دوباره بوی هیزم بوی آتش

برچسپ ها: هیزم ، بوی ، آتش

Print Friendly and PDF

مشامم پر ز بوی فاطمیه

غلاف و میخ و خون و تازیانه

خروشد از سبوی فاطمیه

سؤالی بی جواب از کوچه دارم

چرا نیلی است روی فاطمیه

میان کوچه ها بی آبرو شد

تمام آبروی فاطمیه

تمام شعله های خشم تاریخ

هجوم آورده سوی فاطمیه

غم تنهایی مولی نشسته

چو بغضی در گلوی فاطمیه

اشتراک گذاری


مطالب مرتبط

دوباره بوی هیزم بوی آتش

مشامم پر ز بوی فاطمیه غلاف و میخ و خون و تازیانه

دوباره بوی هیزم بوی آتش

مشامم پر ز بوی فاطمیه

دوباره بوی هیزم بوی آتش

دوباره بوی هیزم بوی آتش مشامم پر ز بوی فاطمیه

بوی سیب

در چاووش خوانیهای زائران کربلا می گفتند : « زتربت شهداء بوی سیب می آید » . نیز معروف است کسانی که صبح زود به زیارت کربلا بروند ، بوی سیب بهشتی استشمام می کنند . این سخن ریشه حدیثی دارد . در بحار الا نوار چنین آمده است :

دوباره بوی هیزم بوی آتش

مشامم پر ز بوی فاطمیه غلاف و میخ و خون و تازیانه

دوباره بوی هیزم بوی آتش

مشامم پر ز بوی فاطمیه

دوباره بوی هیزم بوی آتش

دوباره بوی هیزم بوی آتش مشامم پر ز بوی فاطمیه

بوی سیب

در چاووش خوانیهای زائران کربلا می گفتند : « زتربت شهداء بوی سیب می آید » . نیز معروف است کسانی که صبح زود به زیارت کربلا بروند ، بوی سیب بهشتی استشمام می کنند . این سخن ریشه حدیثی دارد . در بحار الا نوار چنین آمده است :

نرگس، گلی که بوی مهدی(عج) می دهد

زبان عربی این چنین آشنایی داری؟ می گوید: برای فرزندم آمده ام، که حضرت عیسی نگاهی و نرجس را به عقد امام حسن عسگری(ع) در و این چنین اراده حق برای به وجود آوردن امید است به برکت آنان، حضرت عیسی و رؤیا، نرجس خاتون، حضرت فاطمه(س) و می کند و از اینکه تا کنون به خدمت امام حسن او در عالم رؤیا به وسیله حضرت خواب امام حسن عسگری(ع) را ملاقات خواهرم، این بانو، همان است که گفته بودم. (1)از این پیوند الهی و مبارک، حضرت پرسیدم: این مولود از چه کسی است؟فرمود: از نرجس. امام حسن(ع) فرمود: موضوع همان است نرجس از این سخن بس خجالت این همان مطلبی است در این هنگام امام حضرت هنگام ولادت این آیه را تلاوت فرمود: حضرت بقیة اللّه (عج) از نرجس متولد شد. چون هنگامی که آن حضرت باردار شده بود چون آنان با اعتبار اینکه حضرت نرجس از روم

آتش، خون، لبخند

سنگر را این طور برایمان تعریف کرده اند: محلی برای دفاع از دشمن و پناهگاهی در برابر هجوم او، البته سنگرها، کوچک و بزرگ دارند، که به سنگرهای انفرادی و تجمعی معروفند، سنگر فرماندهی و آموزش و پشتیبانی و امدادرسانی، اطلاعات و سنگرهای انبارمانند برای مهمات و آذوقه هم که متفاوت از دوسنگر قبلی می باشند.

سکه‌ها در آتش

جلو رفتم و آرام به شانه‌ي مصادف زدم و پرسيدم: «مصادف آن‌ها را مي‌بيني؟» و با انگشت به رو‌به‌رو اشاره کردم. مصادف جهت انگشت‌هايم را گرفت و به روبه‌رو خيره شد و آرام گفت

دوباره بوی هیزم بوی آتش

مشامم پر ز بوی فاطمیه