پیشخوان
دحو الارض، آداب و احوال آن
روز بیست و پنجم ذی قعده هم زمان با «دَحْوُ الاَرْض» (گسترش یافتن زمین) است. در شب این روز نیز طبق روایتی از امام هشتم علیه السلام ولادت حضرت ابراهیم علیه السلام و حضرت عیسی علیه السلام واقع شده است.[1]
طلوع آفتاب هشتمین فروغ امامت
حضرت امام رضا(ع) یکی از دوازده فروغ امامت است که معارف معنوی قرآن و عترت را در مواقع مقتضی به اصحاب و شاگردان خویش تعلیم می داد و زمانی در پاسخ به پرسش ها پرتو افشانی می فرمود
14سکانس از زندگی امام خمینی
این اولین باری است که شاه، اسم «روح‌الله خمینی» را می‌شنود. هر چه فکر می‌کند او را به خاطر نمی‌آورد.
لطف بی بی
آقا1 در را باز کرد. سرش را انداخت پایین و چیزی نگفت. دلش مثل ابر بهاری گرفته بود. قطرات اشک ناخواسته از گوشه چشمانش جوشید و روی محاسن سفیدش سُر خورد. با گوشه عبای مشکی اش آنها را پاک کردو از دو پلّه خشتی در، بالا آمد.
الگوها و اسوه ها حمزه سید الشهداعلیه السلام
صدر میان یاران حضرت رسول صلی الله علیه وآله، در سال های سخت آغاز اسلام، حضرت حمزه جایگاه والایی دارد. وی از حامیان شجاع دین اسلام و جان بر کفانرکابپیامبر خدا بود و به پاس رشادت هایش در جنگ اُحد، ملقّب به «سید الشهدا» شد. پیامبر در باره او و حضرت علی علیه السلام گفته است
عید آزادی و آگاهی
ماه رمضان، تنها ماهی است که نامش در قرآن شریف آمده و از بهترین فرصتها برای مسلمین جهان است. این ماه در فرهنگ اسلامی، بخشی از برنامه ریزی الهی برای تربیت جامعه بشری تلقی می شود و به برکت آن هر سال تحولی فکری، فرهنگی، در جامعه اسلامی پدید می آید.
.jpg-resized.280-250.jpg)
نکاتی درباره ی شب قدر
شب قدر از دو جهت برای ما گرامی است. و ما هم غیر از این دو عنصر محوری چیزی نداریم، و این شب می تواند جامع آن دو عنصر محوری باشد. یکی جریان «قرآن» است و دیگری جریان «عترت».
هفت کلید طلایی موفقیت در نهج البلاغه
زندگی چند بعدی، مسئولیت های چندگانه، درس و تأمین معاش و مدیریت امور خانه و تعهدات اجتماعی... کلافه اش کرده بودند. دنبال هرکدام از این امور را که می گرفت، از کار دیگری باز می ماند.
قرآن ناطق
بر اساس روایات فراوانی که ذکر شده است حضرت علی(ع) و همچنین فرزندان او لسان و کتاب ناطق الهی و قرآن ناطق هستند.
«همراه ترین بانو»
نشسته بود و می اندیشید. بیست و پنج سال گذشته بود. بیست و پنج سال هر شب، وقتی از نامردمی روزگار به تنگ می آمد و گاه با سر و رویی خونی به خانه بر می گشت، می دانست،