محمد بن زكریای رازی

برچسپ ها: محمد ، رازی ، زکریای ، ابن

Print Friendly and PDF

محمد, زكریای, رازیمحمد بن زكریای رازی در سال 251 هجری قمری (244 ش)  در شهر ری متولد شد. در اوان جوانی به فراگیری علم كیمیا و شیمی پرداخت و در اثر بخار و دود ناشی از زرگری، چشم‏هایش وَرَم كرد و برای معالجه، نزد طبیبی رفت. آن طبیب 500 اشرفی طلا به عنوان حق معالجه از او گرفت و به رازی گفت: كیمیا همین است نه عملیات تو. محمد بن زكریا، از آن پس ترك كیمیاگری كرد و به تحصیل طب پرداخت تا آن‏كه مرجع تمامی اطبای زمان خود شد. شهرت او در میان همگان به حدی رسید كه عَرَب‏ها او را طبیب المسلمین و به مناسبت این‏كه كتاب‏های او به زبان عربی است، جالینوس العَرَب، خوانده‏اند. رازی بعدها به سرپرستی بیمارستان‏های معروف عصر خود از قبیل بیمارستان بغداد و ری برگزیده شد. كشف الكل از جمله نتایج تحقیقات او است.
برای رازی 184 اثر شامل 56 كتاب در طب، 33 كتاب در علوم طبیعی، 17 كتاب در فلسفه، 14 كتاب در الهیات، 22 كتاب در كیمیا و ده‏ها اثر دیگر در علوم مختلف ذكر كرده‏اند.
وی در 60 سالگی درگذشت و در ری مدفون شد. پنجم شهریور، سالروز تولد وی در ایران به عنوان روز بزرگداشت رازی و روز داروسازی، نامیده شده است.
كشفيّات محمّد رازی
در علم كیمیا باید رازی را سرآمد دانشمندان اسلامی دانست. از كارهای مهم او كه متكی به آزمایش های متعدد بوده، كشف جوهر گوگرد (اسید سولفوریک) و الكل است.
«الکل»، از محمد، کیمیاگری یگانه ساخت. دیگر رازی، فقط به «ری» تعلّق نداشت، نام رازی از «ری» گذشت، از سال 312 گذشت، به گوش تمام جهان رسید، به گوش تمام قرن ها و ماندگار شد.
بوی تلخ «الکل»، حلاوت نام رازی را از دهلیزهای زمان، از دالان های تو در توی قرن ها و از مرزها و قلمروها عبور داد و جاودانه ساخت. «رازی» نور چشم هایش را نثار کرد تا چراغ علم، هماره فروزان بماند.
بینایی اش را در راه کشف حقیقت نهاد و این یعنی کیمیاگری و این یعنی بدل ساختن مس به طلا. کشف «الکل»، پدیده ای عظیم بود که تاریخ طبّ را دگرگون ساخت و اطبّا را مدیون رازی کرد. اینک در محافل علمی، در کنفرانس ها، از مردی سخن می رود که می خواست کیمیاگری کند. مردی که ستاره جاودانی شد، تا آسمانِ آبی ایران، پرفروغ تر باشد.بوی «الکل» اگرچه تلخ، امّا شیرینی خوش عافیت را به ارمغان می آورد.
راز کیمیاگری
رویای همیشگی اش شده بود و آرزویی محال و دست نیافتنی؛ می خواست، کیمیاگر شود. یگانه تاریخ می خواست اکسیر اعظم را کشف و مس را طلا کند و این آرزو، دغدغه لحظه ها و دقیقه هایش شده بود. این مادّه را با آن مادّه مخلوط می کرد ... این مادّه را تبخیر، آن یکی را ... روزها و شب هایش از رویای کیمیاگری سرشار بود ...
او را می گویم، یگانه «ری»، بزرگ شده کوچه باغ های ری، همان را که هنوز خاطرات کودکی و نوجوانی و جوانی اش در کوچه پس کوچه های ری، جریان دارد ... گویند: گاهی افسون یک کلام، کوهی را جابه جا می کند. برای دگرگون ساختن روح «محمد بن زکریای رازی»، کلام یک طبیب کافی بود، آن گاه که طبیب، به ازای درمان درد چشم هایش، دو سکه طلب کرد گفت: این کیمیاست، نه آن که تو در جست وجوی آنی».و آن گاه، محمّد، به راز کیمیاگری پی برد، کلام طبیب، نوری گشت و زوایای تاریک ذهن و اندیشه محمّد را به روشنایی فراخواند، و محمد آموخت که کیمیاگری، تبدیل کردن مس به طلا نیست.و او، به جست وجوی اکسیر اعظم، روزها و شب ها به آزمایش پرداخت و او غوّاصی شد که در دریای بی کران علم، مروارید طلب می کرد ... و او کاشفی شد که در قلمرو وسیع دانش و معرفت، مکاشفه می کرد و عاقبت، یک روز، کیمیاگر شد و اکسیری یافت که با آن می توانست مس بیماری تن را، به طلای پر بهای تندرستی بدل کند.
آثار و تألیف های محمّد رازی
تعداد تألیف های وی را بیش از پنجاه و شش كتاب و رساله دانسته اند. مهمّ ترین آثار رازی عباتند از:
1. «الحاوی» كه از «قانون» ابن سینا مهمّ تر است. این كتاب چند قرن مورد مطالعه و مراجعه، بلكه تنها كتاب اصلی درسی طب به شمار می رفته است. الحاوی دائره المعارفی بوده كه اكنون تمام آن در دست نیست. محمد رازی این كتاب را به صورت یادداشتهای متعددی تهیه كرده بود و بعد از مرگ وی به دستور ابن عمید از روی یادداشتهای او كتاب را استنساخ و تنظیم كردند. مقدار زیادی از نتایج آزمایشها و مطالعات رازی در این كتاب جمع است. 
2. «طب المنصوری» كه به نام منصور بن اسحاق حاكم ری تألیف و تنظیم شده است. طب المنصوری و برخی از رساله های طبی دیگر محمد رازی به زبان لاتینی ترجمه و چاپ شده و مورد استفاده اروپاییان بوده است. 
3. «من لا یحضره الطبیب» که شامل دستورهای ساده برای معالجات گوناگون است. 
4. «برء السّاعه» و كتاب های متعدد در كیمیا
5. «كتاب الاكسیر»
6. «كتاب التدبیر» 
این فیلسوف و پزشك نامی ایران علاوه بر علم وسیع كیمیا و پزشكی جهانگیر، در فلسفه نیز دارای تحقیقات عمیقی است كه مورد توجه و اهمیت می باشد. از كتابها و آثار فلسفی او اكنون جز تعداد معدودی در دست نیست، ولی آن چه از فهرست بیرونی و سایر مأخذ بر می آید وی كتابهای متعدد در كلیات مسایل طبیعی و منطقیات و ما بعدالطبیعیه داشته است و آنها عبارتند از كتابهای: سمع الكیان الهیولی الصغیر و الهیولی الكبیر. ابن ندیم: كتاب الهیولی المطلقه و للجسم محركا من ذاته طبعا – فی العاده – المدخل الی المنطق – كتاب البرهان – كیفیه الاستدلال – العلم الالهی علی رای سقراط العلم الالهی الكبیر فی الفلسفه القدیمه – رساله در انتقاد اهل اعتزال – قصیده الهیه – الحاصل فی العلم اللهی – الشكوك علی ابرقلس – ردنامه فرفوریس به انابون المصری – النفس الصغیر – النفس الكبیر – الطب الروحانی - فی السیره الغلسفیه – امارات الاقبال الدوله و چند رساله دیگر فلسفی كه در رد بر مخالفان خود در مسئله قدم هیولی و لذت و معاد و ناقدان خود بر علم الهی ورد بر سیس ثنوی نگاشت.كتاب دیگری نیز در رد نبوات و در نقض ادیان داشت به نام «فی النبوات» و شاید برای تكمیل اقوال خود در همین كتاب، كتاب معروف دیگر خود را به نام «حیل المتنبین» مشهور به «مخاریق الانبیاء » نگاشته بوده است. 
محمد رازی علاوه بر تالیف های فلسفی، شروح و جوامعی هم از آثار متقدمین مانند ارسطو و افلاطون داشت. از افلاطیون رساله طیماوس را شرح كرد و از ارسطو جوامعی در منطق چون جوامع قاطیفوریاس و باری ارمینیاس و انالوطیقا ترتیب داد و نیز كتابی در منطق به روش و با اصطلاحات متكلمین اسلام تدوین كرد. دائره المعارف دانشمندان علم و صنعت درباره محمد بن زكریای رازی آمده است. محمد رازی نه فقط در طب به تجربه دست می زد بلكه آزمایش را در كلیه مباحث علوم طبیعی ضروری می‌دانست. وی آزمایشهای شیمیایی خود را با چنان دقتی تشریح و توصیف كرده كه امروزه هم هر شیمی دانی می تواند عیناً آن را مجددا به معرض آزمایش درآورد. رازی مواد شیمیایی را طبقه بندی كرد، در بابی وزن مخصوص تحقیقاتی به عمل آورد و به اكتشافات مهمی از قبیل اكتشاف الكل و اسید سولفوریک نایل آمد. وی نخستین كسی است كه كلیه اشیای عالم را به سه طبقه حیوانات، نباتات، جامدات تقسیم كرده است. مسعودی در كتاب التنبیه و الاشراف گفته است كه: «رازی در سال 310 هجری كتابی در سه مقاله راجع به فلسفه فیثاغوری نگاشت و بعید نیست این توجه به فلسفه فیثاغوری جدید نتیجه تعلم رازی نزد ابوزید بلخی بوده باشد كه از شاگردان كندی و متوجه فلسفه فیثاغوری جدید بود». 
وفات محمّد رازی
محل و تاریخ وفات محمّد رازی به درستی مشخص نیست، بیرونی وفات او را در ماه شعبان سال 313 هجری نوشته است. محمد رازی در پایان عمر به سبب كثرت كار و مطالعه نابینا شد. 
منابع
پایگاه اطلاع رسانی حوزه 

اشارات، شهریور 1383، شماره 64، صفحه 32. (خدیجه پنجی)

اشتراک گذاری


مطالب مرتبط

مسیری سبز تا بلندای علم

در سال 57 هجرت، در مدینه فرزندی به دنیا آمد که جدش نام "محمد" را برای او از قبل برده بود و حتی خصوصیت و ویژگی خاص او را به جابر فرموده بودند

کاربرد عقل در شناخت توحید از نگاه عالم آل محمد

عقل یگانه میزان و معیار برای تفکر و علم است؛ عقل موجودی است که جز در برابر حق خضوع نمی کند و جز حق از چیز دیگری فرمان نمی برد. زیرا تنها چیزی که به عقل اطمینان می دهد، یقین است و ظنی که مورد رضایت وهم و موضوع اختیار خیال است، اطمینان بخش عقل نیست. با استفاده از همه این مطالب راز فرمایش حضرت رضا (علیه السلام) آشکار می گردد که به نقل از رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) می فرماید: «صدیق کل امرء عقله و عدوّه جهله»؛ دوست هر کسی عقل اوست و دشمنش جهل او. همچنین راز سخن حضرت رضا (علیه السلام) درباره این فرموده خدای متعالی: (وَمَن کانَ فِی هذِهِ أَعْمَی فَهُوَ فِی الآخِرَةِ أَعْمَی وَأَضَلُّ سَبِیلاً) که فرمود: یعنی «أعمی عن الحقایق الموجودة»؛ مراد آن است که هر کس به حقایق این جهان نابینا باشد، در آخرت نیز نابینا حاضر می شود.

قطره ای از علوم رضوی

جامی از شربت «سَویق»1 می نوشد و ذکرگویان، راه می افتد. سیمایش مصمم است و گام هایش استوار. آرام و مطمئن قدم برمی دارد. به محلّ ملاقات می رسد. درب قصر گشوده می شود.

بی کرانه های نیک سیرتی

بهترین الگوی بازسازی اخلاقی است. ایشان با پرورش صفات و فضائل اخلاقی ناب در گوهر وجودشان، علاوه بر نورانی کردن باطن خود، فضای خانواده و جامعه خویش را از این نورانیت بهره مند کرده اند؛ که می توان شعاع این گسترش برکت را تا روز قیامت، در تمام گستره هستی ترسیم کرد. امام باقر 7 به عنوان پنجمین وجود مطهر از این پاکان، خورشید تابناکی است که هر انسانی خود را در معرض اشعه آن قرار دهد، قطعاً به سعادت ابدی رهنمون می گردد.

محمد می آید.

محمد می آید.

مسیح پنجم

اهل شام بود. در مدینه رفت و آمد داشت. در مجلس درس و بحث امام محمد باقر(ع) نیز حاضر می شد، ولی می گفت: «محبت و دوستی با شما مرا به این مجلس نمی آورد.

بی کرانه های نیک سیرتی

پدرم، امام محمد باقر(ع)، همواره مشغول ذکر خدا بود. هنگام خوردن غذا نیز ذکر خدا می گفت. وقتی با مردم صحبت می کرد، از یاد خدا باز نمی ماند و کلمه «لا اله الا الله» همواره بر زبانش جاری بود. [سحرگاهان] ما را به عبادت و شب زنده داری تا برآمدن آفتاب فرا می خواند. به آن دسته از اعضای خانواده که قرائت قرآن می دانستند، دستور خواندن قرآن می داد و بقیه را به گفتن ذکر خدا سفارش می نمود»

سپهر دانش

امام باقر(علیه السلام)، در سال 57 هجری در شهر مدینه، دیده به جهان گشود.1 درباره روز ولادت ایشان بین تاریخ نویسان اختلاف نظر وجود دارد؛ برخی آن را اول ماه رجب دانسته اند،2 ولی مشهور تاریخ نویسان، تاریخ ولادت ایشان را سوم ماه صفر می دانند.3

راه سبز

روزی جمعی از شیعیان و طرفداران امام محمدباقر علیه السّلام خدمت آن حضرت حاضر شدند، امام علیه السلام به نصیحت و اندرزشان پرداخته و آنان را از گناهان برحذر می داشت،

ستاره ی نجات

بازار سامرا مثل همیشه شلوغ بود و پر سر و صدا. مردم، هر یک به کار خود مشغول بودند. مردی قدم زنان طول بازار را می پیمود و با کنجکاوی اطرافش را نگاه می کرد.

جرعه ای از زلال دریایی!

جوانی از اهل شام در جلسات علمی امام باقر(ع) ، زیاد حاضر می شد. روزی پس از پایان جلسه از میان جمع برخاست و گفت: سوگند به خدا من به جهت محبت شما در جلسه حاضر نمی شوم بلکه فقط به خاطر فصاحت و دانش شماست که در این محفل حاضر می شوم. امام لبخند زد و سکوت کرد. چند روز گذشت و خبری از جوان نشد. حضرت جویای حال او شد. یکی از یاران گفت: جوان شامی به شدت بیمار است.

مسیح پنجم

اهل شام بود. در مدینه رفت و آمد داشت. در مجلس درس و بحث امام محمد باقر(ع) نیز حاضر می شد، ولی می گفت:

برخی از اوصاف شیعیان در کلام باقر العلوم علیه السلام

همانطور که از مفهوم کلمه شیعه بر می آید، پیروی، تبعیّت و الگوپذیری از ائمه معصومین علیهم السلام در تمامی شؤونات زندگی، لازمه شیعه بودن است. در سخنان گهربار معصومین علیهم السلام خصوصیات و ویژگیهای یک پیرو واقعی بیان شده است تا بدین وسیله یادآور شوند که شیعه بودن صرفا با ادّعا و یا نامگذاری محقّق نمی شود؛

مغز دانش

از همان کودکی، مغز دانش ها را می گشودی به اعجاز و عطش های ناتمام و سرگردانِ پرسش را التیام می بخشیدی.

مسیح پنجم

اهل شام بود. در مدینه رفت و آمد داشت. در مجلس درس و بحث امام محمد باقر(ع) نیز حاضر می شد، ولی می گفت: «محبت و دوستی با شما مرا به این مجلس نمی آورد.

جدال میان عقل و دل

طول و عرض اتاق را پا می­گذاشت و با خود اندیشه می­کرد. دلش می­گفت: برو و عقلش می­گفت: نرو. دل می­گفت: بروی؛ رفاه زن و فرزندانت را فراهم کرده­ای؛

سپهر دانش

امام باقر(علیه السلام)، در سال 57 هجری در شهر مدینه، دیده به جهان گشود.1 درباره روز ولادت ایشان بین تاریخ نویسان اختلاف نظر وجود دارد؛ برخی آن را اول ماه رجب دانسته اند،2 ولی مشهور تاریخ نویسان، تاریخ ولادت ایشان را سوم ماه صفر می دانند

تحليل ويژگي‌هاي خاصّ زمانه امام باقر عليه السلام

پنجمين امام شيعه، محمد بن علي بن الحسين عليه السلام است كه به «باقر» شهرت يافته است. حضرت باقر عليه السلام در سال 57 هجري در شهر مدينه چشم به جهان گشود. او هنگام وفات پدر خود زين‌العابدين عليه السلام در سال 94، 39 سال داشت. مادر آن حضرت «ام‌ّ‌ عبدالله» دختر امام حسن مجتبي عليه السلام است،

رایت دانش ها

دیگر بار چشمه سار کوثر محمّد صلی الله علیه و آله در جویباران فضیلت و عفاف به یکدیگر رسیدند تا مرجان های معرفت و مرواریدهای درخشان امامت را به چشمان منتظر و دل های آرزومند هدیه کنند. امام حسین علیه السلام جشنی شکوهمند و معنوی را تدارک دیده تا شاهد پیوند زیبا و مقدّس فاطمه دختر برادرش امام مجتبی علیه السلام و زیباترین روح پرستنده؛ یعنی، فرزندش علیّ باشد.

و محمد می آید...

محمد می آید.

رایت دانش ها

دیگر بار چشمه سار کوثر محمّد صلی الله علیه و آله در جویباران فضیلت و عفاف به یکدیگر رسیدند تا مرجان های معرفت و مرواریدهای درخشان امامت را به چشمان منتظر و دل های آرزومند هدیه کنند. امام حسین علیه السلام جشنی شکوهمند و معنوی را تدارک دیده تا شاهد پیوند زیبا و مقدّس فاطمه دختر برادرش امام مجتبی علیه السلام و زیباترین روح پرستنده؛ یعنی، فرزندش علیّ باشد.

در محضر آفتاب

تاریخ اسلام تاریخی پر فراز و نشیب است. از جمله مهم ترین عوامل آن، تنگناها و چالش هایی است که پیوسته حکم رانان ظالم، جامعه را با آن روبه رو می کردند.

برگ هایی از طوبی

گرامی وارثِ محمودِ احمد امام باقری، نامت محمّد

جرعه ای از زلال دریایی!

جوانی از اهل شام در جلسات علمی امام باقر(ع) ، زیاد حاضر می شد. روزی پس از پایان جلسه از میان جمع برخاست و گفت: سوگند به خدا منبه جهت محبت شما در جلسه حاضر نمی شوم بلکه فقط به خاطر فصاحت و دانش شماست که در این محفل حاضر می شوم. امام لبخند زد و سکوت کرد. چند روز گذشت و خبری از جوان نشد. حضرت جویای حال او شد. یکی از یاران گفت: جوان شامی به شدت بیمار است.

در درون سینه می سوزد دل شیدای من

در درون سینه می سوزد دل شیدای من

همسر آفتاب

روزهای پایانی دهه اول ماه رمضان یادآور سال حزن و ماتم است سالی که اسلام دویاور بزرگ خود حضرت ابوطالب و حضرت خدیجه سلام اللّه علیها را از دست داد و انقلاب بزرگ فرهنگی رسول اللّه را با مشکلات فراوان اجتماعی، سیاسی و اقتصادی روبرو ساخت.

و محمد می آید...

محمد می آید.

مبارزه با کج روی های سیاسی

امام باقر(ع) در ماه محرم سال 95 هجری، عهده دار مقام امامت شد و این مصادف بود با حکمرانی آل مروان. آنان مسلمانان را مجبور می کردند که آنان را جانشین رسول خدا بشمارند و افرادی را که منتهای رذالت و فرومایگی در پلید ترین منکرات غوطه می خوردند، خلیفه الهی بنامند. امام باقر(ع) از چنین وضع آشفته ای رنج می برد.

ضرب سکّه و استقلال پولی

در سده اوّل هجری صنعت کاغذ در انحصار رومیان بود و مسیحیان مصر نیز که کاغذ می ساختند، به روش رومیان نشانِ «اب و ابن و روح» بر آن می زدند. عبدالملک اموی، مرد زیرکی بود

الگوی جوان

امام صادق علیه السلام می فرماید: «پدرم، امام محمد باقر علیه السلام همواره مشغول ذکر خدا بود. هنگام خوردن غذا ذکر می گفت. وقتی با مردم صحبت می کرد از یاد خدا باز نمی ماند و کلمه لا اله الاّ اللَّه همواره بر زبانش جاری بود. سحرگاهان ما را به عبادت و شب زنده داری تا برآمدن آفتاب می خواند.»

ارتباط بین “باقر العلم” و “مدینةالعلم”

پیامبر عظیم‌الشان (ص) در مورد دو نفر از معصومین سخن از مراتب علم شان مطرح فرمودند. اولی ؛ حضرت امیر(ع) است که درباره اش فرمود : “انامدینه العلم و علی بابها” و دومی؛ حضرت باقر(ع) است که درباره اش فرمود: “انه یبقرالعلم بقرا “.

احتجاجات آن حضرت

گرچه دربار هشام برای ابراز عظمت علمی پیشوای پنجم محیط مساعدی نبود، ولی از حسن اتفاق، پیش از آنکه پیشوای پنجم شهر دمشق را ترک گوید، فرصت بسیار مناسبی پیش آمد که امام برای بیدار ساختن افکار مردم و معرفی عظمت و مقام علمی خود بخوبی از آن استفاده نمود و افکار عمومی شام را منقلب ساخت.

در درون سینه می سوزد دل شیدای من

در درون سینه می سوزد دل شیدای من ای خدا دریای خون شد سینه سینای من

*بلای خودفریبی و برخی نشان‌های آن*

*امام باقر(ع) - که در آستانه‌ی شهادت جانسوز او هستیم - در هشداری حکیمانه به ویژه به صاحبان قدرت و ثروت و سپاه وستایشگران بی‌محتوا و فاقد منش و اخلاق شایسته- چنین فرمود:*

محمد (ص) اینگونه در دلها نفوذ کرد

به اعتدال رفتار می‌کرد، سخنش راهگشا و حکمش عادلانه بود.همچون طبیبی دوره گرد بود که خود به بالین مریض می رفت و مَرهم او بهترین درمان برای دلهای بیمار بود.دعوت بردگان را می پذیرفت و با آنان هم سفره می شد و به هر کس می رسید ـ حتی کودکان ـ سلام می کرد.بر روی خاک می نشست، شیر از گوسفند می دوشید، کفش خود را وصله و لباسش را رفو می کرد. همیشه به خود عطر می زد. بر حمار بدون پالان سوار می شد و آنگاه که بر مرکبی بود اجازه نمی داد کسی پیاده در کنارش حرکت کند.

محمد می آید

محمد در ماه «ربیع» می آید و همراه با خود، ربیع قلوب، بهار جان ها و طراوت ایمان را به همراه می آورد.

عبدالله بن حسن بن علي بن ابيطالب

«عبدالله» کودک چند ساله امام مجتبی(علیه السلام) است. مادر عبدالله دختر «شلیل بن عبدالله بجلّی» بوده است. (1)

راز ولادت علی علیه السلام در درون کعبه

در سیزدهم رجب سال 30 عام الفیل، حادثه بس عجیبی رخ داد که هرگز در تاریخ بشریت سابقه نداشته و بعد از آن نیز تکرار نشده است، و آن حادثه، به دنیا آمدن نوزادی است در درون خانه کعبه که به نام علی علیه السلام اسم گذاری شد.

... کیست این عبد صالح؟

غروبی دیگر به قادسیه رسیدیم کاروان در کاروانسرایی بزرگ و قدیمی از حرکت باز ایستاد. مسافران خسته از چارپایان فرود آمدند و بارها بر زمین نهادند. من نیز پیاده شدم و باراندکم را کنجی گذاردم. کاروانسرا پر از مسافر بود.

درس هایی آموزنده از زندگانی امام کاظم «علیه السلام»

گاه آدمی پاسخ یک بدی را با مهربانی می دهد و این پاسخ مهرورزانه او سبب تغییر رویه طرف مقابل می شود. امام کاظم «علیه السلام» را به دلیل این ویژگی به چنین لقبی خوانده اند. در مدینه مردی بود که هرگاه امام را می دید زبان به دشنام می گشود. روزی امام به همراه یاران خویش از کنار مزرعه او می گذشتند که او مثل همیشه، ناسزاگویی را آغاز کرد. یاران امام بر آشفتند و از امام خواستند تا آن مرد بد زبان را مورد تعرض قرار دهند. امام به شدّت با این کار مخالفت کرد و آنان را از انجام چنین کاری بازداشت. روز دیگری امام به سراغ مرد رفت تا او را در مزرعه اش ملاقات کند، ولی مرد عرب از کار زشت خود دست بر نداشت و به محض دیدن امام، ناسزا گفت.

مناظرات و گفتگوهای علمی

امامان گرامی ما با دانشی الهی که داشتند در مورد هر سئوالی که از آنان می شد،پاسخی درست و کامل و در حد فهم پرسشگر،می دادند.و هر کس حتی دشمنان،چون با آنان به احتجاج و گفتگوی علمی می نشست،با اعتراف به عجز خویش و قدرت اندیشه ی گسترده و احاطه ای کامل آنان،برمی خاست.

هفتمین اختر تابان سماوات وجود

روزگاری است که من طالب دلدار شدم رهرو مخلص آن قافله سالار شدم

مناجاتی از امام که انجیلیه نام گرفت.

بنا به روایتی از امام محمد باقر(ع)، علی بن الحسین (ع) را از آن رو «ابن الخیرتین»(فرزند دو سلسله برگزیده) می گویند که پدر گرامی شان امام حسین(ع) از برگزیده عرب یعنی هاشم و مادر بزرگوارش شهربانو برگزیده غیرعرب یعنی از فارس است.

روشنترین ستاره شب زنده دارها

روشنترین ستاره شب زنده دارها علی مظلوم تاریخ است و مفهوم شکیبایی

پرواز از بالای برج

غریب تر از سکوت پر از بهانه کوفه قدم می زد کوچه های تنگ بی پناهی را در پناه سایه دیوارها، تا نور ماه فریادش نزند؛ در چشم آن همه خفاشی که چشم می چرخاندند هلاکش را.

اخلاق و رفتار امام موسی بن جعفر (ع)

عبادت و نیایش هر فرد در حدود معرفت و شناسائی پروردگار عالم، اندازه گیری میگردد.مجال است فردی بدون معرفت کافی و لازم نسبت به پروردگار خود، عبادت و ستایش شایسته ای انجام دهد

ابوعلی سینا

ابن سینا در حدود 370 ق در بخارا زاده شد.

شخصیت ابن سینا در متون کهن

درباره شخصیت ابن سینا سخن بسیار گفته اند، از جمله شمس الدین محمد شهرزوری، از حکیمان برجسته و از شارحان معروف حکمة الاشراق؛

مسلم بن عقیل کیست؟

در میان جوانان برومند «بنى هاشم » مسلم، فرزند عقیل یکى از چهره هاى تابناک و شخصیتهاى بارز، به شمار مى رفت. «عقیل » برادر حضرت على(علیه السلام) و دومین فرزند ابوطالب بود.

باب الحوایج

امام هفتم، شب زنده دار و مطیع اطاعت پروردگار است. کراماتی از او نقل است که شب را تا به صبح به عبادت می پرداخته؛ به سجده بوده؛ به نماز می ایستاده؛ و روز را به روزه و اعانت به دیگران به پایان می رسانیده است. لقب آن بزرگوار کاظم بوده است. نسبت به افرادی که به او بد می کرده اند، گذشت و احسان داشت، و لقب او عبدصالح نیز بوده است. به خاطر کثرت عبادت و حال عبودیتی که داشته است، لقب باب الحوایج نیز داشته است. هر کس به او متوسل شود، حاجتش داده می شود. کرامات موسی بن جعفر به قدری فراوان است که عقلها در تحیر است

شهادت حضرت مسلم علیه السلام سفیر شهادت

سلام بر حسین علیه السلام ، سلام بر زیبایی و ستایش خوبی و گشودن پنجره ای رو به بهشت و هم نوایی با فرشتگان آسمانی است.

غربت مظلومانه مسلم

کوفه که به خاطر نهضت برای مسلم « وطن » شده بود ، اینک به غربت تبدیل شده است و مسلم ، غریبی در وطن ! مسلم برای یافتن خانه ای که شب را به روز آورد و در پناه آن ، مصون بماند ، در کوچه ها غریبانه می گشت و نمی دانست به کجا می رود .

صفای چشمه مهتاب

در ارزیابی شخصیت افراد، اصولاً مجموعه ای از صفات و ویژگی آن ها مؤثر و تعیین کننده است. البته گاهی اوقات تنها یکی از ویژگی های برجسته یک فرد، می تواند شخصیت او را از دیگران متمایز کند.

برشی از رمان واره عشق هشتم

سال جدید هجری فرا رسید. دویست و سه سال از هجرت آخرین پیام آور وحی می گذشت. آفتابِ تیرماه می تابید و نور و آتش می پراکند. سرزمین خراسان، با آن بیابان ها، تپه ها، رمل ها و نمکزارش در زیر آفتاب خفته بود. کاخ حمید بن قحطبه در میان باغ بزرگی می درخشید. درختان انار در قسمت شرقی، پرچینی ساخته بودند. آن روز، امام به عادت همیشه به مناسبت آغاز محرم روزه بود. ابری از اندوه عاشورایی بر چهره گندمگونش نشسته بود. درونش از یادآوری صحنه های کربلا آرامش نداشت. صحنه هایی همچون لحظه ای که حسین(علیه السلام) تشنه از اسب بر کرانه فرات، میان نواویس و کربلا بر زمین غلتید. امام به همنشینش ـ که اشعری قمی بود ـ فرمود: «ای سعد! از ما نزد شما قبری است؟»

ویژگی های اخلاقی و تلاش های مسلم بن عقیل علیهما السلام

رعایت اخلاق و کسب ویژگی های اخلاقی، عامل بزرگی در تاریخ ساز بودن بشر است. این ویژگی های اخلاقی انسانهاست که تاریخ را می سازد و نام آنها را جاودانه می کند. حضرت مسلم(ع) از جمله شخصیتهای برجستۀ تاریخ اسلام است که در آستانۀ قیام جاوید عاشورا دست به حرکتی بزرگ زد. این مقاله، نیم نگاهی به ویژگی های اخلاقی و تلاشهای ارزندۀ ایشان پیش از قیام عاشورا دارد.

مسلم بن عقیل(ع)

جناب مسلم بن عقیل بن ابی‌طالب بن عبدالمطلب بن هاشم برادرزاده حضرت علی علیه السلام است. مسلم همسر رقیه دختر حضرت علی علیه السلام است که مادرش کلبیه بود. وی به سال 60 ه.ق شهید گشت و از اجله بنی‌هاشم و کسی است که سید الشهداء او را به لقب ثقه ملقب فرموده. وی صاحب رأی و علم و شجاعت بوده و در مکه اقامت داشت.

باب الحوائج

می گویم یا بابَ الحوائج!

اخلاق و رفتار امام موسی بن جعفر (ع)

عبادت و نیایش هر فرد در حدود معرفت و شناسائی پروردگار عالم، اندازه گیری میگردد.مجال است فردی بدون معرفت کافی و لازم نسبت به پروردگار خود، عبادت و ستایش شایسته ای انجام دهد از اینرو آنانکه شناسائی کامل از مبداء غیبی دارند و مراحل ایمان و عقیده را طی کرده اند، عبادت و ستایش یکی از لذات بخش ترین مراحل زندگی آنان را تشکیل میدهد و لذتی را بالاتر از آن حالت نمیدانند و نمیتوانند احساس کنند.

ویژگی های اخلاقی و تلاش های مسلم بن عقیل علیهما السلام

رعایت اخلاق و کسب ویژگی های اخلاقی، عامل بزرگی در تاریخ ساز بودن بشر است. این ویژگی های اخلاقی انسانهاست که تاریخ را می سازد و نام آنها را جاودانه می کند. حضرت مسلم(ع) از جمله شخصیتهای برجستۀ تاریخ اسلام است که در آستانۀ قیام جاوید عاشورا دست به حرکتی بزرگ زد. این مقاله، نیم نگاهی به ویژگی های اخلاقی و تلاشهای ارزندۀ ایشان پیش از قیام عاشورا دارد.

عبداللَّه بن حسن بن علی بن أبیطالب علیه السلام

شیخ مفید می گوید: وقتی مالک بن نسر کندی با شمشیر ضربتی بر سر مبارک امام حسین علیه السلام فرود آورد و او را ناسزا گفت! امام علیه السلام کلاهِ خود را انداخت و قطعه ای پارچه و کلاهی دیگر خواست و سر مبارک را با آن پارچه بست و کلاه را پوشید و بر آن عمّامه نهاد، شمر و همراهانش به جای خود بازگشتند.

دو الگوی ناب و شایسته اما هنوز ناشناخته

حضرت علی اکبر و حضرت قاسم علیهماالسلام، به عنوان تجلی عینی فضیلت ها و مکارم اخلاقی، بهترین الگوهای نسل جوان هستند و جوانان می توانند باورهای ذهنی و امیدهای نویدبخش خود را در این آیینه های اخلاص مشاهده و به ایشان اقتدا کنند. نسل نوخاسته، به طور فطری به چنین وجودهای مبارکی نیاز دارد و نمی تواند بی آنان به قله های کمال گام نهد.

به بهانة شهادت امام موسی کاظم(علیه السلام)

صدای ساز و آواز و تنبور و رقص داخل خانه، فضای کوچه را پر کرده بود و رهگذران را به خود مشغول می کرد. از قضا گذر امام کاظم(ع) در همان ساعت به همان کوچه افتاد.

ستاره نجمه

آینه تاریخ همواره حقیقتهایی را به تصویر می کشد که چونان فانوسی فرا راه آدمی قرار گرفته و جدا کننده راه سعادت از شقاوت هستند. این حقایق، اگر چه گاه تلخ و جانکاه و گاه شیرین اند؛ برای اهل بینش و بصیرت که در ژرفای وجود خویش جز حقیقت نمی جویند

ده درس از مسلم بن عقیل علیه السّلام

وصلت با خوبان به نیت قرارگرفتن در مسیر رشد و کمال، توفیقی الهی است.[1] قرآن کریم می فرماید: (الطَّیباتُ لِلطَّیبینَ وَ الطَّیبُونَ لِلطَّیبات)؛[2] «زنان پاک از آنِ مردان پاک، و مردان پاک از آنِ زنان پاکند!».