن درد زایمان راه مسجد الحرام را پیش گرفت و خود را به دیوار كعبه نزدیك ساخت و چنین گفت:
خداوندا، به تو و پیامبران و كتاب هایی كه از طرف تو نازل شده اند و نیز به سخن جدم ابراهیم سازنده این خانه ایمان راسخ دارم، پروردگارا! به پاس احترام كسی كه این خانه را ساخت و به حق كودكی كه در رحم من است، تولد این كودك را بر من آسان فرما.
لحظه ای نگذشت كه فاطمه به صورت اعجازآمیزی وارد خانه خدا شد و در آنجا وضع حمل كرد. (مجمع البیان، ج 4 ص 37)
این فضیلت بزرگ را اکثر محدثان و مورخان شیعه و دانشمندان علم انساب در كتابهای خود نقل كرده اند. در میان دانشمندان اهل تسنن نیز گروه زیادی به این حقیقت تصریح كرده، آن را یك فضیلت بی نظیر خوانده اند. (مجمع البیان، ج 4 ص 37)
از جمله حاكم نیشابوری می گوید:
ولادت علی در داخل كعبه به طور تواتر به ما رسیده است. (كشف الغمه، ج 1 ص 90)
روزى معاویه به قیس بن سعد گفت: خدا رحمت كند ابوالحسن را بسیار خندان و خوش طبع بود، قیس گفت به خدا سوگند با آن شكفتگى و خندانى هیبتش از همگان بیشتر بود و آن هیبت تقوى بود كه او داشت نه مثل هیبتى كه اراذل و اوباش شام از تو دارند
آلوسی بغدادی صاحب تفسیر معروف می نویسد:
تولد علی در كعبه در میان ملل جهان مشهور و معروف است و تاكنون كسی به این فضیلت دست نیافته است. (مانند مروج الذهب، ج 2)
جمع بین اضداد
اگر ما بخواهیم شخصیت امام على علیه السلام را چه از نظر صفات جسمانى و چه از لحاظ ملكات نفسانى مورد مطالعه قرار دهیم به یك اشكال مهم و لاینحلى برخورد خواهیم نمود زیرا سجایاى اخلاقى و صفات خجسته و عالیه امام علیهالسلام كه در روح بزرگ او نهفته بود براى ما مجهول است.
امام على علیه السلام بشر بود ولى خصوصیات وجود او در هیچ بشرى دیده نشده است، كارهاى آن حضرت شبیه سایر مردم نبود تا مردم بتوانند او را از مقایسه با نفس خود بشناسند بلكه او مظهر العجایب و الغرایب بود كه تمام افراد بشر را در گذشته و آینده مبهوت نموده و خواهد نمود!
اعمال و افعال او كلا خارق العاده و عجیب بود، كسى كه زورمند و توانا باشد تسلیم دیگرى نمی شود و در برابر اجحاف دیگران صبر و تحمل نمی كند زیرا صبر در برابر عجز است نه در برابر توانائى اما حضرت على علیه السلام در كمال قدرت و نیرو نهایت صبر و حلم را داشته است و این عمل را جز اعجاز به چه می توان تعبیر نمود؟
همچنین كسى كه ادیب و خوش قریحه باشد فاقد صفت رزمجوئى بوده و به درد صحنه كارزار نمی خورد اما امام على علیهالسلام ادیب و خطیبی منحصربفرد بود و در عین حال دل و زهره شجاعان عرب در میدانهاى جنگ از ترس و هیبت او ذوب می گردید.
امام على علیه السلام بشر بود ولى خصوصیات وجود او در هیچ بشرى دیده نشده است، كارهاى آن حضرت شبیه سایر مردم نبود تا مردم بتوانند او را از مقایسه با نفس خود بشناسند بلكه او مظهر العجایب و الغرایب بود كه تمام افراد بشر را در گذشته و آینده مبهوت نموده و خواهد نمود !
سید رضى (رحمة الله علیه) در مقدمه نهج البلاغه می گوید:
اگر كسى در خطبه ها و كلمات على علیه السلام بدون اینكه آن حضرت را بشناسد تأمل و اندیشه نماید یقینا چنین تصور خواهد كرد كه گوینده این سخنان باید كسى باشد كه از مردم كناره گرفته و جز عبادت و توجه بامور معنوى و اخلاقى بچیز دیگرى اهتمام نورزد، و هرگز تصور نخواهد كرد گوینده این سخنان كسى است كه از شمشیرش خون چكیده و چه بسا كه یك تنه در میان امواج خروشان دریاى سپاه غوطهور بوده است و این از فضائل عجیبه آن حضرت است كه جمع بین اضداد نموده است.
همچنین ابن ابى الحدید در شرح نهج البلاغه می نویسد:
ما هرگز شجاع بخشنده اى ندیده ایم، آنگاه طلحه و زبیر و عبدالله بن زبیر و عبدالملك بن مروان را نام مى برد كه اینها شجاع بودند ولى بخل و حرص داشتند اما شجاعت و سخاوت امیرالمۆمنین على علیه السلام معلوم است كه به چه مقدار بوده است و این از احوال عجیبه و اوصاف مخصوصه آن حضرت است.
بر همگان معلوم است كه اشخاص فروتن و متواضع فاقد هیبت و وقار بوده و به علت تواضعشان كسى مرعوب آنها نمی گردد ولى امام على علیه السلام با كمال تواضع و شكسته نفسى كه حتى روى خاكها نشسته و به او ابوتراب می گفتند چنان هیبت و رعب و شكوهى داشت كه دل شیر را آب می كرد. چنانكه روزى معاویه به قیس بن سعد گفت: خدا رحمت كند ابوالحسن را بسیار خندان و خوش طبع بود، قیس گفت به خدا سوگند با آن شكفتگى و خندانى هیبتش از همگان بیشتر بود و آن هیبت تقوى بود كه او داشت نه مثل هیبتى كه اراذل و اوباش شام از تو دارند.